مناسبات تهران- دوحه؛ روابطی حسنه، ثبات‌مند و قابل پیش‌بینی

ایران و قطر همواره در زمینه سیاسی روابطی مطلوب، باثبات و قابل پیش‌بینی را تجربه‌کرده‌اند و اینک در دولت سیزدهم درصدد گشایش فصلی تازه در مناسبات خود برآمده‌اند. ضمن اینکه سایه تروریسم اقتصادی بر ایران و تحریم و تنگناهای دول عربی بر قطر، درد مشترک و بسترساز توسعه مراودات تهران –دوحه است

به گزارش ایرنا، تور خاورمیانه‌ای «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان که در صدر هیاتی دیپلماتیک از عمان آغاز شده‌بود، با ورود به دوحه پایتخت قطر ادامه یافت. امیرعبداللهیان روز سه شنبه ۲۱ دی‌ماه پس از دیدار با شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر، دو دور دیدار و گفت‌وگو با شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخست وزیر وزیر امور خارجه این کشور برگزار کرد و در خصوص موضوعات مورد علاقه فی‌مابین به تبادل نظر پرداخت.

وزیر امور خارجه کشورمان در جریان این دیدارها با تمرکز بر اهمیت روابط دو کشور بر پایه همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای، بر ضرورت گسترش ابعاد همکاری‌ها به ویژه در حوزه تجاری، اقتصادی و سرمایه‌گذاری با توجه به ظرفیت‌ها و مزیت‌های جمهوری اسلامی ایران و هماهنگی در زمینه تبادل هیات‌های عالی‌رتبه تاکید کرد.

افزون بر آن، آخرین تحولات مذاکرات وین در زمینه رفع تحریم‌های ظالمانه، مسائل و موضوعات مرتبط با افغانستان و یمن نیز از جمله دیگر موضوعات مطرح شده از سوی وزیر امور خارجه کشورمان در این دیدارها بود.

جنس متفاوت مناسبات تهران- قطر با دیگر اعضای شورا

حمایت قطر از ایران در جریان قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶ تصویب شد، مشهود بود و این قطعنامه با ۱۴ رای موافق و ۱ رای مخالف (قطر) به تصویب رسید.ایران در زمره نخستین کشورهایی به شمار می‌رفت که پس از استقلال قطر، دولت این کشور را به رسمیت شناخت. روابط دیپلماتیک ایران و قطر رسما از تاریخ ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ (با گذشت یک ماه از استقلال آن ) در سطح سفیر آغاز شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران روابط سیاسی دو کشور تا سال ۱۳۶۶ در سطح کاردار و از این سال به بعد، به سطح سفیر ارتقا یافت.

به تدریج روابط این دو کشور به گونه‌ای تعمیق پیدا کرد که از نگاه کارشناسان، مناسبات آنها جنسی متفاوت از دیگر بازیگران شورای همکاری خلیج فارس یافت به عنوان نمونه در برهه‌ای که کشورهای این حوزه به دلیل فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران در پی ایجاد اجماع و فشار بین‌المللی بر تهران برآمده‌بودند، سران دوحه در مجامع بین‌المللی آشکارا کنار ایران می‌ایستادند و مخالفت خود را با افزایش فشارها به ایران علنی می‌کردند.

حمایت قطر از ایران در جریان قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶ تصویب شد، مشهود بود و این قطعنامه با ۱۴ رای موافق و ۱ رای مخالف (قطر) به تصویب رسید. همچنین در سال ۲۰۱۵، قطر از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» حمایت کرد.

همین حمایت‌ها را در جریان محاصره و تحریم قطر در ژوئن ۲۰۱۷ از سوی ایران شاهد بودیم یعنی زمانی که چهار کشور عربستان، امارات، مصر و بحرین با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم، روابط دیپلماتیک با این کشور را قطع و مرزهای زمینی و هوایی خود را بسته و قطر را محاصره کردند.

محاصره طولانی‌مدت قطر به دلیل ‌حمایت‌های مجدانه ایران نه تنها نتوانست رفتارهای دوحه را مطابق خواست ریاض اصلاح کند بلکه روابط ایران و قطر را تقویت کرد. ایران محموله‌های غذایی را برای کمک به دوحه در جلوگیری از بحران امنیت غذایی فراهم کرد. صادرات ایران به قطر از ۶۰ میلیون دلار بین ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به ۲۵۰ میلیون دلار بین ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ افزایش یافت. هواپیمایی قطر (Qatar Airways) با استفاده از حریم هوایی ایران موفق به ادامه فعالیت خود شد.

محاصره طولانی‌مدت قطر به دلیل ‌حمایت‌های مجدانه ایران نه تنها نتوانست رفتارهای دوحه را مطابق خواست ریاض اصلاح کند بلکه روابط ایران و قطر را تقویت کرد.در نهایت اعضای شورای همکاری در نشستی با عنوان «همبستگی و ثبات منطقه‌ای» در ژانویه ۲۰۲۱ اعلامیه‌ای را برای پایان دادن به محاصره قطر در «العلا» عربستان امضا کردند؛ اعلامیه‌ای که یک پیروزی بزرگ برای دوحه در مقابل ائتلاف چهارجانبه ضدقطری به شمار می‌رفت.

اگرچه تحریم قطر با هدف کاستن از سطح روابط تهران و دوحه یکی از اهداف مهم ائتلاف عربی محسوب می‌شد اما آنها نتیجه‌ای عکس دریافت کردند. نتیجه آن شد که روند محاصره، دوحه را به تهران نزدیک کرد و برداشت‌های قطر مبنی بر اینکه تهدید فوری برای امنیت کشورش از همسایگان شورای همکاری خلیج‌فارس و نه ایران ناشی می‌شود را تقویت کرد. برای دوحه، ایران بیشتر از اینکه یک تهدید باشد، به یک حلقه نجات تبدیل شد.

از نگاه ناظران، حتی قبل از محاصره و از زمان جنگ ایران و عراق، قطر رابطه‌ای صمیمانه با تهران برقرار کرده‌بود، زیرا این دو کشور بزرگ‌ترین میدان گازی طبیعی مشترک جهان (گنبد شمالی/ پارس جنوبی) را دارند که جنس همکاری‌ها را فراتر از ابعاد سیاسی برده‌است و ازنظر اقتصادی به آن وابستگی زیادی دارند. به‌طور مشخص تضمین امنیت این میدان و دسترسی به آن همکاری‌های قطر با ایران را ضروری می‌کند. علاوه بر این، هرگونه درگیری نظامی در خلیج‌فارس که شامل ایران شود می‌تواند زیرساخت‌های مهم و آسیب‌پذیر قطر را نیز دچار آسیب جدی نماید.

از سوی دیگر قطر باید روابط مثبت با ایران را حفظ کند تا از نگرانی‌های تهران در خصوص میزبانی قطر از بزرگ‌ترین حضور نظامی ایالات‌متحده در خاورمیانه (پایگاه هوایی الودید)، جایی که حدود ۱۰ هزار سرباز آمریکایی مستقر هستند، بکاهد. البته اینکه قطر میزبان مقرهای فرماندهی مرکزی ایالات‌متحده در خاک خود است، یک نقطه تنش با تهران است. برای تعادل بخشیدن به این وضعیت، دوحه با توسعه دیپلماسی با تهران در پی کاهش نگرانی‌های تهران است و می‌توان تضعیف فشار حداکثری واشنگتن را در این چارچوب لحاظ نمود. به بیانی دیگر قطر نیز مانند عراق، از یک‌سو به دنبال حفظ روابط قوی با ایالات‌متحده است و از سوی دیگر تمایل ندارد تا با ایران دچار چالش شود.

برای تهران، محاصره سال ۲۰۱۷ فرصتی برای کمک به قطری‌ها بود تا عربستان سعودی و ضعف‌های نسبی امارات متحده عربی را آشکار کند و درعین‌حال اهرم دیپلماسی تهران نسبت به یک کشور عربی خلیج‌فارس و دوست ایالات‌متحده را تقویت کنند.

ظرفیت‌های همکاری و چشم‌انداز پیش رو

نوع روابط ایران با قطر شباهت زیادی با عمان دارد؛ کشوری که پیشتر میزبان امیرعبداللهیان بود. روابط ایران از نظر سیاسی با دوحه نیز همانند مسقط مثبت و سازنده است اما متاسفانه آنها نتوانسته‌اند از ظرفیت‌های اقتصادی یکدیگر بهره ببرند.

از نگاه کارشناسان اقتصاد سیاسی، در صورت حرکت در مسیر یک برنامه مدون در کوتاه مدت این دو کشور پتانسیل آن را دارند که در گام نخست مراوادات تجاری را به ۵۰۰ میلیون دلار و در گام دوم به یک میلیارد دلار برسانند.«حسام حلاج» معاون امور بین‌الملل اتاق بازرگانی تهران اواخر خردادماه امسال با اشاره به سهم ایران از بازار قطر گفت: از مجموع حدودا ۲۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار واردات قطر متاسفانه سهم به خصوصی نداریم و سهم ما از آن بین ۳۵۰ تا ۳۶۰ میلیون دلار است. متاسفانه ما حتی در بین ۲۰ شریک اول تجاری قطر نیز نیستیم و عمدتا کشورهای اروپایی و از بین کشورهای همسایه ما ترکیه در این کشور کار می‌کند. بنابراین نیاز است که یک کار تحقیقاتی مفصل در این مورد انجام شود.

معاون امور بین‌الملل اتاق بازرگانی تهران در پاسخ به سوالی پیرامون واردات ایران از قطر اظهار کرد: متاسفانه ما واردات چندانی از قطر نداریم. کل حجم وارداتی ما از قطر حدود ۳۰ میلیون دلار است که بیشتر مربوط به وسایل برقی، صوتی و تصویری و لاستیک است. تراز تجاری دو کشور نیز ۳۱۰ میلیون دلار به نفع ایران است. باید سعی کنیم از کشور قطر به عنوان کشوری که از طریق آن تحریم‌ها را دور بزنیم و کشور واسط استفاده کنیم تا دست کم رغبتی در طرف مقابل برای گسترش روابط به وجود بیاید.

افزون بر موارد اشاره شده، صنایع ساختمان،کشتیرانی، ترانزیت، گردشگری، پتروشیمی، انرژی، هتل‌سازی ، غذایی، شیلات، آبزیان، لبنی، دارویی و لوازم پزشکی از جمله مهم‌ترین زمینه همکاری مشترک ایران و قطر هستند.

از نگاه کارشناسان اقتصاد سیاسی، در صورت حرکت در مسیر یک برنامه مدون در کوتاه مدت این دو کشور پتانسیل آن را دارند که در گام نخست مراوادات تجاری را به ۵۰۰ میلیون دلار و در گام دوم به یک میلیارد دلار برسانند.

در مجموع، تهران و دوحه طی سال‌های اخیر سرنوشت تا حدی یکسان داشته‌اند. ایران تحت تاثیر تحریم و تروریسم اقتصادی آمریکا قرار داشته و قطر در وضعیت جنگ اقتصادی با کشورهای عربی. این تشابه و به عبارتی درد مشترک، سران دو کشور را به سمت بازنگری در حوزه روابط خارجی و سیاست‌های اقتصادی خود با دیگر بازیگران منطقه و فرامنطقه سوق داده‌است؛ درد مشترکی که می‌تواند بسترساز همکاری‌های اقتصادی گسترده‌تر تهران – دوحه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید