رئیس دیروز شرکت شهرکهای صنعتی خراسان بزرگ و مشاور امروز صاحبین کسبوکارها تجربیات بخش خصوصی و دولتیاش را روایت میکند
در کارآفرینی هیچ محدودیتی مختص این کار وجود ندارد. به نظر من بزرگترین مشکل بانوان، عدم خودباوری آنها در کارهای اجتماعی و تواناییهایشان است، به هر حال محدودیتهایی در کل جامعه و نه حوزه مدیریتی وجود دارد وآنچه که بیشترین محدودیت را برای بانوان مدیر دارد، نداشتن قدرت لابیگری در مقایسه با آقایان است
در کشوری که تفکر تولید بر برنامهریزیها حاکم نیست و عمده درآمد از طریق واسطهگری و نوسانات بازارهای مختلف به دست میآید، واحدهای صنعتی و تولیدی کوچک یا بزرگ خسارت زیادی میبینند و حتی بهبود شرایط وابسته به نوع مدیریت داخلی آنها نیست
سوتیتر: آقایان محافلی خارج از محیط کار دارند که در آن به تبادل اطلاعات و تجربیات کاری هم میپردازند اما این امکان برای خانمها در کشور ما وجود ندارد. این موضوع طبیعتا سبب کاهش اطلاعات کافی بانوان برای تصمیمگیری و یا عدم هماهنگی با جامعه مدیران که عمدتا آقایان هستند، میشود
مریم اسلامی، فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی شریف است که بعد از پایان دوره دانشگاه در سال 1364 به استخدام وزارت صنایع و معادن در آمد. در تمام این سالها، ردههای مختلف از کارشناسی تا مدیرعاملی شرکت شهرکهای صنعتی خراسان بزرگ را در دولت اصلاحات تجربه کرده و کارنامه درخشانی از خود در بدنه دولتی به جای گذاشته است اما ارتباط پررنگ و مثمرثمر او در همین سالها با بخش خصوصی به تدریج او را از بدنه دولتی جدا کرده است. دور از فضاهای سیاسی و بر پایه سالها تجربه نشان داده است که در بخش خصوصی میتواند هم کارآفرین باشد و هم مشاوری زبده برای کارآفرینان. در ادامه، گفتوگو با کسی که دغدغه «تولید» و بهرهگیری از «سیستم» و «دانش» روز دنیا را دارد، میخوانید.
- خانم اسلامی در ابتدا برای مخاطبان بگویید که کارتان را از کجا شروع کردید و چه فعالیتهایی در این سالها داشتهاید؟
ضمن گذراندن دوران انقلاب و انقلاب فرهنگی در دوره تحصیلیام در دانشگاه، در سال 1364 از دانشگاه شریف تهران فارغالتحصیل و پس از آن به استخدام وزارت صنایع ومعادن ایران درآمدم. مدتی کارشناس، کارشناس مسئول و مدتی هم مدیر واحد آمار و اطلاعات ادارهکل صنایع استان بودم. ابتدا کار خود را از وزارت صنایع در تهران آغاز کردم و بعد در استان خراسان مشغول به کار شدم. در مشهد کارشناس صنایع غذایی بودم و با واحدهای صنعتی در این حوزه ارتباط خوبی داشتم. از کارهای خوبی که در آن سالهای دور (سالهای 68 -69) انجام دادم، برگزاری نمایشگاه بینالمللی در محل فعلی کوهستان پارک شادی بود که مساحت 7000 متر مربع را با چادر پوشش دادیم. این نمایشگاه دستاوردهای خوبی داشت که به نظر من علت آن، وجود مدیران سالم و فعال بود.
تا سال 72 در وزارت صنایع مشغول به کار بودم و آخرین پست من معاونت آمار و اطلاعات اداره کل بود و بعد از آن به دلیل اینکه حضور خود را در آنجا مفید نمیدانستم خارج و وارد بخش خصوصی شدم و مرکز صادرات کالاهای صنعتی ایران را در منطقه سپاد با همراهی آقای صابریفر راهاندازی کردم. در این مجموعه با انتقال اطلاعات به تجار میتوانستیم صادرات کالای ایرانی به ویژه در حوزه مواد غذایی و بهداشتی به کشورهایی مانند افغانستان داشته باشیم و تجار میتوانستند به طور مستقیم از کارخانههای داخل کشور صادرات انجام دهند.
در سال 74 مجددا وزارت صنایع از من برای راهاندازی شهرک فناوری صنایع غذایی و بایوتکنولوژی شرق کشور، دعوت به کار کرد (در این مدت مرخصی بدون حقوق داشتم و با استعفای من موافقت نشده بود) و به دلیل حضور دکتر رضوی که میتوانستم درسهای زیادی از ایشان بگیرم، این مسئولیت را پذیرفتم و تا سال 80 در سمت معاونت شهرک فناوری در شرکت شهرکهای صنعتی استان مشغول به کار بودم. در این مدت شهرک فناوری راهاندازی و ارتباطات بینالمللی آن شکل گرفت و به کمک اطلاعات خوبی که یکی از شهرکهای ایتالیایی در اختیار ما قرار داد توانستیم مرکز خدمات فناوری را راهاندازی کنیم.
در سال 80 به دلیل عملکرد خوب شهرک فناوری و سرعت آن در تولید، توسعه، حفظ و نگهداری دانش در رشته صنایع غذایی هم در داخل کشور و هم در فضاهای بینالمللی، از طرف آقای وزیر پیشنهاد مدیرعاملی شرکت شهرکهای صنعتی به من داده شد. این اتفاق از طرفی برای محدود کردن من و از طرف دیگر نوعی تشویق برای من بود و من تا سال 84 در این سمت فعالیت کردم. این دوران از لحاظ تجربه دوران خوبی برای من بود اما به لحاظ وجود بازیهای سیاسی دوران خوبی را تجربه نکردم. در این دوران اولین دوره «خویشفرمای خلاق» را برای جذب جوانانی که با شرکت شهرکهای صنعتی ارتباط داشتند و علاقهمند به ورود به کسبوکارهای صنعتی بودند، راهاندازی کردم. این دوره به کمک یکی از اساتید دانشگاه امیرکبیر راهاندازی شد و نتایج موثری در پی داشت. در این دوران مدیریتی، کارهای خوبی در جهت رشد زیرساختهای صنعتی انجام شد به نحوی که در این چهار سال، سه سال شرکت شهرکهای استان خراسان بزرگ در عملکرد اجرایی و کیفیت ارائه خدمات به مردم رتبه اول کشوری را کسب کرد. البته این دستاوردها فقط مربوط به من نبود و حاصل تلاش یک گروه بود. در آن دوران جریانهای سیاسی زیادی علیه من شکل گرفت البته من چندین مرتبه استعفا دادم چون معتقد بودم در حد توان و دانش خود، خدمت کردهام اما با استعفای من موافقت نمیشد. حدود 7-8 ماه هم با در دولت آقای احمدینژاد کار کردم تا اینکه بالاخره با استعفای من موافقت شد.
- بعد از پایان دوره ریاست در شرکت شهرکهای صنعتی خراسان چه مسیری را طی کردید؟
بعد از آن، با همراهی چند نفر از مدیران خانم، موسسه کارآفرینی زنان توانمند خراسان رضوی را ایجاد و اولین دوره کارآفرینی را با توجه به تجربهای که از دوره آموزشی خویشفرمای خلاق داشتم، برای اولین بار در مشهد و به نوعی در کشور برگزار کردیم.
این دورهها در اداره کارورفاه اجتماعی و با نظارت مسئولین اداره کار و شخص وزیر وقت (آقای دکتر جهرمی) برگزار شد. بعد از آن، به مرور وارد بحثهای نو صنعتی و شبکهسازی در صنعت شدم و در همین راستا مجتمع صنعتی «آسه»را طراحی و شرکت «کیهان کاوان» را برای ارائه خدمات مشاورهای و طراحی هلدینگهای مالی و سرمایهگذاری در استان راهاندازی کردم. راهاندازی هلدینگ معدن و صادرات صنایع معدنی نیان کاوان کانیها در کنار تعدادی از سرمایهگذاران استان، یکی از خروجیهای شرکت کیهان کاوان بود. وارد موضوع استارتآپها، شتابدهندهها و سیستمهای خلاق و نوآورانه هم شدم و در کنار این فعالیتها و به کمک تعدادی از خانمهای فعال اقتصادی، کانون زنان بازرگان ایران را در اتاق بازرگانی ایران و کانون زنان بازرگان خراسان را در استان خراسان راهاندازی کردم و در اولین دوره، عضو هیئت مدیره هردو بودم.
در حال حاضر، شرکت «نیان کاوان» دارای دوازده شرکت معدنی فلزی و غیرفلزی و همچنین شرکتهای تحقیقاتی در حوزه مس و آهن است که در استان معادن قابل توجهی است. در این سالها و در فاصله سال 97 تا پایان سال 98 یک واحد صنعتی برای تولید قهوه نیز راهاندازی کردیم.
- مدیریت واحدهای صنعتی یا تولیدی کوچک به ویژه در شرایط اقتصادی فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عقیده من، کشور دچار یک بیماری شدید اقتصادی است و از نبودن برنامهریزی در سطوح لازم رنج میبرد. به طور طبیعی، در کشوری که تفکر تولید بربرنامهریزیها حاکم نیست و عمده درآمد از طریق واسطهگری و نوسانات بازارهای مختلف به دست میآید، واحدهای صنعتی و تولیدی کوچک یا بزرگ خسارت زیادی میبینند و حتی بهبود شرایط وابسته به نوع مدیریت داخلی آنها نیست. در حال حاضر، شرایط کشور برای تولید در یک مسیر رو به توسعه محیا نیست و به همین دلیل است که دیگر عملکرد مدیران تاثیر زیادی ندارد. همه کسانی که در این شرایط توانستهاند باقی بمانند، انسآنهای باهوش و انعطافپذیری هستند و امیدوارم که به زودی اتفاقات خوبی در بخش برنامهریزیها در سطح وزارت صنعت، معدن و تجارت و دولت بیفتد تا واحدهایی که تاکنون دوام آوردهاند بتوانند وارد مسیر توسعه شوند و واحدهای کوچک دیگری هم به وجود آمدهاند، رشد کنند. متاسفانه در ایران، نسل دوم مدیریت واحدهای صنعتی بسیار کم هستند، اکثرا نسل اول هستند و زمانی که میخواهند اطلاعات خود را به نسل بعد منتقل کنند از بین میروند و این موضوع یک ضعف بزرگ است.
- شما به واسطه پست مدیریتی خود و حضور به عنوان مشاور در مجموعههای صنعتی، چالشهای کارآفرینی در سطح استان را چه مواردی ارزیابی میکنید؟
بیشترین چالشی که در حوزه کارآفرینی با آن مواجه هستیم و این چالش از ابتدا هم وجود داشته، سیستم آموزشی کشور است. این سیستم نیروی انسانی را به سمت خلاقیت و نوآوری هدایت و تشویق نمیکند و یک مسیر ساده و معمول با چهارچوبی مشخص را آموزش میدهد. اخیرا به دلیل وجود رسانههای اجتماعی و فعالیت سیستمهای فناوریمحور در کل دنیا، اطلاعات به شکل بهتر و با سرعت بیشتر انتقال پیدا میکند. اگر بستر اقتصادی به خوبی فراهم شود و بتوان به کمک شتابدهندههای موجود، استارتآپها را حمایت کرد، پروژههای بسیار خوبی که مفهوم کارآفرینی به خوبی در آنها دیده میشود، راهاندازی خواهند شد. در دنیای امروز کارآفرینی، استارتآپها و شتابدهندهها سیستم و فرآیند روشنی دارد که اگر ما فارغ از این سیستم و به شکل جزیرهای و موضعی از بخشی حمایت کنیم و آن بخش تنها شعاردهنده و میرا باشد، متاسفانه نتیجه خوبی نمیگیریم.
- به عنوان یک خانم با چه محدودیتهایی در اشتغال و به ویژه مدیریت روبرو بودید؟
در کارآفرینی هیچ محدودیتی مختص زنان وجود ندارد. به نظر من بزرگترین مشکل بانوان، عدم خودباوری آنها در کارهای اجتماعی و تواناییهایشان است، به هر حال محدودیتهایی در کل اجتماع و نه حوزه مدیریتی وجود دارد و آنچه که بیشترین محدودیت را برای بانوان مدیر ایجاد میکند، نداشتن قدرت لابیگری در مقایسه با آقایان است. آقایان محافلی خارج از محیط کار دارند که در آن به تبادل اطلاعات و تجربیات کاری هم میپردازند اما این امکان برای خانمها درکشور ما وجود ندارد. این موضوع طبیعتا سبب کاهش اطلاعات کافی بانوان برای تصمیمگیری و عدم هماهنگی با جامعه مدیران که عمدتا آقایان هستند، میشود. به نظر من محدودیت دیگری در حوزه اشتغال وجود ندارد و اگر میزان خودباوری در خانمها بیشتر شود، تعداد مدیران خانم هم بیشتر میشود و این محدودیت در لابیگری میتواند با ایجاد تعادل در تعداد مدیران خانم با آقا از بین برود.
- تا کنون ایده و طرحی برای گسترش حوزه اشتغال زنان ارائه دادهاید؟
موسسه کارآفرینی زنان توانمند خراسان رضوی مهمترین ایده من بود که در این زمینه خیلی خوب کار کردیم. البته بهرهمندی آقایان در آنجا بیشتر از خانمها بود ولی با این حال خانمها توانستند با مشورت گرفتن، فعالیتهایی را آغاز و به نقطه اقتصادی برسانند و محصولات خود را وارد بازار کنند. البته در شرایط سخت اقتصادی فعلی و رقابت بالا شرایط ورود برای خانمها و آقایان تقریبا یکسان است و اگر طرحهای نو که نیازهای جدید جامعه را مرتفع کند نداشته باشند، خود به خود امکان توسعه فعالیت و اشتغال ندارند. به اعتقاد من، از لحاظ سیاستگذاری کمّی در جامعه ما، تمایل زیادی به گسترش فعالیت خانمها وجود ندارد.
- به نظر شما کمبودها و چالشهای اشتغال بانوان در سطح استان چیست؟
در ابتدای امر، نبود بانوان توانمند و با تجربه در حوزه برنامهریزی و تصمیمگیری در استان است و بعد از آن هم عدم تمایل به ایجاد اشتغال برای بانوان به ویژه در شرایط کنونی که بسیاری از آقایان هم کار مناسبی ندارند.