یک روانشناس درباره تبعات افزایش فقر بر اختلالات روانی می گوید: وقتی معیشت فردی با ساعات بالای کار تامین نمی شود و مجبور است بیش از ۱۲ ساعت کار کند از خواب و تفریحش زده است. این فرسودگی تمرکز فرد را پایین می آورد و موجب می شود دقت و هشیاری و توانایی هایی که فرد می تواند داشته باشد کاهش پیدا کند. نیروی فرد تحلیل رفته است مثلا در تصادفات جاده ای بیشترین میزان حادثه ۲ تا ۴ صبح است. این زمان بیشترین آمار مشکلات و حوادث رانندگی را به خود اختصاص داده است. این خستگی و فرسودگی می تواند صدمه و آسیبی ایجاد کند که متوجه خود فرد و دیگری شود.
دکتر اصغر اصغرنژاد در گفت وگو با شفقنا زندگی در پاسخ به این سوال که وضع معیشتی مردم مناسب نیست و بسیاری از اقشار زیر فشار اقتصادی هستند. این فشار ها چه تبعاتی برای مردم دارد و موجب چه مشکلاتی در جامعه خواهد بود؟ اظهار داشت: آدم ها یک درآمد دارند و یک هزینه. اگر درآمد آدم ها با هزینه آنها همخوانی داشته باشد زندگی را پیش خواهند برند. از نظر روانشناختی هم به همین شکل است شما یک ظرفیت ها و یک توانایی ها و منابعی دارید. اگر مزیت ها و منابع روانشناختی شما بیش از ظرفیت های شما باشد ذهن شما در وضعیت تعادل است و وضعیت خوبی دارید و زندگی می کنید اما وقتی منابع و مقتضیات فرد با هم همخوانی نداشته باشد وضعیت به هم می خورد. مثل نمک غذا است زیادش شور می شود. اگر من بهانه ای برای فعالیت داشته باشم و بتوانم تلاش کنم و کاری انجام بدهم خوب است و سعی خواهم کرد توانایی هایم را بیشتر کنم و خلاقیت را بالا ببرم.
وی افزود: اگر سعی کنم زمانم را درست مدیریت کنم و انعطاف پذیری کافی داشته باشم می توانم ظرفیت موجود را ارتقا بدهم. وقتی من رابطه ای صمیمیت آمیز با انسان های دور و برم دارم برای همه ما مفید خواهد بود همانطور که خصومت بین ما نیز برای همه ما مضر است. هر عاقلی می فهمد که گرهی که با دست باز می شود را نباید با دندان باز کرد. اگر سرمایه اجتماعی داشته باشیم می توانیم با آدم ها دوست باشیم و با آنها تعامل کنیم و از حمایت و مراقبت آنها بهره مند شویم.
وی در خصوص اینکه این وضعیت در کار افراد چه تاثیری دارد؟ در آمار ها آمده که میزان قطع عضو در قشر کارگر بالا است چون مسائل روانی بر کاهش راندمان کاری این قشر تاثیر دارد. اظهار داشت: شرع مقدس می گوید باید چند ساعت بخوابید و چند ساعت عبادت کنید و چند ساعت کار کنید. وقتی معیشت فردی با ساعات بالای کار تامین نمی شود و مجبور است بیش از ۱۲ ساعت کار کند از خواب و تفریحش زده است. این فرسودگی تمرکز فرد را پایین می آورد و موجب می شود دقت و هشیاری و توانایی هایی که فرد می تواند داشته باشد کاهش پیدا کند. نیروی فرد تحلیل رفته است مثلا در تصادفات جاده ای بیشترین میزان حادثه ۲ تا ۴ صبح است. این زمان بیشترین آمار مشکلات و حوادث رانندگی را به خود اختصاص داده است. این خستگی و فرسودگی می تواند صدمه و آسیبی ایجاد کند که متوجه خود فرد و دیگری شود.
دکتر اصغرنژاد در باره اینکه مشکلات روانی افراد جامعه چه تبعاتی برای جامعه ما دارد؟ گفت: وقتی به هر دلیلی کیفیت خواب من خوب نباشد و مجبور باشم برای جور کردن دخل و خرجم کار بیشتری بکنم خلق من تنگ می شود و تحریک پذیر و عصبی خواهم بود و زودتر از کوره در می روم. مشکلات بین فردی و تعارضات زوجین در این شرایط تشدید می شود. برای استفاده بهتر از ظرفیت باید خستگی و فرسودگی فرد ترمیم شود.
وی افزود: ترمیم نخواهد شد. طبیعی است که تبعات و پیامد های استمرار این وضعیت بر جسم و روح خود فرد و به تبع به کسانی که در تماس و تعامل با او هستند منتقل خواهد شد. بدخلقی هر فردی به دیگرانی که نزدیک او هستند تاثیر می گذارد و آنها را آزرده و ناراحت می کند. وقتی کسی ناگزیر است از خود کار بیشتری بکشد باید خود مراقبتی داشته باشد و خستگی و فرسودگی را ترمیم کند در غیر این صورت فرد تحلیل می رود. جسم شما در شرایط سخت در وضعیت آماده باش قرار می گیرد و شروع به نشان دادن واکنش های مقابله ای می کند. وقتی این وضعیت طولانی می شود و وقتی استرس مدتی طولانی شما را درگیر کند سیستم بدنتان شروع به فرسوده شدن و تحلیل رفتن می کند و این وضعیت می تواند تا حد مرگ فرد ادامه پیدا کند. بدن کسی که در سرما گیر کرده شروع به نشان دادن واکنش می کند و سعی می کند گرم شود ولی وقتی سرما طولانی شود توان بدن تحلیل می رود و قدرت مقابله بدن کاهش پیدا می کند و وضعیت تسلیم اتفاق می افتد و آسیب می بیند.