به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: سناریوی اول: رسیدن به توافقی بین ایران و ایالات متحده پیش از روی کار آمدن رسمی رئیسی در آگوست آینده.
این سناریو، که آمریکاییها و دولت روحانی به آن علاقه مند هستند، بدین معناست که مذاکره کنندگان ایرانی و دولتهای حاضر در مذاکرات وین، در صدد سرعت بخشیدن به توافق هستند، تا در مقابل رفع تحریمهای آمریکا، ایران به تعهدات برجامی خود بازگردد.
هدف از این سناریو، رهایی از مشکلات مربوط به تغییر هیئت مذاکره کننده و نزدیکی به ایرانِ اصولگراست، که قطعا موجب طولانی شدن مذاکرات و ورود به مسیری تازه میشود.
برای ایالات متحده بهتر است که در طول هفتههای آینده، قبل از واگذاری دولت به رئیسی و ورود تیم مذاکره کننده جدید، به توافقی دست یابد، امری که مساله مذاکرات را پیچیده میکند، به گونهای که به نظر میرسد از نقطه صفر آغاز شده و روند کار به تاخیر میافتد.
دولت جدید آمریکا نیاز دارد تا به توافقی با ایران برسد و سیاستهای خود در خاورمیانه را مشخص کند تا برای برنامههای خود در مهار چین فراغت یابد، یعنی به نحوی که بتواند روی چین تمرکز کند و امکان رقابت در منطقه حیاتی را بیابد، بویژه آنکه در سایه خروج نتانیاهو از قدرت در اسرائیل، برقراری آرامش و امنیت نسبی در خاورمیانه ممکنتر شده است.
سناریوی دوم، نرسیدن به توافق در دوره روحانی و تکمیل مذاکرات پس از روی کار آمدن رئیسی است. این سناریو به معنای ناتوانی در رسیدن به توافق پس از ماه آگوست و زمان ریاست جمهوری رئیسی نیست.
با اینکه رئیسی هدف اصلی خود را حل مساله اقتصاد و رسیدن به اقتصاد داخلی و خودکفایی میداند، تحقق این هدف تا حد زیادی به احیای برجام و رهایی از تحریمهای ایران مربوط است.
با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی یا هر رئیس جمهور دیگری نمیتواند از توافق هستهای خارج شود و سیاست خارجی معمولا توسط نظام تعیین میشود، وزارت خارجه یا دولت هم در مسیری خلاف این موضوع حرکت نمیکند و بر این اساس، هیچ رئیس جمهوری در ایران نمیتواند توافق هستهای را باطل کند.
رئیسی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود اعلام کرده بود که توافق هستهای باید باقی بماند، اما اجرای آن نیازمند یک دولت قدرتمند در داخل است، چرا که اقتدار خارجی از اقتدار داخلی سرچشمه میگیرد. به این معنا، دولت رئیسی از توافق کناره گیری نمیکند، بلکه از مکانیسمهای اثرگذارتری در تعامل با دشمنان استفاده میکند. همین امر میتواند زمان مذاکرات را طولانی کند.
بین این دو سناریو، مساله در گرو موضع آمریکاست، همانطور که دولتهای مذاکره کننده اعم از روسیه، آمریکا و آلمان، تمایل زیادی به خلاصی از پیچیدگیها و مشکلات احتمالی در مذاکره با تیم مذاکره کننده جدید ندارند و قصد دارند طی دو ماه آینده به سرعت به توافقی با دولت ایران دست یابند، به این دلیل که طولانی شدن زمان مذاکره فایدهای ندارد و تنها باعث پیچیدهتر شدن شرایط میشود.
یک گرایش دیگر نیز وجود دارد که میتوان آن را از لابلای صحبتهای رافائل گروسی، مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی دریافت که تصریح کرد همه میدانند که باید منتظر دولت جدید ایران باشیم.
بهتر است در هفتههای آینده توافقی صورت گیرد، تا انتظار، مشکلات بیشتری برای ایالات متحده ایجاد نکند، بویژه در خصوص تحریمهایی که متوجه رئیسی است.
بنابراین، آمریکا ترجیحا باید تحریمهایی که ترامپ علیه شخصیتهای ایرانی اعمال کرده است را رفع کند، یعنی درست قبل از تعامل با دولت جدید ایران. این مهم برای آن است که دولت بایدن، با جمهوری خواهان در کنگره درگیر و دچار مشکل نشود. همچنانکه رسیدن به توافقی با دولت روحانی هم دور از دسترس نیست.