دبیر جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان گفت: به واسطه این جشنواره امروز مشهد قطب شاهنامهخوانی بانوان است چراکه طی این ۷ سال بیش از ۳۰۰ بانوی شاهنامهخوان در این جشنواره پرورش یافتند.
به گزارش اعتمادساز، هفتمین دور از جشنواره شاهنامهخوانی بانوان مشهد ظهر جمعه در حالی برگزار شد که سالن سهسویهی تئاتر شهرکتاب مشهد لبریز از بانوانی با لباسهای رنگارنگ محلی و سنتی از سرتاسر سرزمین عزیزمان بود. لباسهایی که هرکدام آغشته به ویژگیهای قومی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی خاص خودشان بودند تا دریچهای برای لمس فرهنگ و تمدنمان باشند. هرکدام از آن لباسها که با منجقدوزی، گلابتوندوزی، سوزندوزی و … همراه بودند، جلوهای از تاریخ تمدن این مرز و بوم را به رخ میکشیدند و بازگوکننده اصالت و تنوع اقوام این سرزمین کهنسال بودند.
در مقابل محمود مهدوی دامغانی، مترجم سرشناس و رئیس اسبق دانشگاه فردوسی مشهد؛ جواد محقق نیشابوری، شاعر و پژوهشگر سرشناس؛ رویا اسماعیلیان، نویسنده و صداپیشه؛ مجید تقوی بهبهانی، استاد سرشناس زبان و ادبیات پارسی و محمدرضا سرسالاری شاعر، روزنامهنگار و دبیر جشنواره شاهنامهخوانی بانوان به عنوان داور حضور داشتند.
بانوان بر اساس لیست، به ترتیب شروع به خوانش داستان رستم و اسپندیار کردند و پیش از شروع خوانش ابیاتشان، چند دقیقه در خصوص لباسهایشان توضیحاتی را میدادند.
در حاشیه جشنواره محمدرضا سرسالاری،بنیانگذار این رویداد مهم فرهنگی در خصوص چگونگی شکلگیری این جشنواره در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: در گذشتههای دور دورهگردهایی وجود داشتند که هنگام عبور از شهرهای مختلف برای مردم داستان تعریف میکردند به این افراد گوسان میگفتند، این گوسانها گروههای مختلفی بودند و کارهای مختلفی میکردند دسته اول عاشیقها یا آشیقها بودند که همراه با ساز، نغمهسرایی میکردند.
وی با اشاره به گروه دوم گوسانها میافزاید: گروهی دیگر دوتار نواز بودند و گروهی دیگر نقالها بودند که به درون شخصیتهای شاهنامه یا هر اثری رسوخ میکردند و در قالب راوی و بازیگر، آن داستان را بازی میکردند. ارائه کارشان هم بدین گونه بود که چند بیت را میخواندند و بقیه داستان را به صورت نثر بازگو میکردند. اغلب گوسانها مرد بودند، شخصیتها را آگراندیسمان میکردند و مردم هم در گذشته خیلی به این گروههای دورهگرد علاقه داشتند.
این شاعر و روزنامهنگار ادامه میدهد: اما ساحتی بالاتر از این افراد بود به نام شاهنامهخوانها یا دفترخوانها، که کارشان مترادف با شاهنامهدانی بود. اینافراد در داستانها تحقیق و تفحص بیشتری میکردند، شخصیتها را آنالیز میکردند و نحوه ارائهشان هم اینگونه بود که تمام داستان را به صورت شعر بازگو میکردند.
سرسالاری میگوید: چند سال قبل که ایده برگزاری این جشنواره به ذهنم رسید، گمان کردم بانوان ما بهتر است که شیوه «شاهنامهخوانی» را دنبال بکنند چرا که معتقدم شاهنامهخوانی با متانت همراه است.
وی که داور این جشنواره نیز است، تصریح میکند: سال 95 در مقطع دکترا یک همکلاسی داشتم که ساکن تهران بود و نقالی میکرد و مدام از نقالی میگفت، همان سال از خودم پرسیدم که چرا ما در مشهد این جریان را نداریم؟ آن زمان خیلی روی شاهنامه حساسیت وجود داشت.
سرسالاری با اشاره به سابقه حضور 25 سالهاش در انجمنهای ادبی مشهد اظهار میکند: من تا آن زمان حتی یک شاهنامهخوانِ بانو در مشهد ندیده بودم و بانوان ما بیشتر در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان به صورت پراکنده فعالیت میکردند.
دبیر هفتمین جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان عنوان میکند: لذا این جشنواره را از «دوشنبههای شعر و موسیقی» با جلسهای درون گروهی شروع کردم و پس از آن این جشنواره را به انجمن ادبی سیاوش که آن هم انجمنی بود که تازه در آن روزها استارت آن را با دوستان زده بودم ، آوردم و به مرور این جشنواره گستردهتر شد.
وی میافزاید: ما سال به سال داستانهای مختلف را مرور کردیم، هر جشنواره از ابتدای همان سال آغاز میشد، یعنی کلاسها به صورت دو هفته در میان بود و ابیات بیت به بیت خوانده و معنی میشد و در انتهای سال جشنواره برگزار میشد.
سرسالاری با بیان اینکه در دوره دوم یا سوم این جشنواره فرامرزی شد، اظهار میکند: آن سال از 8 یا 9 کشور دیگر هم آثاری برای ما فرستاده شد اما چون منابع ما محدود بود، این امکان را نداشتیم که بانوانی که از دیگر شهرها داوطلب بودند را با هزینه خودمان به مشهد بیاوریم، لذا تنها بانوانی که توان مالی سفر به مشهد را دارند، در ایام جشنواره خودشان را به ما میرسانند لذا اگر امکانات مالی ما تامین شود، این جشنواره قابلیت برگزاری در سطح بینالمللی را هم دارد.
دبیر هفتمین جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان ادامه میدهد: امسال هفتمین سال برگزاری این جشنواره بود و بانوان از ابتدای سال داستان رستم و اسپندیار را تمرین کردند، طی این سالها افراد بزرگی نظیر استاد راشد محصل فقید، محمدجعفر یاحقی، افسانه بایگان و محمد فرزین, حامد مهراد و … همراه ما بودند.
سرسالاری میگوید: باید در خاستگاه شاهنامه این رویداد برگزار میشد و خوشحالم که ما شروع کننده این جریان ارزشمند هستیم تا امروز مشهد و خراسان دارای شاهنامهخوانان برترِ کشور باشد. ما سال گذشته نشان درجه یک شاهنامه خوانی را به شش نفر از بانوان اهدا کردیم.
وی با بیان اینکه به واسطه این جشنواره امروز مشهد قطب شاهنامهخوانی بانوان است، تاکید میکند: طی این 7 سال حدود 300 بانو بدون تکرار در این جشنواره حضور مستمر داشتهاند و جمعا بیش از 1000 بانوی شاهنامهخوان در این جشنواره شاهنامه خوانی را تجربه کردند و هرکدام در حوزه آموزش فعال شدند و به دنبال کسب مدارک بالای دانشگاهی رفتهاند چراکه همین فضا به آنها انگیزه داد تا به تحصیل ادامه دهند.
دبیر هفتمین جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان میافزاید: همچنین اینکه به شهادت بسیاری از همین بانوان شرکت کننده، شاهنامهخوانی به خانههای این افراد رفت، هرکدام از بانوان آموزههای این جشنواره و کلاسهایاش را به فرزندان خود، اعضای خانواده و … منتقل کردند و اینگونه هر روز به گستره شاهنامهخوانان اضافه میشود.
سرسالاری بیان میکند: سال گذشته به واسطهی همین جشنواره مادربزرگ، بچه، نوه، و نبیرهای را داشتیم که هر چهار نسل شاهنامه میخواندند.
وی در خصوص پوشش بانوان در این جشنواره میگوید: امروزه در شهر شاهد پوششهای ناهنجار بسیاری از افراد هستیم، اما در این جشنواره بانوان با رنگینکمانی از لباسهای محلی و نجیب مناطق مختلف کشورمان حاضر میشوند که این برای حضار یادآوری خوبی از فرهنگ مناطق مختلف کشور است.
دبیر هفتمین جشنواره ملی شاهنامهخوانی بانوان میافزاید: متاسفم که این جشنواره توسط مسوولان مرتبط دیده نمیشود، ما با دست خالی هفت سال این جشنواره را برگزار کردیم و این نذر من است و تا انتهای عمر این کار را ادامه خواهم داد اما امیدوارم با کمک رسانهها این جریان خوب فرهنگی بانوان بیشتری را جذب خود کند. ما کار فرهنگی میکنیم و معیار و ملاک کار خود را احترام به عقاید و سنت های همه مردم عزیزمان ، فارغ از هرنوع جناحبندی و خطکشیهای معمول گذاشتهایم.
تسنیم