مسیح مهاجری
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی
تفسير غلط «انقلابيگري» يکي از مشکلات بزرگ اين دوران است. اخلاق بايد حرف اول را در انقلاب بزند و چون انقلاب ما انقلاب اسلامي است، جايگاه اخلاق بايد در جامعه ما بيش از هر چيز ديگر باشد.
شهيد مظلوم آيتالله بهشتي که معمار نظام جمهوري اسلامي است و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با مديريت کمنظير او تدوين شد، در رعايت ضوابط اخلاقي به ويژه تعامل با ديگران در چارچوب مسئوليتهاي حاکميتي، پيشتاز بود. هم او بود که ميگفت «انقلاب ما انقلاب ارزشهاست». منظور او اين بود که به همه بفهماند تمام رفتارها، گفتارها و نوشتارهاي افراد منسوب به انقلاب اسلامي در هر رده و مسئوليتي که هستند بايد بر مبناي ارزشها باشد و هيچکس حق ندارد خارج از اين چارچوب حرکت کند. آن عالم رباني و متفکر بزرگ، در پايبندي عملي به اين توصيه پيشتاز بود و هرگز از آن تخطي نکرد.
در اوائل سال ۱۳۶۰ در يکي از جلسات شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي که آيتالله بهشتي دبيرکل آن بود، موضوع پيشنهاد حزب توده براي مناظره تلويزيوني دبيرکل آن حزب نورالدين کيانوري با آيتالله بهشتي مطرح شد. بسياري از اعضاء شوراي مرکزي معتقد بودند براي آقاي بهشتي کسر شأن است با کيانوري که از نظر علمي در سطح بسيار پائيني قرار داشت مناظره کند و نظرشان اين بود که از طرف حزب جمهوري اسلامي فرد ديگري در اين مناظره شرکت نمايد. آيتالله بهشتي مطالب اين افراد را گوش کردند و سپس گفتند: حزب توده براي اين مناظره از من دعوت کرده و اين درست نيست که من شخص ديگري را به جاي خودم بفرستم. اخلاق حکم ميکند من خودم اين پيشنهاد را بپذيرم و در مناظره شرکت کنم. در آن زمان آيتالله بهشتي رئيس قوه قضائيه هم بودند.
سرانجام، مناظره در خردادماه ۱۳۶۰ برگزار شد و همه ديدند که آيتالله بهشتي با سعهصدري وصفناشدني، دانشي وسيع و منطقي قوي از اسلام و انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن دفاع کرد. اين مناظره که بايد محور آن را از جانب شهيد آيتالله اخلاق سياسي متکي بر اسلام انقلابي دانست، در ۵ قسمت برگزار شد ولي فقط ۳ قسمت آن از تلويزيون پخش شد. خواست آيتالله بهشتي اين نبود که دو قسمت ديگر پخش نشوند ولي دستاندرکاران آن روز تلويزيون چنان تصميمي گرفتند و مردم را از آن دو بخش محروم کردند هرچند همان سه قسمت که پخش شدند به بهترين وجه منطق استوار يک متفکر مسلمان خداپرست را در مواجهه با افرادي از نمايندگان افکار ماترياليستي و غيرمعتقد به خدا و دين به نمايش گذاشت.
آنچه در اين مناظره حتي بالاتر از منطق اسلامي آيتالله بهشتي جلوهگري کرد و افکار عمومي را مجذوب خود ساخت، اخلاق و ادب اسلامي او بود. بهشتي، نه به مثابه يک چهره سرشناس انقلاب يا رئيس قوه قضائيه نظام جمهوري اسلامي و يا دبيرکل حزب فراگير و پرقدرت جمهوري اسلامي، بلکه به عنوان يک عالم ديني با نهايت فروتني از صداقت در رفتار با مردم گفت و با نمايندگان حزب توده و بعضي احزاب مارکسيستي حاضر در مناظره، چنان دوستانه صحبت کرد که هيچ نشاني از قدرت و مقام و منصب را نميشد در سخنان و لحن کلام او سراغ گرفت.
ملاحظه ميکنيد که در اين ماجرا علاوه بر محتواي مناظره و سخنان متين و منطق استوار آيتالله بهشتي، دو نکته بسيار ارزشمند و درسآموز را ميتوان به روشني يافت که هر دو از اصول اخلاقي و بهترين تفسير براي «انقلابيگري» هستند. نکته اول اينست که ايشان براي انسانها ارزش و اهميت قائل بود بطوري که در زماني که يکي از قدرتمندترين مسئولين نظام جمهوري اسلامي بود، در کنار افرادی فاقد جايگاه حکومتي و اجتماعي به مناظره نشست و در نهايت ادب و رعايت حرمتها با آنها بحث علمي و سياسي کرد. نکته دوم اينکه موقعيت پايبندي خود به ارزشهاي اخلاقي و اسلامي را در عمل به اثبات رساند و به کساني که دشمن اسلام محسوب ميشدند نشان داد که انقلاب اسلامي درصدد کمک کردن به همنوعان براي پيدا کردن مسير درست است.
متأسفانه امروز با گذشت ۴۳ سال از پيروزي انقلاب اسلامي به جائي رسيدهايم که اولاً غير از يک تفکر خاص هيچکس و هيچ جمعي کمترين سهمي در رسانه ملي ما ندارد چه رسد به دگرانديشان و مخالفان. ثانياً تخريب اين و آن، حرف اول و آخر قدرتمداران ما و ابزارهاي تبليغي وابسته به آنها ازجمله رسانه ملي است. و ثالثاً در تمام زمينههاي استفاده از قدرت، اخلاق را به فراموشي سپردهايم و با اينحال خود را مظهر انقلاب اسلامي معرفي ميکنيم. اگر نخواهيم خود را فريب بدهيم، بايد اعتراف کنيم که اين وضعيت اسفبار نشان ميدهد ما براي حفاظت از انقلاب به يک انقلاب اخلاقي بر مبناي تعاليم اسلامي نيازمنديم/روزنامه جمهوری اسلامی