از این هفته در این ستون به بررسی اقتصاد افغانستان در حوزه سرمایهگذاری و آثار آن و مشکلات پیرامونی میپردازیم.
ابتدا لازم است با مولفههایی از اقتصاد افغانستان آشنا شویم. افغانستان کشوری محصور در خشکی با ترکیب قومیتی از اقوام و طوایف مختلف است که در طی چهار دهه گذشته در سراسر جهان با یک کلمه عمدتا شناخته شده است؛ «جنگ».
این امر براقتصاد افغانستان در طول چهار دهه گذشته تاثیر منفی داشته است. مهاجرت و آوارگی اتباع این کشور، نابودی زیرساختها، گسترش ناامنی و فرار سرمایه باعث کاهش و حتی رشد منفی اقتصاد تا قبل از سال 2001 شده بود.
پس از حمله ایالات متحده و متحدانش به بهانه سرکوبی طالبان و القاعده در سال 2001 و تشکیل کنفرانس برلین، سیل سرمایهگذاری خارجی نوید رشد اقتصادی در این کشور را میداد. این روند تا سالهای 2012 به صورت شتابان ادامه داشت. پس از آن با توجه به تنشهای داخلی قدرتگیری طالبان و نیز دکترین جدید ایالات متحده و تاکید بر خروج از افغانستان، ناامنی گسترش یافت و به تبع آن مشکلات حادی در زمینه سرمایهگذاری خارجی فراهم و منجر به نوسان و کاهش میزان سرمایهگذاری خارجی و نیز کاهش رشد اقتصادی شد. نمودارهای 1 و 2 موید این امر است.
نموار1 رشد اقتصادی افغانستان 2003 الی2018منبع بانک جهانی –سایت
the global economy
نمودار شماره 2 سرمایه گذاری مستقیم خارجی منبع بانک جهانی و سایت
the global economy
در کنار این مشکلات مسئله مهم دیگری نیز مطرح است. اگرچه وجود سرمایه و پول، شرط لازم برای رشد اقتصادی است اما علاوه بر آن، شفافیت مالی و جلوگیری از فساد نیز حائز اهمیت است. یکی از دلایل کاهش میزان سرمایهگذاری خارجی در سالهای اخیر وجود فساد گسترده در دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی افغانستان بوده است در نوشتارهای آینده به بررسی بیشتر این موضوع و نیز ارتباط بین سرمایهگذاری و نفوذ خارجی با بررسی موردی کشورهای سرمایهگذار خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…