«غلامسخی احسانی»، پژوهشگر سیاسی و مدرس دانشگاه با نگاهی به سفر امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه دولت موقت طالبان به ایران به بررسی و تحلیل روابط طالبان با جمهوری اسلامی ایران پرداخت و ابعاد مختلف این سفر را تشریح کرد. او تأکید کرد: ایران به رسمیتشناختن حکومت طالبان را همیشه به تشکیل حکومت فراگیر و یکسری موضوعات دیگر مشروط کرده است. به همین خاطر، با وجود حفظ روابط دیپلماتیک محدود، تاکنون حکومت طالبان را بهطور رسمی به رسمیت نشناخته است.بیاعتمادی و باورنداشتن به طالبان تبدیل به یک امر همگانی شده است
به گزارش شفغنا افغانستان، احسانی در بررسی اهداف سفر سرپرست وزارت خارجه طالبان به ایران نخست وضعیت کنونی افغانستان را توصیف کرد و گفت:
طالبان بعد از سقوطدادن حکومت اشرف غنی و در دستگرفتن قدرت و تسلط بر جغرافیای افغانستان، فکر میکردند که همه چیز تمام شد و مشکلات افغانستان خاتمه یافت؛ چنانکه تعدادی از رهبران ارشد طالبان بارها این موضوع را در مجامع عمومی و رسانهها اعلان کردند. اما همانطور که شاهد هستیم، هرچه از زمان سلطه طالبان میگذرد مشکلات در حوزههای مختلف حکومتداری بیشتر نمایان میشود و ناتوانی طالبان در امر حکومتداری و اداره مملکت عیانتر میگردد.
اکنون فقر رو به گسترش است. پول ملی روز به روز ارزش خود را از دست میدهد. فعالیتهای اقتصادی و بخشهای تولیدی رو به تعطیلشدن مطلق است. بیکاری در حال افزایش است و هر روز لشکر بیکاران افزوده میگردد. بانکها خالی شدند و توان پاسخدهی به مطالبات مردم و تجار را ندارند و نمیتوانند ارز مورد نیاز تاجران را تأمین کنند. در کل بیاعتمادی و باورنداشتن به حل مشکلات جاری مملکت توسط اداره طالبان تبدیل به یک امر همگانی شده است. جرمهایی مثل دزدی و اختطاف هم در حال افزایش است. در واقع، اندک باور مردم راجع به برقراری امنیت نیز به سوی نابودی میرود.
در نتیجه، آنانی که اندک توان دارند در تلاش یافتن راههای پناهندگی به کشورهای خارج هستند و امروز مهاجرت و روند ترک وطن بخشی از بحران است. اکثر نیروهای تحصیلکرده و متخصص، کشور را ترک کردند یا در حال ترککردن هستند. کشورهای غربی دیپلماتهایشان را از افغانستان خارج کردند و چیزی به نام روابط خارجی و همکاریهای بینالمللی(بهویژه کشورهای حامی مالی افغانستان) وجود ندارد. کمکهای خارجی قطع شده و منابع مالی و ذخایر ارزی نزد بانکهای بینالمللی مسدود شده است. این شما و تصویر کلی افغانستان فعلی که مردمانش خود را در دام شبح فقر گرفتار میبینند.
طالبان انتظار دارند جمهوری اسلامی ایران از نفوذ خود به نفع آنها استفاده کند
او افزود: با این وصف، طالبان به عنوان گروه حاکم نمیتوانند در برابر اتفاقات و فاجعهای که ادامه وضعیت فعلی سبب خواهد شد، بیتفاوت باشند. پس باید هرچه عاجل، اقدامات عملی را روی دست بگیرند. تردیدی نیست که کشورهای همسایه(بالاخص ایران و پاکستان) نقش اصلی را در کاهش و جلوگیری از بحران انسانی در افغانستان بازی میکنند. این دو کشور از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق تا به اکنون، میزبان میلیونها پناهجوی افغانستان بودهاند. در پهلوی این موضوعات، باید درنظر داشته باشیم که ریشه بسیاری از مشکلات کنونی افغانستان و اداره طالبان در قطع رابطه با کشورهای غربی و به رسمیت شناختهنشدن حکومت آنان از سوی جامعه بینالمللی(بهخصوص کشورهای همسایه) است.
لذا، بهطور یقین سفر هیِئت طالبان به سرپرستی سرپرست وزارت خارجه، امیرخان متقی به جمهوری اسلامی ایران، به دنبال زمینهسازی برای به رسمیتشناختهشدن از سوی ایران، کمک اقتصادی و ایجاد سهولت در روابط تجاری با ایران است. بالاخص اینکه در سالهای اخیر روابط تجاری ایران با افغانستان بسیار گسترش یافته و افغانستان به یکی از مقصدهای اصلی صدور کالاهای ایرانی تبدیل شده است.
از طرفی هم نباید نادیده گرفت که از زمان مبارزات مردم افغانستان علیه اشغالگران ارتش شوروی سابق، برخی از چهرههای جهادی و جریانهای سیاسی، روابط بسیار نزدیک با ایران دارند. این درهمتنیدگی روابط دو کشور سبب شده که ایران همیشه در تحولات افغانستان نقش ممتاز داشته باشد. طالبان انتظار دارد در شرایط حساس فعلی، جمهوری اسلامی ایران از نقش و نفوذ خود در بین گروهها و جریانهای سیاسی مخالف طالبان و کشورهای منطقه و فرامنطقه به نفع آنها استفاده کند.
برای ایران مهم است که امنیت مرزهای شرقیاش تهدید نشود
این پژوهشگر علوم سیاسی در تحلیل اهداف و انتظارات ایران از طالبان گفت:
برای ایران چند موضوع همیشه مهم بوده و انتظار داشته هر گروه و جریانی که بر کشور همسایه شرقیاش یعنی افغانستان حاکم میشود، نگرانیهایش در این موضوعات را برطرف کند. بهطور مثال: بحران کمآبی در استانهای شرقی ایران همواره مایه نگرانی در حوزه امنیتی و اجتماعی بوده است. ایران معقتد است یکی از دلایل اصلی بحران کمآبی و از بینرفتن رونق زراعت در ولایات شرقی و خالیشدن روستاها از سکنه این است که افغانستان به تعهدات خود نسبت به رعایت حقآبه ایران عمل نمیکند. بدان معنا که افغانستان با ایجاد بندهای آب، در امتداد مسیر رود هلمند و نیز کشیدن نهرهای متعدد آب، سبب بحران آب در ایران و از بین رفتن کشاورزی شده. از این منظر مقامات ایرانی در سفر امیرخان متقی روی این موضوع بهطور جدی صحبت کردند و انتظار دارند مشکلات کمبود آب از طریق باز کردن بندهای آب حل گردد.
دیگر اینکه موضوع امنیت مرزهای شرقی ایران برای دولتمردان تهران همیشه مسئله بوده. باید درنظر داشته باشیم: وجود گروههای جداییطلب بلوچ(مثل جیش العدل) که مورد حمایت مالی و نظامی برخی شاخههای طالبان بوده است، برای ایران مهم است که حکومت طالبان به تهران اطمینان بدهد چنین گروههایی امنیت مرزهای شرقیاش را تهدید نمیکنند.
البته اهمیت همکاریهای اقتصادی، ایجاد سهولت برای تاجران دو طرف و رونقبخشیدن به بازارچههای مشترک را نباید نادیده گرفت. چرا که در شرایط فعلی، مردم افغانستان به ورود مواد سوختی و غذای ایران به شدت نیاز دارد. فعلا بازار افغانستان یکی از مقصدهای پرسود برای تاجران ایرانی است.
در کنار موضوعات ذکر شده، طرح مسائل مهاجرین افغانستانی در ایران همیشه از موضوعات مورد بحث مقامات دو کشور طی سالهای گذشته بوده است.
نفوذ ایران بر طالبان و گروههای سیاسی مخالف طالبان انکارناپذیر است
غلامسخی احسانی در پاسخ به پرسش از توانایی و نفوذ ایران برای ایجاد حکومت همه شمول در افغانستان گفت:
ایجاد حکومت همه شمول، رعایت حقوق بشر، متعهدبودن به معاهدات بین المللی، تعهد به تهدیدنکردن منافع دیگر کشورها از خاک افغانستان، مبارزه با گروههای تروریستی(بهطور مشخص: گروه تروریستی داعش) و تعهد به رعایت یکسری آزادیها از جمله خواستههای جامعه جهانی و شرط اساسی برای به رسمیت شناختن حکومت طالبان از سوی آنهاست. ایران هم به رسمیتشناختن حکومت طالبان را همیشه به تشکیل حکومت فراگیر و یکسری موضوعات دیگر مشروط کرده است. به همین خاطر، با وجود حفظ روابط دیپلماتیک محدود، تاکنون حکومت طالبان را بهطور رسمی به رسمیت نشناخته است. اینکه ایران میتواند طالبان را به تشکیل حکومت فراگیر متقاعد بسازد یانه؟ حالا جواب چه مثبت باشد و چه منفی، باید گفت: نقش و نفوذ ایران بر هردو طرف منازعه، یعنی طالبان و گروههای سیاسی مخالف طالبان انکارناپذیر است. حداقل میتواند زمینه گفتوگوی هردو طرف را مساعد سازد. گرچه فعلا طالبان سرمست از باده پیروزی است و به آسانی حاضر به دادن امتیاز به مخالفان خود و شریکساختن آنان در قدرت نخواهد شد.
ورود احمد مسعود، به مذاکره با طالبان یک خطای فاحش استراتژیک بود
این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخدهی به این پرسش که «آیا مذاکرات جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود، میتواند زمینهساز حکومت همه شمول در افغانستان باشد؟» گفت:
ورود جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود، به مذاکره با امیرخان متقی که چندان صلاحیت و اختیارات هم نداشت، در کل یک خطای فاحش استراتژیک بود. این مذاکره، ضمن آنکه به نوبه خود یک ضربه حیثیتی بزرگ برای احمد مسعود به حساب میآید، نشان داد که احمد مسعود، برای رسیدن به پختگی سیاسی لازم بسیار فاصله دارد.
او افزود: باید در نظر داشت که منطق مذاکره برد=برد ایجابات و شرایط خاص خود را دارد. اولین شرط در اختیارداشتن جغرافیا و ابزار فشار کافی بر طرف مقابل است تا طرف مقابل وادار به دادن امتیاز شود. در مذاکره، تیم احمد مسعود مطالبات خوبی را مطرح کرد، اما کارت قوی و ابزار لازم در اختیار ندارد که آن خواستهها را به طرف مقابل تحمیل کند. احمد مسعود فعلا جای امن برای زندگی در افغانستان ندارد. او در حال رفت و آمد در کشورهای همسایه است. در چنین شرایطی هریک از طرف طالبان همان سخنی را خواهد گفت که امیرخان متقی گفت: به افغانستان برگردید امنیت شما تأمین است!! دیگر اینکه ورود احمد مسعود به مذاکره، بدون هماهنگی و توافق با سایر بازیگران و چهرههای مطرح سیاسی بود، که این حرکت احمد مسعود سبب بدبینی و چند پارچگی در بین جبهه مخالف طالبان گردید. در حقیقت سبب بیاعتباری او در میان سایر رهبران شد. برای همه روشن است که احمد مسعود از سوی عدهای حمایت میشود و او نمیتواند از طرف همه نمایندگی کند.