سیدحمید حسینی عضو اتاق بازرگانی و فعال اقتصادی در باره موضوعاتی چون تسعه با روزنامه شرق گفت وگو کرده است.
شما با ترتیب فعلی احیای برجام را ناممکن دانستهاید و آن را منتهی به مذاکرات خارج از برجام میدانید. آیا این مذاکرات با همه مشارکتکنندگان در برجام خواهد بود یا صرفا آمریکا؟ و آیا اصلا راهگشاست؟
احیای برجام 2015 با اتفاقاتی که در این سالها افتاده عملا بسیار دشوار خواهد بود. شروطی که ایران گذاشته نظیر لغو همه تحریمهای بعد از 2015 و راستیآزمایی آن کار را سخت کرده است. آمریکاییها نیز بنا به مسائل داخلی خودشان بعید است بتوانند چنین امتیازاتی بدهند. لذا شاید باید به دنبال راه دیگری بود تا هم ایران بتواند به پادمان و تعهداتی که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد بازگردد و گرفتار رفتن پرونده به آژانس نشود و از طرف دیگر هم آمریکا بتواند متحدان منطقهای را به همکاری برای لغو تحریمها و عادیسازی راضی کند. تجربه ایران در زمان آقای هاشمی نشان داده است که میتواند بدون ارتباط با آمریکاییها مسائل خودش را با منطقه حل بکند و کارها را پیش ببرد. با تمامی همسایگان در آسیای میانه، پاکستان، افغانستان و عربستان روابط موفقی برقرار شد اما در نهایت کشور نتوانست از مشکلات رهایی پیدا کند و برخوردیم به بازگشت سفرای اروپایی به کشورشان و بالاخره روابط ما با غرب دچار مسئله شد. دکتر روحانی سعی کرد با برجام روابط را با غرب به حالت متعادل دربیاورد و موفق هم شد اما لابی کشورهای منطقه و فشار آنها، ترامپ را که برای خروج از برجام مصمم نبود، در مسیر خروج از برجام انداخت. بنابراین برای حل اصولی مشکل هم باید مشکلمان را با کشورهای منطقه حل بکنیم و هم با آمریکا و کشورهای غربی.
آمار دلگرمکننده که از سوی مسئولان نفتی کشور مرتبا به میان میآید اما عددی ارائه نمیشود؛ شما از ارقام آن آگاهی دارید؟ آقای اوجی آن را خیرهکننده توصیف کرده است؟ واقعیت دارد؟
دوستان نفتی معتقدند که امسال فروش نفتی و میعانات بهتر بوده است. بخشی از آن مربوط به کشورهای دوست مثل ونزوئلا و… است ولی با توجه به افزایش قیمت نفت که به دلیل کمبود عرضه در سطح جهانی است، قاعدتا فرصتی از این طریق برای ما فراهم شد. به علاوه رفتن ترامپ و برداشتهشدن فشار، فروش ما را بهتر کرده است. سال گذشته فروش نفت ما 18 هزار میلیارد تومان بود که 10 هزار میلیارد تومان در بودجه آمد و بقیه به صندوق توسعه ملی رفت. حالا میگویند دو، سه برابر شده. یعنی مثلا فروش چهار میلیارد دلاری سال گذشته ما به 10 میلیارد دلار رسیده است. اما اینکه چقدر از این پول برگشته و با چه قیمتی فروخته شده معلوم نیست. با این وجود این حرکت مثبتی است.
بر فرض صحت ادعاهای دولت در این مورد آیا این راه برای رفع مشکلات کشور کافی است؟
اینکه با این درآمد فعلی نفتی ما میتوانیم مشکلات کشور را حل کنیم قطعا نه! در بودجه امسال ما 390 هزار میلیارد تومان درآمد دیدیم که 350 هزار میلیارد تومان از آن باید از محل فروش نفت باشد. این پول فروش 10، 15 میلیارد دلار نفت با ارز 4200 تومان فقط میتواند 60 هزار میلیارد تومان از منابع بودجه را تأمین کند مگر اینکه دولت بپذیرد آن را با نرخ ارز بالاتری تسعیر کند، آن وقت میشود بخشی از کسری بودجه خود را جبران کند. در ضمن اینکه باید بدانیم مشکلات اقتصادی کشور ساختاری است و ما در هفت یا هشت سال گذشته بیش از درآمدهایمان هزینه کردهایم. از صندوق توسعه ملی برداشت کردهایم، از منابع بانکها استفاده کردهایم؛ صندوقهای بازنشستگی بیش از درآمدهایشان هزینه کردهاند؛ از منابع آب و منابع زیرزمینی بیش از استحقاقمان استفاده کردهایم و تا بیاییم شرایط را به حالت طبیعی و متعادل برگردانیم و تا مشکلات صندوقها، مسئله آب، مسئله فساد و بوروکراسی سنگین برطرف نشود حتی بازگشت به برجام هم مشکلی از ما حل نمیکند. حتی بازگشت به برجام 2015 فقط میتواند اوضاع کشور را آرام کند و امنیت کشور را تضمین کند و با ایجاد فضای روانی مناسب از فرار سرمایه و مهاجرت جلوگیری شود و به بازار آرامش بدهد که اینها گرچه به رونق کمک میکند، اما همهچیز نیست.
گفته بودید ما در اقتصاد جهانی حذفشدنی نیستیم. امروز این نظر شما تعدیل شده است یا نه؟
قاعدتا من در سال 91 ادعا کردم با توجه به حجمی که اقتصاد ایران دارد و نقشی که ایران در تأمین انرژی جهانی دارد ما از اقتصاد جهانی حذفشدنی نیستیم. الان هم ما از اقتصاد جهانی حذف نشدهایم، اما مشکل اینجاست که ما بسیاری فرصتها را برای رشد و توسعه از دست دادیم. الان 10سالی هست که ما از قافله توسعه عقب افتادهایم و تقریبا رشد اقتصادی ما صفر بوده است و فرصتهای بسیاری را در زمینه سوآپ، تزانزیت و همکاریهای بینالمللی و جذب سرمایهگذاری خارجی از دست دادهایم و قاعدتا ادامه این روند به نفع کشور نیست.
در زمینه صادرات فراوردههای پتروشیمی دولت مانور بسیار میدهد و آن را به گونهای جایگزین صادرات نفت معرفی میکند. آیا تفاوت عمدهای حاصل شده است؟
با توجه به برنامههای مهندس زنگنه در زمینه افزایش توان پتروشیمی ما از 54 میلیون تن ظرفیت تولیدی به 90 میلیون تن افزایش ظرفیت تولید داشتیم. قاعدتا تولید محصول نهایی افزایش پیدا میکند و به جای 30 میلیون تنی که تاکنون بوده پیشبینی میشود که تا پایان امسال تا 45 میلیون تن محصول برای عرضه داشته باشیم. با توجه به اینکه مصرف کل بازار داخل تاکنون هشت میلیون تن بوده و نهایتا به 10 تا 12 میلیون تن میرسد، قاعدتا 30 میلیون تن محصولات پتروشیمی برای عرضه به بازارهای جهانی باقی میماند که این میتواند بخشی از نیاز ارزی دولت را تأمین بکند و باتوجه به برنامه رسیدن به هدف دولت که تولید 140 میلیون تن محصول پتروشیمی است قطعا میتوان بر فرض تحقق کل نیاز ارزی کشور را از راه پتروشیمی تعیین کرد.