در یک مقاله مشترک به بررسی زمینههای منافع مشترک شش کشور چین، روسیه، ایران، ترکیه، عراق و سوریه (ریکتیس) درمنطقه پرداخته، پیشنهاد تشکیل نظام همکاری های مشترک این شش کشور را مطرح و نتیجهگیری میکنند که اگر همکاریهای مشترک این شش کشور در زمینههای منافع مشترک، تحقق یابد، میتواند به سلطه طلبیها و یکجانبه گرایی آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه پایان دهد.
اهمیت استراتژیک حوزه خلیج فارس طی چند دهه گذشته برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه به خوبی شناخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارترگفت که هرتلاش توسط سایر کشورها برای کنترل خلیج فارس به مثابه تهدید منافع حیاتی آمریکا تلقی شده و ما با همه ابزارها ازجمله نیروی نظامی، از آن جلوگیری خواهیم کرد. تمام روسای جمهور آمریکا این خط مشی را دنبال کرده و آمریکا وکشورهای متحدش درمنطقه درجهت سلطه بر این حوزه موفقیتهایی هم داشتهاند. هجمه عربستان به قطر و سلطه بر بحرین نشانههای آشکار خط مشی سلطه طلبی عربستان برحوزه خلیج فارس با حمایت آمریکاست. حمایت ایران و ترکیه از قطر هم نشانه منافع مشترک این دوکشور جهت مقابله با سلطه طلبی عربستان است.هر شش کشور ریکتیس در مقابله با سلطهطلبی آمریکا و متحدانش بر حوزه خلیج فارس دارای منافع راهبردی مشترک هستند.
طرح شکست خورده تجزیه کردستان
قرن بیستم شاهد یک بینش و تلاش برای تجزیه استانهای کردنشین کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه جهت تشکیل یک کشور جدید به نام کردستان در این منطقه بود. بعد از حمله آمریکا به عراق، شاهد تلاشها و حمایتهای گسترده جهان غرب و کشورهای متحدشان به ویژه اسرائیل و عربستان برای تجزیه کردستان بودهایم. هر چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه برای حفظ تمامیت ارضی خود و مقابله با طرح تجزیه استانهای کردنشین، دارای منافع حیاتی مشترکی هستند. یکی از اهداف تشکیل گروه تروریستی داعش نیز تحقق طرح تجزیه مناطق کردنشین بود که بنا داشتند از سوریه و عراق آغاز و به ترکیه و ایران ختم کنند. هرچند کردها اصالتا ایرانی هستند، منتها ایران هم مصون از توطئه خارجی برای تجزیه کردستان نبوده است.
نقش منطقهای ایران
بیداری غول منطقهای یعنی ایران که با وقوع انقلاب ۱۹۷۹ رقم خورد، موجب وحشت آمریکا و متحدان منطقهایاش شد. تحریک صدام برای تجاوز به ایران در سالهای اولیه انقلاب، سیاستی حسابشده برای انزوا و فروپاشی ایران بود که تاکنون با استمرار تحمیل تحریمهای گسترده آمریکا و غرب، استمرار یافته است. با وجود همه فشارهای غرب و متحدانش، ایران به عنوان یک قدرت منطقهای ظهور کرده که تحول مهم برای هردو قطب قدرت یعنی آمریکا و متحدانش از یکطرف و قدرتهای بلوک شرق وسایرکشورهای ریکتیس از سوی دیگر بوده است. این چالش به قدری عظیم است که با وجود توافق ایران با شش قدرت جهانی شامل آمریکا درباره برجام، نهایتا آمریکای ترامپ با فشار متحدانش به ویژه اسرائیل و عربستان، از برجام خارج شد. استراتژی ثابت اسرائیل مبتنی بر فروپاشی ایران بوده است و در اجرای این استراتژی درطول ۴۰ سال گذشته، با تمام ظرفیت وارد میدان شده است که متاسفانه درسالهای اخیر نیز موفق شد عربستان و امارات را هم به استخدام این استراتژی درآورد. هرچند برخی از کشورهای ریکتیس، مثل ترکیه که عضو ناتو است، ملاحظاتی دارند؛ اما درکل درباره پذیرش جایگاه طبیعی و مشروع ایران درمنطقه انعطاف دارند. قدرتهای جهانی بلوک شرق به ویژه چین و روسیه، نقش منطقه ایران را عاملی برای مهار سلطه آمریکا میدانند.کشورهای عراق و سوریه نیزخواهان همکاریهای جامعی هستند ضمن اینکه ترکیه نیز روی روابط با ایران سرمایهگذاری سنگینی کرده است. کشورهای ایران وسوریه و عراق و چین و روسیه درمقابله با داعش و القاعده دریک جبهه مشترک قرار گرفتند.
امتیازات استراتژیک
این حقیقت قابل انکار نیست که آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه از نظر قوای نظامی برتر هستند. آمریکا با بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی و هزینههای نظامی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری اسرائیل و عربستان و امارات؛ را نمیتوان منکر شد. این درشرایطی است که کل کشورهای ریکتیس جمعا ۳۶۹ میلیارد دلار هزینه نظامی میکنند. با این وجود اقتصاد چین ظرفیت این را دارد که به تدریج و طی سالهای آینده نابرابری نظامی را کاهش دهد، ضمن اینکه روسیه و برخی دیگر از کشورهای ریکتیس نیز پتانسیل افزایش قدرت نظامی را دارند.
انرژی
درشرایط فعلی حدود ۸۰درصد مصرف انرژی جهان از انرژیهای فسیلی است که نفت ۳۳درصد و گاز ۲۴درصد آن را تشکیل میدهد. کشورهای ریکتیس ۲۴درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند و در سال ۲۰۱۹، ۲۲درصد نفت جهان را تولید کردند. آمریکا و متحدانش ۲۷درصد نفت جهان را تولید کردندو ۳۵درصد ذخایر نفت وگاز جهان را در اختیار دارند.کشورهای ریکتیس ۴۱درصد ذخایرگاز جهان و جبهه آمریکا ۵/ ۱۲درصد ذخایر گار جهان را دراختیار دارد. روسیه و ایران به تنهایی حدود یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان را دراختیار دارند. چین به تنهایی حدود ۲۴درصد انرژی جهان را مصرف میکند که درسال ۲۰۱۸ حدود ۳۱درصد از کشورهای ریکتیس و۱۳درصد از عربستان وارد کرد. چین درسال ۲۰۱۹ حدود ۳۵درصد مصرف گاز خود را وارد کرد. اروپا درسال ۲۰۱۸ حدود ۴۲درصد نفت و ۴۰درصد گازمصرفی خود را از کشورهای ریکتیس وارد کرد. دراین سال اروپا ۷درصد از نفت مصرفی خود را از عربستان وارد کرد.
تشکیل مشارکت ریکتیس در مقطع فعلی با چالشهای متعددی روبه روست که روابط با اسرائیل یکی از این چالشها است به ویژه اینکه اسرائیل روابط دیپلماتیکی با برخی از کشورهای عربی همچون امارات برقرار کرده است. ایران و ترکیه دوکشور غیر عربی هستند که با چالشهای فراگیری از سوی جبهه آمریکا مواجه هستند.آمریکا و چین نیز عملا وارد دوران جنگ سرد جدیدی شدهاند. با وجود این نوع چالشها، درسالهای اخیر درمجموع روند همگرایی کشورهای ریکتیس بیش از واگرایی بوده است. حمایت روسیه و ایران از کشورهای سوریه و عراق درمقابله با تهدیدات تروریستی و تفاهمنامه همکاریهای استراتژیک ۲۵ ساله بین ایران و چین که هدف آن ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین درایران، حاکی از این واقعیت است که کشورهای ریکتیس دارای منافع حیاتی مشترکی هستند. تحقق چنین مشارکتی نیازمند تشکیل یک گروه کاری مشترک بین این کشورها برای تقویت منافع مشترک و کاهش اختلافات است./ دنیای اقتصاد