هشداری برای نهادهای امنیتی و نظامی کشور؛ اسراییل چه اهدافی را میتواند بزند؟

عملیات وعده صادق 2 که پاسخ نظامی ایران به ترورهای دولتی و جنگ‌افروزی‌های رژیم صهیونیستی بود ممکن است دو کشور را وارد چرخه‌ای از حملات متقابل کند.

یکی از مهمترین پرسش ها در فضای کنونی این است که اسراییل چگونه به ایران پاسخ میدهد؟ از طرفی دیگر جمهوری اسلامی نیز صراحتا هشدار داده در صورت پاسخ اسراییل، با شدتی بیش از قبل مقابله به مثل خواهد کرد.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، در واکنش به عملیات نظامی ایران گفته بود: ایران اشتباه کرد و برای این اشتباه هزینه پرداخت خواهد کرد… هرکس به ما حمله کند به او حمله خواهیم کرد.

کابینه جنگ اسراییل جلسات متعددی درباره پاسخ به این عملیات برگزار کرد و طبق آخرین گزارش ها، حمله به ایران را تصویب کرده است. نتانیاهو در گفت‌وگو با امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه، تصریح کرد که رژیمش چه با حمایت غرب چه بدون حمایت آن به ایران پاسخ خواهد داد.

از طرفی سرلشکر باقری، رییس ستادکل نیروهای مسلح، به عنوان عالی‌ترین مقام نظامی ایران، تاکید کرده اگر اسراییل علیه ایران اقدامی کند تمامی زیرساخت‌هایش مورد هدف قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر همین هشدار توسط عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در سفرش به لبنان صادر شده است. پیامی که نشان میدهد میدان و دیپلماسی در این برهه زمانی باهم هماهنگ هستند.

سخنان مقامات جمهوری اسلامی نشان میدهد که ایران کاملا انتظار دریافت پاسخ جدی از سوی اسراییل را دارد. محمدباقر قالیباف در اولین نطقش در مجلس پس از عملیات ایران، خاطر نشان کرده بود: ممکن است به فکر تکرار خطاهای پیشین خود و تعرض به خاک مقدس ایران بیفتد اما باید این را بداند که ما خود را برای این دیوانگی احتمالی آماده کرده ایم و برنامه دور از انتظاری طراحی کرده ایم و پاسخ بعدی ما به تجاوزهای احتمالی در سطحی بسیار متفاوت صورت خواهد گرفت.

از نظر نگارنده اظهارات مقامات جمهوری اسلامی نشان میدهد که تهران، انتظار یک پاسخ فوری و سریع را از اسراییل داشته، به ویژه که ایران برخلاف عملیات حمله به عین الاسد، آسمان کشور را برای زمان قابل توجهی کلیر نگه داشته بود. انتظاری که البته هنوز عملی نشده است. اما دلیل تعلل رژیم صهیونیستی چیست؟

برای این پرسش هم میتوان دلایل نظامی مطرح کرد هم دلایل سیاسی.

المیادین، رسانه عرب زبان که در لبنان تاسیس شده است، سه روز پیش گزارش داده بود که اسراییل برای بمباران لبنان از ناوهای دریایی استفاده کرده است. میتوان از این اقدام برداشت کرد که پایگاه های هوایی رژیم صهیونیستی بر اثر حمله ایران خسارات جدی دیده اند و از مدار عملیاتی خارج شده بودند و اسراییل برای ترمیم این وضعیت و تلافی جویی هوایی به زمان نیاز دارد.

از سوی دیگر اسراییل همزمان در سه جبهه فلسطین، لبنان و یمن درگیری نظامی دارد و برای یک درگیری جدید آن هم با قوی ترین قدرت نظامی غرب آسیا نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و منسجم و سطح بالایی از آماد و پشتیبانی به ویژه در بخش لجستیکی دارد.

از سوی دیگر، قدرت های غربی اعلام کرده اند حاضر به همراهی اسراییل برای پاسخ به ایران به نحوی که موجب گسترده شدن جنگ شود نیستند. اسکای نیوز نقل کرده است که تعداد از کشورها به آمریکا توصیه کرده اند که بر اسراییل فشار بیاورد تا از خطوط قرمز عبور نکند. در یکی از مهمترین عدم همراهی ها، فرانسه مستقیما به نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که به اسراییل کمکی برای حمله به ایران نخواهد کرد. تلاویو در پاسخ یک پمپ بنزین در بیروت را که متعلق به یک شرکت فرانسوی بود، هدف قرار داد.

هرچند نتانیاهو تاکید داشته که بدون حمایت غرب هم با ایران درگیر میشود اما رژیم صهیونیستی برای یک درگیری تمام عیار با ایران به حمایت آمریکا نیاز دارد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حدود یک ماه دیگر برگزار میشود و این مسئله تاثیر بسیار زیادی بر چگونگی همراهی این کشور با اسراییل دارد. بایدن، رییس جمهور آمریکا که از کارزار انتخاباتی انصراف داده در گلایه از نتانیاهو گفته است: هیچس کس به اندازه من به اسراییل  کمک نکرده و نتانیاهو باید این را به خاطر داشته باشد اما او میخواهد جمهوری خوهان برنده شود. مسئله ای که نشان دهنده شکاف میان دولت کنونی امریکا در واپسین روزهایش با رژیم صهیونیستی است.مسئله ای که حتی میتواند موجب شود اسراییل تا روشن روشن وضعیت ریاست جمهوری آمریکا برای حمله به ایران دست نگه دارد.

 

اما اسراییل چه گزینه هایی برای حمله دارد؟

یکی از گزینه های محتمل، حمله به مراکزی است که موشک های ایران از آنجا پرتاب شده است. گزینه ای که حساسیت های بین المللی و دیپلماتیک کمی ایجاد میکند. اسراییل سابقه حمله به تاسیسات موشکی ایران مستقر در سوریه و لبنان را دارد. هچنین این کشور سابقه حملات خرابکارانه در این تاسیسات را در داخل خاک ایران  دارد. اگر اسراییل بخواهد به شهرهای موشکی ایران حمله کند، منطقه عملیاتی بسیار وسیعی را باید پوشش دهد. پایگاه های موشکی زیرزمینی ایران در اقصی نقاط کشور از سیستان و بلوچستان تا کرمان، فارس، تبریز، تهران و بسیاری نقاط دیگر به ویژه امتداد نوار ساحلی شمال و جنوب  مستقر شده اند. حمله به تمامی این شهرک های زیرزمینی امری به دور از احتمال است اما میتوان تعدادی از انها را هدف قرار داد. حمله به این تاسیسات نیازی به عملیات اطلاعاتی ندارد. جمهوری اسلامی پیش از این از شهرهای موشکی خود به صورت علنی رونمایی کرده و حتی تعدادی از این پایگاه ها مکان یابی شده اند. بنابراین این تاسیسات قطعا با به روزترین و آماده ترین سطوح پدافندی در حال حفاظت میباشند.

اسراییل بزرگترین مخالف و تهدید علیه برنامه هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی است و سابقه زیادی در خرابکاری و ترور علیه برنامه های موشکی و اتمی ایران دارد و در نوبت های مختلفی بیان داشته که اجازه نمیدهد این برنامه ها گسترش یابد. اسراییل در پاسخ به عملیات وعده صادق 1 حمله محدودی به یکی از تاسیسات نظامی-هسته ای ایران در اصفهان داشت که بنابر گزارش های رسانه ها در ایجاد خسارت ناکام ماند.

در اینجا میتوانیم گریزی به دکترین نظامی دو کشور بزنیم. دکترین نظامی ایران برپایه تنوع کمتر اما موثر است. دکترینی که متکی بر توانایی موشکی و پهپادی و سامانه های پدافندی است. اما ایران در بحث جنگنده ها متکی بر تکنولوژی های قدیمی تر و خارجی است. در مقابل اسراییل کارت‌های بیشتری برای بازی دارد. اسراییل از کارت های ترور، برتری هوایی برپایه جنگنده‌های فوق مدرن و استفاده از پایگاه های طرف های ثالث استفاده میکند. ایران به دلیل گستردگی جغرافیایی نیاز مبرمی به سامانه های پدافندی مختلف دارد. مهمترین وظیفه قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا، هماهنگ نگه داشتن این سامانه هاست. اما در سالیان اخیر با توجه به تحریم های بین المللی و نیز مشکلات عدیده اقتصادی مشخص نیست جه میزان پیشرفتی در برنامه های دفاعی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

در عین حال اکثر تاسیسات نظامی و اتمی ایران در اعماق زمین و در دل کوه ها قرار گرفته است. مسئله ای که موجب میشود حتی در صورت یک حمله گسترده با انواع بمب های سنگرشکن، بازهم بخش زیادی از این تاسیسات سالم بمانند. از طرفی دیگر اسراییل به تنهایی توان و تکنولوژی چنین حمله گسترده ای با بمب های سنگرشکن ندارد زیرا اولا جنگنده های اسراییل علیرغم برتری کامل نسبت به جنگنده های ایران، توان حمل این میزان از بمب های سنگرشکن را در چنین بعد مسافتی ندارند و دوم در صورت داشتن چنین توانی باز هم این جنگنده ها قبل از رسیدن به داخل خاک ایران نیاز به سوخت گیری مجدد خواهند داشت. آمریکا اعلاک کرده که حاضر نیست برای حمله به تاسیسات اتمی ایران، هواپیمای سوخت رسان و یا جنگنده در اختیار اسراییل قرار دهد. امروزه بیش از هر زمان دیگری منافع آمریکا در خاورمیانه در تیررس جمهوری اسلامی است و چنانچه آمریکا در این زمینه مساعدتی برای اسراییل مهیا کند قطعا با حمله ایران به منافعش مواجه خواهد شد. مسئله ای که میتواند عامل باخت دموکرات ها در اتخابات شود. تنها جایی که به نظر میرسد این جنگنده ها بتوانند سوخت گیری کنند، جمهوری آذربایجان است. لکن ایران گزینه های بسیاری برای تلافی علیه جمهوری آذربایجان دارد که مقامات این کشور را در کمک به اسراییل مردد کند. از طرفی دیگر این کشور زیر چتر اطلاعاتی روسیه است و بعید نیست روسیه به ویژه به خاطر جنگ قره باغ، مانع از اتحاد آذربایجان و اسراییل در چنین سطحی شود. همچنین حمله به تاسیسات اتمی ایران میتواند موجب تغییر دکترین هسته ای جمهوری اسلامی شود. مسئله ای که در سخنرانی سید حسن خمینی نمایان بود. جایی که وی اشاره کرد جمهوری اسلامی باید سطح بازدارندگی خود را یک درجه بالاتر ببرد.

حمله به تاسیسات نفتی دیگر گزینه اسراییل است. اما این گزینه هم مورد حمایت تعدادی از قدرت های غربی نیست. در صورت چنین حمله ای، اوپک میزن کافی ظرفیت مازاد برای از دست رفتن کامل عرضه ایران را دارد اما اگر تهران در یک حمله تلافی جویانه، زیرساخت های نفتی همسایگان خود را هدف قرار دهد آن وقت جهان با چالشی جدی در این زمینه مواجه میشود. به ویژه که حوثی های یمن به عنوان بخشی از جبهه مقاومت سابقه موفقی در چنین حملاتی هم در به صورت موشکی و هم به صورت دریایی دارند. غرب برای چنین شرایطی میتواند به ذخایر استراتژیک خود به ویژه امریکا متکی باشد اما در صورت وقوع یک جنگ در محدوده خلیج فارس و تنگه هرمز، قطعا اخلالی بسیار گسترده همراه با هزینه های بسیارزیاد برای اقتصاد جهانی درست خواهد شد. اسراییل اگر بخواهد به تاسیسات نفتی ایران در جنوب حمله کند قطعا علاوه بر ایران از سمت یمن نیز پاسخ دریافت خواهد کرد. محتمل‌ترین گزینه حمله همزمان اسراییل به خارک به عنوان بزرگترین انبار نفتی ایران و حمله به تاسیسات نظامی حوثی ها در یمن برای جلوگیری از از دست دادن تنگه هرمز به عنوان یک گذرگاه استراتژیک بین المللی باشد. حمله ای که البته قطعا موجب سرایت درگیری ها میان ایران و کشورهای عربی خواهد شد. برآوردها در اسراییل نشان میدهد که آسیب پذیرترین بخش در صنعت انرژی ایران، بنزین است و این رژیم میتواند با حمله به پالایشگاه ها و مراکز سوخت ایران، خسارت زیادی متحمل کند و تهران را تا مدت زیادی در دست پایین نگه دارد به ویژه که بنزین همیشه یکی از حیاتی ترین عناصر امنیتی در جمهوری اسلامی بوده است.

اما اسراییل میتواند از یک حربه همیشگی خود استفاده کند. اسراییل بیشترین ترورها را علیه جمهوری اسلامی ترتیب داده است. از ترور دانشمندان هسته ای تا ترور فرماندهان نظامی چه در داخل خاک ایران مانند شهید فخری زاده و چه در خارج از ایران مانند شهید نیلفروشان. ساده ترین گزینه این است که اسراییل فرماندهان نظامی ایران به ویژه مسئولین برنامه های موشکی و هسته ای را ترور کند اما ترور فرماندهان سپاه و یا ترور متخصصین هسته ای ایران با ترور مقامات سیاسی جمهوری اسلامی امری متفاوت است. اسراییل در روزهای گذشته پیام های زیادی درباره ترور رهبر جموری اسلامی صادر کرده اما باید دانست که برنامه هسته ای و سپاه پاسداران در غرب به عنوان تهدید و خطر محسوب میشوند اما مقام رهبری در ایران هم یک مقام سیاسی هم دینی و هم ملی است و چنین تروری اسراییل را در خطر از دست دادن تمام حمایت ها میکند.

در یک جمع بندی میتوان پاسخ های احتمالی اسراییل را در سه دسته تقسیم بندی کرد که ممکن است یک یا دو یا هر سه احتمال رخ دهد.

نخست، پیشروی زمینی و اشغال کامل لبنان و تخریب تمامی سرمایه های زیرساختی و انسانی حزب الله ،  حمله زمینی محدود به سوریه و حملات هوایی پراکنده به مقاومت عراق

دوم، حمله به زیرساخت های نظامی و اقتصادی ایران به ویژه تاسیسات موشکی، اتمی و انرژی به وسیله عملیات نظامی یا خرابکارانه

سوم، ترور هدفمند سران نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی

 

اعتمادساز

نویسنده: سینا نصیری

دیدگاهتان را بنویسید