گرههای روابط ایران با همسایگانش، آرام آرام و در سایه دیپلماسی پویا و توازنساز دولت در حال گشایش است. رفع تنش هفت ساله با عربستان سعودی، کلید پایانبخش بسیاری از تنشها و آغاز زدودن سوءتفاهمات با دیگر کشورهای منطقه است و دریابان شمخانی مسئول تثبیت دیپلماسی همسایهمحور دول.
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایرنا، جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، (۱۰ مارس ۲۰۲۳) تاریخی که در تقویمهای بسیاری علامت خورد تا به عنوان یکی از صدها رویداد مهم دستکم در تاریخ خاورمیانه ثبت شود. روزی که خبر توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، از پکن به گوش جهان رسید و بسیاری از معادلات سیاسی در روابط بینالملل را برهم زد. تهران و ریاض برای بازگشایی سفارتها، کاهش تنش، بازگشت به سیاست همسایگی پیشین و همکاریهای اقتصادی توافق کردند. دستاوردهای این توافق گرچه تا زمان اجرایی شدن آن هنوز چندان محلی از اعراب و تحلیل نخواهد داشت اما اگر بتوان این دستاوردها را به دو دسته پیدا و پنهان تقسیم کرد شاید در این صورت دومینوی آغاز شده از روابط حسنه در منطقه را دستاورد پنهان توافق تهران-ریاض در نظر گرفت.
واکنش مثبت بسیاری از کشورهای منطقه و حتی جهان به این توافق حکایت از آن دارد که منطقه خاورمیانه در صورت عدم دخالت قدرتهای خارجی در آن، قابلیت و توان حل و فصل اختلافات را داراست و نمونه عینی آن توافق ریاض-تهران است که بدون دخالت و حتی حضور این کشورها و با همکاری چین انجام شد.
استقبال آشکار از این توافق که در پیامهای تبریک مشهود بود، در عمل نیز آرام آرام جلوه نموده تا دریابان «علی شمخانی« دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران را مهمان شیخنشینهای امارات متحده عربی کند. پیشبینی آغاز این دومینو به منظور پایان دادن به شماری از سوتفاهامات میان ایران و کشورهای عرب منطقه؛ با توجه به نفوذ تاریخی سعودی بر این کشورها، چندان سخت نبود اما تکاپوی جمهوری اسلامی برای سرعت بخشیدن به عادیسازی روابط در منطقه، نشان میدهد دولت در این مسیر دیگر کندی را نمیپذیرد و مسیر شفاف و مطمئن باید پیموده شود.
شمخانی و دومینوی بازگشت همسایگان به مدار منطق و مودت
نماینده مقام معظم رهبری ظهر روز پنجشنبه ۲۵ اسفند و به فاصله یک هفته پس از امضای توافق برد-برد در پکن، در پاسخ به سفر و دعوت رسمی «شیخ طحنون بنزاید آلنهیان» مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی وارد ابوظبی پایتخت این کشور شد و مورد استقبال «شیخ محمد بنراشد آلمکتوم» معاون رئیس دولت، نخستوزیر و امیر دوبی قرار گرفت.
سفر دریابان شمخانی به امارات در روزهای پایانی سال شمسی و تداوم حضور در پایتختهای دیگر منطقه، سرعت گرفتن قطار دیپلماسی همسایگی است، حتی اگر عدهای در داخل و به صرف سیاستگریهای جناحی و عدهای در خارج به صرف دشمنی با مردم ایران آن را برنتابند.
حضور هیأت عالیرتبه اقتصادی به ریاست محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی در کنار هیأت سیاسی، یکی دیگر از مهمترین اهداف دولت از این توافقات را نشان میدهد؛ جمهوری اسلامی ایران به درستی درپی کاهش مشکلات اقتصادی خود با استفاده از ظرفیتهای منطقه و همسایگانش است. امارات متحده عربی یکی از بزرگترین شرکای تجاری و اقتصادی ایران است و کاستن از فشارها و تنشهای موجود در این شراکت همان عقلانیتی است که دولت در دستور کار قرار داده است.
از سوی دیگر روابط ابوظبی-تهران، دشمنان و یا دستکم بدخواهان بسیاری دارد. تلآویو دبی و شیخنشینهای امارات را به چشم ظرفیتهای بالقوهای میبیند که هر لحظه اراده کند میتواند از آنها علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند! به دلیل وجود چنین ذهنیت متوهمزدهای است که «شیخ محمد بن راشد آل مکتوم» نخست وزیر امارات و امیر دوبی در حضور شمخانی تأکید میکند که سیاست قطعی کشورش این است که به هیچ کشور یا بازیگر ثالثی اجازه ندهد میان ایران و امارات تفرقهافکنی کرده یا از جغرافیای امارات علیه ایران استفاده کند. این تصریح و تاکید از سوی امیر امارات به عنوان کشوری که رژیم صهیونیستی حساب ویژه بر همکاری آن علیه ایران باز کرده بود، نشان میدهد که ابوظبی و دیگر امیرنشینهای خلیج فارس، منافع خود را در فشردن دست دوستی با جمهوری اسلامی ایران میبینند و به تأکید «محمد بنزاید بنسلطان آلنهیان» رئیس امارات متحده عربی درپی کاستن از سوتفاهمات با تهران است.
سفر به امارات متحده عربی درحالی پایان پذیرفت که منابع آگاه از تداوم حضور دریابان شمخانی در بغداد، دوحه و مسقط خبر میدهند و این به معنای آغاز فصل جدیدی از روابط ایران با عراق، قطر و عمان خواهد بود، فصلی که با کنار رفتن فشارهای ناشی از تنش با سعودی و کاهش نقش بازیگران غربی در منطقه، میتواند نشاط بیشتری نسبت به قبل داشته باشد و در کنار روابط حسنه سیاسی، دستاوردهای اقتصادی هم برای ایران به همراه آورد.
سبد دیپلماسی و تخممرغهای آن
آغاز رابطه با عربستان سعودی و تثبیت رابطه با کشورهای همسایه و نیز نگاه آیندهنگرانه به آسیا و قدرت اصلی آن یعنی چین، مصداق بارز عبور از استراتژی قرار دادن تخممرغهای دیپلماسی در سبد نه چندان امن اروپا و آمریکاست. دولت سیزدهم در حالی تلاشها برای بازگرداندن روابط با همسایگان به ریال منطق و منفعت را در پیش گرفته است که به تازگی از آوار جنگی ترکیبی سربرآورده است. جنگی که با مرگ مهسا امینی آغاز شد و تلاشگروهکهای تروریستی برای نفوذ به کشور رسید و بعد هم خسارات مادی و معنوی بسیار به ایران. جنگی تمام عیار در استودیوهای شبکههای فارسی زبان خارج از ایران آغاز و چنین وانمود شد که جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است! عدم همراهی مردم با فراخوانها و بازیگران شوهای انقلاب! سبب شد این سناریوها تنها برای حسابهای بازیگران آن کارساز شود. دولت سیزدهم با تمام توان از این آتش برافروخته برخاست و اکنون با وجود آگاهی به تمام مشکلات نهچندان کم و کوچک تلاش میکند تا از تمام امکانات موجود برای بهبودی استفاده کند.
توافق با سعودی و تحکیم روابط با همراهانش در منطقه همان کابوسی است که نتانیاهو در گیرودار فروپاشیهای داخلی رژیم اشغالگر هنوز نتوانسته از آن بیدار شود. آمریکا هم گرچه خود را نسبت به توافقی ایران و عربستان بیتفاوت نشان میدهد اما تداوم تکرار توافقاتی که کاخ سفید در آن نقشی ایفا نمیکند، هژمونی مورد ادعای آنها را به مرور کمرنگ خواهد ساخت.
در نهایت میتوان چهار هدف مشخص را از سفرهای گذشته و آینده دبیر شورای عالی امنیت ملی تحلیل کرد:
الف) سیاست دولت سیزدهم در دیپلماسی هم عدم تعلل و رکود در این عرصه است و به تعبیر رئیسجمهور منافع ملی را در هر سرزمینی که ایجاب کند، پیگیری خواهد کرد. در راستای همین استراتژی هم معطل درهای وین و بروکسل و نیویورک نمیماند. سفر دریابان شمخانی هم مانند دیگر سفرهای مقامات و مسئولان در راستای اثبات این مهم هم به منطقه و هم به جهان است.
ب) رفتار عقلایی با کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی میتواند با حذف متغییرهای داخل در روابط؛ آنها را بار دیگر به مقدار منطق و همسایگی بازگردانده و از این مسیر منافع ملی را تضمین کند، سفر دبیر شورای عالی امنیت کشور به پکن و ابوظبی هم در این راستا ارزیابی میشود.
پ) با کاهش تنش در غرب آسیا و افزایش تعاملات سازنده کشورها در این نقطه از جهان، بزرگترین بازنده رژیم صهیونیستی خواهد بود که نه در داخل از مرزهای خود و نه خارج از آن توانست به ثبات برسد و روابط حسنه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه، به ویژه اعراب شوکرانی است که نتایاهو دیر یا زود آن را سر میکشد.