در شرایط سخت فعلی راهآهن باید همکاری بیشتری با بخش خصوصی داشته باشد چون زیرساختها توسط راهآهن مدیریت میشود. هم اکنون حدود ۸۰ شرکت مجوز ورود واگن از راهآهن گرفتهاند که این موضوع سبب رقابت ناسالم و بالا رفتن قیمت واگن شده است .متاسفانه واگنی که باید رایگان در اختیار صادرکنندگان قرار بگیرد به مبلغ بین ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ دلار واگذار میشود
کاظم شیردل عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی و صادرکنندگان استان خراسان رضوی و نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و تاجیکستان است. او بیش از دو دهه فعالیت اقتصادی مستمر داشته و در کارنامهاش سفرهای فراوان تجاری و آشنایی با بازارهای مختلف منطقه آسیای میانه را دارد. گفتوگو با این کارآفرین نمونه خراسان رضوی گوشههایی از اهمیت سیاستگذاری در اقتصاد و چهارچوبهای موجود برای توسعه تجارت و تولید کالا را در برداشت که میخوانید.
- از چه زمان فعالیت تجاری خود را آغاز کردید؟
از سال ۱۳۷۳ پس از سالها فعالیت در بخش تولیدی کیف و کفش به مرور با بازارهای کشورهای آسیای میانه آشنا شدم و از طریق بازارچههایی تحت عنوان «فابریکه» کار خود را آغاز کردم. آن افراد از کشورهای اطراف تحت عنوان توریست وارد بازارچههای مرزی میشدند، خرید میکردند و سپس به کشور خود بازمیگشتند، من از این طریق با این نوع تجارت آشنا شدم و کارم را روز به روز توسعه دادم.
در آن دوران بیتجربه بودن باعث شده بود نتوانیم به کیفیت کالای خود بیشتر رسیدگی کنیم و متاسفانه به تدریج تا امروز بازارهای آسیای میانه را از دست دادیم و امروز کشورهایی نظیر تاجیکستان و… به سمت ترکیه و چین و اروپا گرایش پیدا کردند.
سال ۱۳۷۶ شرکت صادراتی خود را به ثبت رساندم و توانستم با پشتکار بسیار در بحث صادرات چای ایرانی و دیگر اقلام به مدت ۳ سال صادرکننده نمونه بشوم که خوشبختانه در آن سالها به طور میانگین سالانه ۱۴۰۰ تن چای ایرانی صادر میکردم.
- در حال حاضر آسیای میانه چه مزیتها و برگهای برندهای برای ایران دارد؟
برگ برنده حمل هر محصول برای صادرکننده آنجایی است که صادر کننده پس از سبک و سنگین کردن شرایط تصمیم میگیرد که کالای خود را به کجا بفرستد و مزیت این صادرات و حمل و نقل در این است که ایران مسیر نزدیک و قابل وصولتری به نسبت دیگر کشورهای منطقه به آسیای میانه دارد؛ به همین دلیل قیمت تمام شده کالای صادر شده ارزانتر میشود. به عنوان مثال اگر ترکیه بخواهد کالایی به تاجیکستان بفرستد باید قریب به ۸ هزار دلار برای چیزی حدود ۲۰ تن کالا هزینه کند ولی صادرکنندگان ایرانی یک واگن کالا را با قیمتی حدودا ۵ تا ۶ هزار دلار راهی کشورهای آسیای میانه میکنند.
- آیا اختلافات سیاسی باعث برهمخوردن روابط تجاری بین ایران و تاجیکستان شده است؟
قاعدتا سیاست با اقتصاد ارتباط تنگاتنگی دارد و این دو کشور در کنار فرهنگ نزدیک از قدیم الایام در کنار یکدیگر بودند. اگر وجود این سه نباشد تجارت و ارتباط فرهنگی میان دو کشور شکل نمیگیرد. این دو اصل یعنی سیاست و اقتصاد مکمل یکدیگر هستند و باید درکنار دیپلماسی سیاسی، دیپلماسی اقتصادی نیز با قدرت اجرایی شود چون متاسفانه امروز در بحث دیپلماسی اقتصادی بسیار ضعیف عمل شده است و تجارت با این کشورها به معنای واقعی شکل نگرفته است. بر همین اساس باید بخش خصوصی در کنار رایزنهای اقتصادی دولتی باهم به توسعه دیپلماسی اقتصادی بپردازند.
- با توجه به شناختی که شما از کشورهای آسیای میانه و تجارت با آنها را دارید، آیا میتوان تصور کرد که بخش خصوصی دو طرف با قدرت بیشتری به تجارت بپردازند و به یکدیگر نزدیک شوند؟
شرط اصلی این اتفاق، حمایتهای دولتی دو طرف است که همان کمک دیپلماسی سیاسی به دیپلماسی اقتصادی است. البته امروز با وجود معضل بزرگ کرونا این فرصت هم به وجود آمده است تا ما ارتباطهایمان را به صورت مجازی گسترش دهیم. در آینده میتوانیم با برگزاری نمایشگاههای مجازی و یا بازارهایی از این قبیل به نتیجه دلخواه از تجارت با این کشورها دست یابیم.
- سال گذشته عنوان شد که صادرات ایران به تاجیکستان رشد خوبی داشته است. به نظر شما این پیشرفت چطور حاصل شده است؟
ارتباط ما با تاجیکستان بسیار تنگاتنگ و نزدیک است و مردم این کشور هم از محصولات ما به شدت استقبال میکنند و همین یک فرصت بسیار بزرگ است که باید براساس دیپلماسی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از آن استفاده کرد.
- در بحث واردات از تاجیکستان میتوان به چه محصولاتی نگاه ویژه داشت؟
ازتاجیکستان محصولاتی ازقبیل پنبه وآهن وخشکبار را میتوان واردکرد ولی محدودیتهایی در واردکردن این کالاها به ویژه مواد خوراکی وجود داردکه باید ابتدا با معیارهای سازمانهای جهادکشاورزی و دیگر نهادهای بهداشتی همخوانی داشته باشد تا اجازه ورود بگیرد.
- چه موانعی سد راه توسعه تجارت در کشور وجود دارد؟
یکی از مشکلات اساسی ما در بحث صادرات، واردات و تجارت، بازی ندادن بخش خصوصی در بازی تجارت و استفاده نکردن از ظرفیت این بخش بزرگ است. اگر در هر تصمیمگیری که انجام میشود از کارشناسان فنی بخش خصوصی استفاده شود اتفاقات کنونی رخ نمیدهد، نمونه واضح یکی از این تصمیمگیریها ارز ۴۲۰۰ تومانی بود که بایدازآن درجهت واردات اقلام ضروری استفاده میشد ولی شاهدبودیم که چه کالاهای لوکس و غیرضروریای وارد کشور شد و این شرایط نامطلوب رقم خورد.
مانند سالهای قبل در بحث تهیه واگنها نیز همچنان با مشکل روبرو هستیم و متاسفانه وقتی از ظرفیت بخش خصوصی استفاده نمیشود همین مشکلات پیش میآید. در شرایط سخت فعلی راهآهن باید همکاری بیشتری با بخش خصوصی داشته باشد چون زیرساختها توسط راهآهن مدیریت میشود. هم اکنون حدود ۸۰ شرکت مجوز ورود واگن از راهآهن گرفتهاند که این موضوع سبب رقابت ناسالم و بالا رفتن قیمت واگن شده است. متاسفانه واگنی که باید رایگان در اختیار صادرکنندگان قرار بگیرد به مبلغ بین ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ دلار واگذار میشود.
- داشتن برند صادراتی چه اهمیتی در حوزه تجارت دارد؟
حاج آقای روشنک به طور جد دراین سالها موضوع «برند» و «تولید بدون کارخانه» را در کشور مطرح و دنبال کردند؛ این ایده دارای اهمیت بسیار است. باید امروز در بحث برند وتولید بدون کارخانه با قدرت قدم برداریم ولی متاسفانه یک عده خاص در این راه قدم بر نمیدارند یا اجازه این کار را به دیگران نمیدهند چون منافع خود را درخطر میبینند. امروزکه کارخانههای ما با تمام ظرفیت کار نمیکنند چرا نباید از ظرفیت اندک خیلی از کارخانهها استفاده کرد و جای خالی شرایط تولید را به این شکل پرنکرد؟ باید دیدگاه مخالفین این حرکت عوض شود چون فکر میکنند که انحصار و قدرت تولید از محصولات و برندشان گرفته میشود ولی با آگاهسازی این افراد خیلی از مشکلات حل میشود.
دولتمردان ما باید با برگزاری جلسات متعدد حرفهای بخش خصوصی را بیشتر بشنوند و اگر ما بتوانیم ذهنیت غلط ضربه زدن تجارت به تولید را در ذهن مخالفین عرصه «تولید بدون کارخانه» عوض کنیم و حمایت بیشتر دولت را کسب کنیم میتوانیم به بهترین شکل شاهد رشد تولید و صادرات باشیم.
باید بپذیریم که در جهان ما یک نفر یا یک واحد نمیتواند به تنهایی هم تولیدکننده هم بازاریاب و هم بازرگان باشد بلکه هرکدام از این تخصصها نیازمند یک واحد و یا فرد خاص است. توجه به این اصول بسیار مهم است.
- به نظرمیرسد وقت آن رسیده که از تجربیات افرادی همچون شما و دیگر صادرکنندگان در حوزه تجارت بیشتر بهرهگرفته شود. آیا بستر آن فراهم شده است؟
این اتفاق خوب و مثبت باید رخ بدهد اما متاسفانه هنوز هیچ سازمان، نهاد و رسانهای به صورت تخصصی این حرکت را در پیش نگرفته که از تجربیات کهنهکاران عرصه صادرات استفاده کند و این تجربیات را به دیگران منتقل کند. من با قاطعیت میتوانم بگویم که امروز دیگر شیوه سنتی و قدیمی صادرات به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای ما نیست. استفاده از ظرفیت فضای مجازی، برندسازی و… مهمترین اصل در بحث صادرات در فضای کنونی است.