در این میان، آمریکا و اروپا تلاش میکنند تا اختلافات در مورد سانتریفیوژها، اورانیوم غنی سازی شده و راه واگذاری اموال ایران را حل کنند. به موازات این تلاشها، تلاش آمریکا و اروپا بر آن است تا پیش نویس مذاکرات بعدی، به برنامههای موشکی ایران و سیاستهای منطقهای اش هم گسترش یابد.
المیادین در مطلبی به قلم قاسم عز الدین نوشت: دور ششم مذاکرات وین این شک را تبدیل به یقین میکند که آنچه دولت آمریکا «استراتژی دیپلماسی دور» مینامد، تلاشی برای اداره بحرانها به کمک زمان است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: نماینده اتحادیه اروپا، انریک مورا، در گفتگو با واشنگتن پست تصریح کرد: «توافق نهایی هنوز دور از دسترس است و مذاکرات وین به نیمه راه رسیده است، که نصف دیگر آن، سیاسی محض است».
از سوی دیگر، ایران با دقت و هوشیاری این مسیر را ادامه میدهد و همچنان اقدامات زیادی باقی مانده است. آمریکا آماده است تا تحریمهای هستهای ایران که در حوزه اختیارات رئیس جمهور است را برطرف کند، اما آنتونی بلینکن به کنگره اطمینان داده که صدها تحریم ایران همچنان پابرجا میماند.
در این میان، آمریکا و اروپا تلاش میکنند تا اختلافات در مورد سانتریفیوژها، اورانیوم غنی سازی شده و راه واگذاری اموال ایران را حل کنند. به موازات این تلاشها، تلاش آمریکا و اروپا بر آن است تا پیش نویس مذاکرات بعدی، به برنامههای موشکی ایران و سیاستهای منطقهای اش هم گسترش یابد. در این میان، ایران با همراهی چین و روسیه خواستار رفع تمام تحریمها در مقابل بازگشت کامل آن و جدایی توافق هستهای از مسائل دیگری است که امکان بررسی آن وجود دارد، از جمله حضور آمریکا در منطقه و رفتار دولتهای غربی.
فرار بایدن و اروپا به سمت احیای توافق هسته ای، ناشی از تنگنایی است که بایدن در سایه شکاف داخلی آمریکا و انزوای آن، گرفتارش شده، بویژه آنکه تحولات جهانی باعث از میان رفتن قدرت قبلی آمریکا در رهبری جهان شده است.
صلح سرد در لبه جنگ سرد با روسیه و چین، آمریکای فروپاشیده را از حکمرانی بر معادلاتش، بازداشته، همانطور که این کشور نمیتواند قواعد درگیری را تحت کنترل خود در آورد و سلاح بُرنده آمریکا که بایدن آن را «حقوق بشر» مینامد نیز دیگر تاثیر خود را از دست داده است.
آنچه بایدن در مقاله خود در واشنگتن پست «دموکراسیهای بازار» و تقویت موسسات دموکراتیک با اروپا «در مقابله با چالشهای دشمنان در عصر جدید» نامید، نشان دهنده سیطره بازار چین بر آمریکا و اروپاست.
به دنبال هدف گرفتن روسیه و چین، بایدن به دنبال مهار افزایش نفوذ این دو در دولتهای جنوبی در حال توسعه است، به دو شکل:
۱-انچه «مساله اب و هوا» مینامد و در وهله اول، هدف از آن، باز کردن فضا برای تکنولوژیهایی است که باعث آلودگی کمتر محیط زیست میشوند.
۲-حساب کردن روی نجات شرکتهای آمریکایی و اروپایی بزرگ از آثار بحران کرونا، با بازگشت به «طرح مارشال» که به دنبال رکود بزرگ، آمریکا بوسیله آن بر اروپا مسلط شد، طبق این برنامه بایدن، ۴۰ هزار میلیارد دلار در بخش زیربنایی در جهان سرمایه گذاری میشود تا سیطره بر ثروتهای دولتهای جنوبی و بازارهای آنها، محقق شود.
معضل آمریکا و اروپا در توافق هستهای با ایران، از برنامه جامع هستهای فراتر رفته و به ابعاد استراتژیک در مورد جایگاه دولتهای جنوب در قرن ۲۱ میرسد، چرا که دولتهای آمریکا، اروپا، چین و روسیه بر سر معادلات طرحهای ۲۰۳۰-۲۰۵۰ با یکدیگر رقابت دارند.
ایران هم به نوبه خود در حال برنامه ریزی برای تحقق دو هدف مهم است تا آنچه «گام دوم انقلاب» مینامد را به پیش ببرد و دولتهای جنوب در دو سطح سیاسی و اقتصادی از این کشور تبعیت کنند، آنچه که ابراهیم رئیسی قصد دارد با تکیه بر تولید ملی و روابط متوازن با دولتهای مخالف سیطره امریکا، عملی کند.
همکاری ایران با روسیه و چین، مبتنی بر روابط متقابل و دو سویه است، چه در سطح معاهدههای همکاری اقتصادی و استراتژیک با چین یا در توافقها با روسیه.
در مذاکرات وین، به ادعای بلینکن و مسئولان فرانسوی، بریتانیایی و آلمانی، ایران سعی دارد گامهای قاطعی را به سمت تولید سلاح اتمی بردارد و در برابر راه حل نا تمام، کوتاه نمیآید.