استاد ژئوپلتیک با تاکید بر اینکه مذاکرات وین در دولت جدید نیز ادامه خواهد یافت گفت: به طور قطع می توان گفت که مذاکرات به نقطه اول بازنخواهد گشت و از همین نقطه ای که نتایج مثبتی در بر داشته ادامه خواهد یافت. ضمن اینکه به نظر نمی رسد زمان زیادی را نیز ببرد، بنابراین می توان گفت که احیای برجام تحقق خواهد یافت.
ابوالفضل خدائی: پایگاه خبری اکسیوس به تازگی خبر داد که دولت بایدن میخواهد پیش از به روی کار آمدن رئیسجمهور جدید در ایران، توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را احیا کند. این در حالی است که میخائیل اولیانوف سرپرست هیات روسیه در مذاکرات برجامی وین در توئیتی ، تلویحا از احتمال دستیابی طرف های مذاکرات هسته ای ایران به توافق تا روز ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیر) و تقریبا همزمان با ششمین سالگردتوافق برجام خبر داد. این مسائل بیانگر آن است که توافق نهایی بیش از هر زمان دیگری نزدیک بوده و اختلافات باقی مانده نیز در مسیر حل و فصل قرار دارد. مسئولیتی بزرگ که بر دوش دولت بعدی به ریاست ابراهیم رئیسی است و باید دید مسیر احیای توافق به کدام سمت و سو خواهد رفت. عبدالرضا فرجی راد استاد ژئوپلتیک و سفیر سابق ایران در نروژ معتقد است روی کار آمدن دولت جدید خللی در مذاکرات وارد نخواهد کرد و دو طرف از عزم کافی برای احیای برجام برخوردار هستند. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
برای شروع شاید مهمترین سوال این باشد که دلیل وقفه در مذاکرات وین چه بود؟ با توجه به این که غربی ها مدعی بودند تغییر دولت در تصمیم آنها اثری ندارد…
در حین مذاکرات برای توافق مقداری وقفه ایجاد شد که معتقدم مورد تمایل هر دو طرف یعنی ایران و آمریکا بود. از نظر ایران اگر این توافق قبل از انتخابات ریاست جمهوری انجام می شد می توانست به نفع یک جناح تمام شود. از آنجایی که برجام عام و مربوط به کلیت نظام جمهوری اسلامی بوده و پخت و پزهای آن در شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته است ایران به این نتیجه رسید که این توافق به پس از انتخابات موکول شود. البته این بدان معنا نیست که دولت جدید باعث توافق بوده است؛ به بیان ساده تر اگر امتیازی وجود دارد در انتخابات این امتیاز به حساب نیاید. با توجه به برگزاری انتخابات در ایران این تصور در آمریکایی ها بود که آنها نیز عجله ای نداشته باشند.
با این حساب در دولت بعدی نیز مذاکرات به همان رویه سابق ادامه خواهد یافت؟
بله مذاکرات ادامه خواهد یافت، در این بین ممکن است نماینده حاکمیت در وین تغییر کند و یا ممکن است از تجربه های اعضای فعلی از جمله آقای عراقچی و بقیه نیز استفاده شود. ضمن اینکه به طور قطع می توان گفت که مذاکرات به نقطه اول بازنخواهد گشت و از همین نقطه ای که منجر به نتایجی شده ادامه خواهد یافت و به نظر نمی رسد که زمان زیادی را نیز ببرد. بنابراین می توان گفت که به طور حتم توافق احیای برجام صورت خواهد گرفت.
آیا امکان این مساله وجود دارد که مذاکرات فرسایشی شده و مدلی که سالها قبل رواج داشت این بار مورد استفاده قرار گیرد؟
این موضوع بعید به نظر می رسد. آمریکایی ها خواستار آن هستند که هر چه سریعتر غنی سازی 60درصدی کنترل شود و ایران نیز با دولت جدیدش به دنبال آن است تا با رفع تحریم ها علائمی از بهبود اوضاع اقتصادی را به مردمش نشان دهد. بنابراین اگر از ابتدا مذاکرات شروع شود کار بسیار دشوار خواهد شد و تنش ایجاد می کند. وجود چنین تنشی باعث بهم ریختگی اوضاع اقتصادی از جمله افزایش قیمت ها مانند سکه و دلار و … خواهد شد. ضمن اینکه در این وضعیت سخت گیری های آمریکا نیز آغاز می شود که برای دولت جدید اتفاق خوبی نخواهد بود. باید در نظر داشته باشیم که این کل حاکمیت ایران است که درباره مذاکرات برجامی تصمیم می گیرد و دولت نیز به نوبه خود سهمی در این روند دارد. باید دید تصمیم شورای عالی امنیت ملی به چه صورت است، چرا که تا زمان آغاز به کار دولت بعدی 44 روز باقی مانده و نمی توان در این مدت مذاکرات را متوقف نگه داشت. معتقدم که پس از انتخابات این مذاکرات می تواند ادامه پیدا کند و در نهایت به نتیجه برسد.
به گفته آقای ظریف تنها مانع در مذاکرات بحث راستی آزمایی اجرای تعهدات از سوی طرف آمریکایی است به نظر شما در این مدت باقی مانده طرف ها می توانند راه حلی برای این موضوع پیدا کنند؟
بله این موضوع حل شدنی است. آمریکایی ها معتقدند که همه اتفاقات باید به صورت همزمان اتفاق بیفتد. آنها می گویند آمریکا تحریم ها را لغو خواهد کرد و ایران باید همزمان اجازه بازرسی به بازرسان آژانس دهد. کشورهای اروپایی به همراه روسیه و چین می توانند فرمولی را تهیه کنند تا ایران با فروش نفت به مبالغ حاصل از آن دست پیدا کند. این کشورها می توانند نقش واسطه را ایفا کنند و به طور طبیعی می توانند تعهدی در این زمینه نیز به ایران بدهند. پس از مدتی که اعتمادسازی صورت گرفت طرفین می تواند به همکاری ها ادامه دهند. البته این نظر شخصی بنده است و باید برای دیگر مسائل منتظر بود.
به بحث لغو تحریم ها اشاره کردید؛ آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا طی اظهاراتی عنوان کرده است که علی رغم رفع تحریم های ایران همچنان صدها تحریم باقی خواهد ماند. به نظر شما این مساله نمی تواند مشکلاتی را در مذاکرات به وجود آورد؟
باید در نظر داشت که صحبت های آقای بلینکن بیشتر جنبه خوراک داخلی دارد. همانطور که می بینیم جو بایدن برای اینکه مشکلی در روند مذاکرات به وجود نیاید ترجیح می دهد که صحبتی نداشته باشد. وی اخیرا سفر طولانی به انگلیس برای شرکت در اجلاس جی 7 داشت. در ادامه با رهبران دنیا نیز دیدار کرد و همانطور که شاهد بودیم حداقل اشاره را به برجام داشت. به غیر ترامپ که هر شب خواب ایران را می دید، روسای جمهور قبلی از جمله باراک اوباما، بیل کلینتون، جورج بوش همواره اگر سفری داشتند ایران را تهدید می کردند و از گزینه های روی میز صحبت به میان می آوردند. اما جو بایدن رویکرد متفاوتی نسبت به بحث ایران دارد. فشار کنگره سبب می شود تا وزیرخارجه آمریکا بعضا اظهارات تندی را بیان کند. اما پس از بیان چنین مطالبی در کنگره روز بعد اظهاراتش را اصلاح کرد. البته بلینکن اعتراف به اشتباه نکرد اما با زبان نرم تری سخن گفت. مقامات دولت آمریکا با تندروهای کنگره به گونه ای صحبت می کنند که به آنها بگویند در حال فشار آوردن به ایران هستند.
ممکن است بعضی از تحریم ها در چارچوب برجام نباشد. از طرفی ایران نیز اصرار دارد که برجام باید بدون هیچ کم و کاستی اجرا شود. از طرف دیگر ممکن است آمریکایی ها بگویند تحریم های در چارچوب برجام رفع خواهد شد. در این بین ممکن است برخی تحریم ها مربوط به داماتو و…. و یا گذشته باشد. وقتی برخی از این تحریم ها قدیمی هستند بلینکن آنها را به کنگره می فروشد و به منظور خوراک داخلی کلی گویی می کند.
آنچه که مسلم است آمریکایی ها به دنبال حل و فصل مساله و خلاص شدن از مساله برجام هستند. از همین رو وقتی تمام پارامترهای سیاسی منطقه بررسی می شود می بینیم که آمریکایی ها در راستای خواسته های نسبی ایران مثبت عمل می کنند. خروج نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان، موضوع جنگ 11روزه غزه و کنار گذاشتن نتانیاهو با ضربه ای که به او وارد کردند، کمک چند میلیارد دلاری بابت جبران ویرانی های غزه، تشویق عربستان به گفتگو با ایران و ابراز امیدواری برای به نتیجه رسیدن آن، تغییر مواضع در خصوص عراق از جمله این موارد مثبت تلقی می شود. علاوه بر این که آمریکایی ها “گزینه های روی میز” را دیگر بیان نمی کنند اقدامات مثبتی را نیز در پیش می گیرند. بنابراین این اقدامات به ضرر ما نیست بلکه به نفع ما است.
در این بین اروپا و آمریکا مشوق یکدیگر برای احیای برجام هستند. در لندن دیدیم که سران کشورها بار دیگر برای احیا و حفظ این توافق متعهد شدند. حتی گروسی مدیر کل آژانس که بحث پیدا شدن ذرات اورانیوم در سه مکان در ایران را مطرح کرد طرف های غربی به او اعلام کردند که فعلا نیازی به گزارش در این زمینه نیست. چون در صورت گزارش نیاز به راستی آزمایی و پاسخگویی ایران است که به مذاکرات ضربه وارد می کند. بنابراین تصمیم بر آن گرفتند تا مذاکرات هر چه سریعتر به نتیجه برسد تا به مسال مهم دیگری در خاورمیانه از جمله چین و روسیه بپردازند.
برای پایان بحث بفرمایید؛ با این اوصاف پس نمی توان انتظار داشت که طرفین غربی بخواهند مسائل موشکی و منطقه ای ایران را همزمان با مذاکرات برجامی مطرح کنند…
ایران از ابتدا در تشریح مواضعش اعلام کرد که تنها در خصوص برجام صحبت خواهد کرد. بنابراین نمی توان وارد بحث های دیگر شد. بنده حتی معتقدم در صورت تداوم مذاکرات وین می توان این احتمال را داد که ایران و آمریکا مانند ادوار گذشته به طور مستقیم با یکدیگر وارد مذاکره شوند. به هر روی این ایران و آمریکا هستند که باید در نهایت توافق را امضا کنند. نمی توان انتظار داشت که اروپایی ها یا روس ها این توافق را به جای ایران امضا کنند! می توان انتظار داشت که در صورت احیای توافق ایران و آمریکا دو طرف مسائل نهایی را با یکدیگر بررسی کنند.
آمریکا احیای توافق هسته ای را منوط به بررسی مسائل موشکی و منطقه ای نکرده است. در حال حاضر آنها به طور غیرمستقیم این خواسته ها را پیش می برند. برای مثال باید مدنظر داشته باشیم که در صورت فشار آمریکایی ها سعودی ها با ایران وارد مذاکره نمی شدند. وقتی این مذاکرات صورت می پذیرد بدان معناست که ایران در حال گفتگو و تنش زدایی با کشورهای حاشیه خلیج فارس است. بدیهی است که روابط ایران با قطر و عمان خوب بوده و هنگامی که با سعودی ها مذاکره می کند عربستان در واقع نماینده امارات، بحرین و کویت نیز هست که در آینده ممکن است این کشورها به مذاکرات حوزه خلیج فارس و یا حتی مذاکرات ایران ـ شورای همکاری خلیج فارس دعوت شوند.
در خصوص مسائل منطقه ای و از جمله موضوع اسرائیل آمریکایی ها می دانند که ایران آمادگی لازم را ندارد. موضوعی که توماس فریدمن در مقاله خود بدان اشاره کرد که معتقدم می تواند یک پیام باشد که آمریکایی ها نباید در این موضوع اصرار بیجا داشته باشند. به هر حال آمریکا در این مورد سراغ راه حل های دیگر می رود و سعی می کنند از افراد دیگری به غیر از نتانیاهو استفاده کنند تا با مذاکره با آنان به نوعی مساله دو دولت دو ملت را جا بیندازند. این در حالی است که ایران به برگزاری انتخابات ملی و سراسری برای راه حل فلسطین اعتقاد دارد اما بعید به نظر می رسد که آمریکایی ها بخواهند در این مساله با ایران وارد چالش شوند و این موضوعات را به مذاکرات گره بزنند. آنها به خوبی می دانند که در صورت چالش با ایران در چنین مسائلی به نتیجه دلخواه خود نخواهند رسید. به همین دلیل تلاش می کنند تا بخشی از مسائل منطقه را با ایران حل و فصل کنند و خود نقش رهبری در آن را به عهده نگیرند. مانند دوران اوباما که از عربستان خواسته بود تا اختلافاتش را با ایران از طریق گفتگو حل و فصل کند. با در نظر گرفتن این مسائل می توان دریافت که بحث مسائل منطقه ای در مذاکرات کمرنگ می شود.
تنها مساله موشکی و توان دفاعی ایران می ماند که در آن جای هیچ بحثی نیست. ضمن اینکه در ماه های اخیر مقامات آمریکایی کمتر در خصوص این مورد اظهارنظر کرده اند. به نظر می رسد غربی ها از احیای توافق برجام خشنود خواهند بود و در این صورت می توانند به دیگر اولویت های مهم خود بپردازند