حسن بهشتیپور
روزنامه آرمان ملی در یادداشتی نوشت: چهبسا با روی کارآمدن آقای رئیسی مخالفتهایی که با برجام میشد هم کاهش پیدا کند و طرف مقابل هم بداند که طرف مذاکرهکنندهاش هم تغییر خواهد کرد. درعین حال رویکردها و سیاستها تغییری نخواهد کرد و این افراد مذاکرهکننده هستند که تغییر میکنند.
روزنامه آرمان ملی یکم تیر یادداشتی به قلم حسن بهشتیپور تحلیلگر مسایل بینالملل منتشر کرد و نوشت: سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد و دولت جدید تا ۴۵ روز دیگر سکان اجرائی کشور را در دست میگیرد. این درحالی است که مذاکرات به دولتها اتکا ندارد؛ بلکه زیر نظر شورای عالی امنیت ملی پیش میرود و سیاستگذاری آن نیز توسط مقام رهبری انجام میشود. دولتها یا روند مذاکرات را تسریع میکنند و سرعت میبخشند یا کند میکنند. بنابراین الان همهچیز برای رسیدن به یک توافق خوب آماده است که یا قبل از سالگرد برجام ۲۴ تیرماه به نتیجه برسد یا بعد از بهدست گرفتن سکان اجرائی توسط رئیسجمهور و دولت جدید این توافق انجام شود.
این توافق انجام خواهد شد؛ دیر یا زود دارد اما سوخت یا سوز ندارد… د. البته اگر تا قبل از تیرماه مذاکرات به نتیجه برسد، این مزیت را دارد که طرف ایرانی تجربه کافی دارند و میتوانند آقای رئیسی را هم مورد مشورت قرار دهند و از الان نظرات ایشان را هم داشته باشند. اما تغییر یافتن طرف مذاکره تجربههای گذشته را از بین میبرد. امثال آقایان ظریف و عراقچی تجربههای زیادی کسب کردهاند و خیلی خوب است که در این دوره انتقالی از این تجارب استفاده شود و نظرات آقای رئیسی و مشاورینشان را هم بگیرند. اگرچه باز هم تاکید میکنم نظارت عالیه با شورای عالی امنیت ملی و مقام معظم رهبری است.
طی روزهای آینده باید شاهد به نتیجه رسیدن مذاکرات باشیم؛ مگر اینکه طرف آمریکایی یا اروپایی بازیهای جدیدی شروع کنند که بعید میدانم و به ضرر آنها هم هست. روند توان هستهای ایران متوقف نشده و افزایش پیدا میکند و تقویت میشود اما توان هستهای ایران صرفا نمیتواند مانع از ادامه تحریمها شود؛ بلکه باید توان اقتصادی ایران هم همزمان با توان هستهای افزایش پیدا کند که آن نقش بازدارنده در توقف تحریمها دارد و تا زمانی که آمریکاییها اطمینان حاصل نکنند تحریمها بیخاصت شده بعید میدانم در عمل از تحریمها دست بردارد. بنابراین باید علاوه بر افزایش توان هستهای با کمک دولت جدید، توان اقتصادی کشور را افزایش دهیم تا بتوانیم به نتایج مثبتی دست پیدا کنیم. اما چرا توافق در جزئیات آنقدر طولانی شده است؟ چون دو طرف عملا انعطاف بیشتر نشان نمیدهند. یا اینکه معتقدند شاید بتوانند از دولت جدید امتیازات بیشتری بگیرند یا اینکه صبور باشند تا مشخص شود چه دولتی به قدرت میرسد.
در هر صورت هر نوع توافقی مستلزم این است که دو طرف به سمت برجام حرکت کند و از برخی خواستههایشان بگذرند. نمیشود بدونگذشت از برخی خواستهها به توافق دوجانبهای رسید. توافقهای یکجانبه پایدار نخواهد بود و طرف مقابل هر وقت در موقعیت بهتر قرار گرفت، زیر توافق خواهد زد. بنابراین طولانیشدن توافق احتمالا به این دلیل است که دو طرف حاضر به دادن امتیاز نیستند، شاید آنها انتظار دارند با روی کار آمدن دولت جدید، امتیاز جدیدی بگیرند. ولی به هر حال برای رسیدن به توافق هر دو طرف باید از برخی خواستههای خود چشمپوشی کنند. برجام هم برای اینکه هر دو طرف از برخی خواستههایشان گذشتند، به وجود آمد.
در حقیقت نمیتوان به امید اینکه به همه خواستهها دست پیدا کنیم مذاکره علیالبدل انجام شود. برجام یک مسیر رفته است و ما اقداماتی را انجام داده و منتظریم طرف مقابل اقدامات انجام ندادهاش را انجام دهد. بنابراین منطق حکم میکند ما همچنان برجام را ادامه دهیم. صرفنظر کردن از برجام بیشتر به ضرر ماست تا طرف مقابل. بنابراین بهترین راه این است که دولت جدید سعی کند با افزایش توان اقتصادی و هستهای طرف مقابل را متقاعد کند تعهداتش را در برجام اجرائی کند. نباید یکی را فدای دیگری کنیم؛ بلکه باید سعی کنیم طرف مقابل در سیاستهایش تجدیدنظر کند