سال جدید میلادی در حالی از راه رسیده که روابط کشورها بویژه دولتهای مستقل با دنیا دستخوش تغییرات راهبردی است،شمارش معکوس برای تعیین وضعیت برجام و آماده شدن روسیه برای میزبانی از رییس جمهوری ایران درجهت بهره مندی از روابط استراتژیک تهران – مسکو از مهمترین رویدادهای آغازین سال ۲۰۲۲ است.
به گزارش ایرنا، سال نو میلادی به رغم تمام چالشهای پیش رو از جمله ادامه مذاکرات وین برای دستیابی به توافقی با طرفین برجام، با یک روند مثبت در روابط راهبردی تهران و مسکو آغاز خواهد شد. ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه در راستای همکاری های راهبردی ایران و روسیه، از سید ابراهیم رئیسی همتای ایرانی خود دعوت کرده سفری به روسیه داشته باشد.
این سفر که اوایل سال جدید میلادی انجام میشود به گفته سخنگوی دولت در چارچوب سیاست کشور در تقویت و توسعه روابط دو جانبه و چندجانبه با اولویت کشورهای منطقه و همچنین محوریت و اولویت مباحث همکاریهای تجاری و اقتصادی انجام میشود. رییسی روز ۲۶ آبان ماه با قدردانی از تماس تلفنی همتای روسی خود اراده جمهوری اسلامی ایران را توسعه روابط تجاری و اقتصادی با روسیه عنوان کرد و گفت: آمادگی داریم سند جامع همکاریهای بلندمدت دو کشور را نهایی کنیم تا روند ارتقای هر چه بیشتر روابط و همکاریهای دو کشور با سرعت، اجرایی شود.
۲۲ اسفند ۱۳۹۹ مطابق با ۱۲ مارس ۲۰۲۱، معاهده «اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه» ۲۰ ساله شد؛ معاهده ای که دستگاههای دیپلماسی دو طرف آن را نقطه عطفی در روابط دو کشور برشمردند.
قرار است در سفر آتی ابراهیم رئیسی به روسیه سند راهبردی ۲۰ ساله ایران و روسیه به امضا برسد که بر اساس اعلام شبکه تلویزیونی زویوزدا روسیه، این یک توافقنامه بسیار مهم است که زمینههای مختلف از حمل و نقل و ذوب آهن و ماهیگیری گرفته تا ساخت نیروگاههای برق را در بر میگیرد.
این شبکه تلویزیونی که متعلق به وزارت دفاع روسیه است، روز جمعه در برنامه ای مستند، به تاریخچه روابط ایران و روسیه معاصر در سه دهه اخیر و آغاز همکاری های دو کشور پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداخت و در این رابطه اهمیت سند راهبردی ایران و روسیه را تشریح کرد.
نگاهی به روابط دو جانبه تهران- مسکو در سه دهه اخیر
با نگاهی به تاریخچه روابط ایران و روسیه میتوان دریافت که در هر مقطعی سفر روسای جمهوری اسلامی ایران به مسکو سکوی پرتابی برای تقویت هرچه بیشتر روابط دو جانبه را به وجود آورده است. روسای دولت ایران همگی در دوران پس از جنگ تحمیلی و فروپاشی شوروی در راستای استحکام بخشیدن به پایههای روابط دو جانبه با روسیه سفرهای مهمی را به مسکو انجام دادند که هر کدام در نوع خود دستاوردهایی را در زمینههای مختلف برای کشور به ارمغان آورد.
اولین گام جمهوری اسلامی بمنظور شروع فصلی تازه در روابط با شوروی و جبران خسارات ناشی از ۸ سال جنگ فرسایشی، با سفرحجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس در سال ۱۳۶۸ برداشته شد و متعاقبا ایران برای بازسازی توان خود در حوزههای مختلف قراردادهایی را با دولت میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی امضا کرد.
بر این اساس هاشمی رفسنجانی با آغاز ریاست جمهوری خود در مرداد ماه ۱۳۶۸ سفرش به مسکو فصل جدیدی از روابط میان ایران و شوروی را رقم زد و از سویی مقدمات همکاری اتمی بین دو کشور تدوین شد اما دو سال بعد با فروپاشی شوروی معادلات دولت ایران بر هم ریخت زیرا مسکو در سردرگمیهای پس از انحلال و دوران پسا همسایگی با ایران هنوز قادر به اتخاذ یک سیاست خارجی مدون نبود.
با این وجود سردرگمی و بلاتکلیفی روسیه تا نیمه دوم سال ۱۹۹۵ بیشتر ادامه نداشت و تغییرهای ایجاد شده در دستگاه سیاست خارجی روسیه و سپس درک ضرورتهای جدید داخلی، منطقه ای و بین المللی از سوی رهبران فدراسیون روسیه، منجر به این شد که گسترش روابط مسکو و تهران در دستور کار سیاست خارجی روسیه قرار گیرد. از ژانویه ۱۹۹۵ قرارداد همکاری روسیه با ایران برای به پایان بردن نیروگاه اتمی بوشهر در کنار همه مزایای اقتصادی و سیاسی برای طرفین، از نظر روسها راهگشای حضور آنها در همکاریهای مشابه در منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس بود.
به رغم شکل گیری یک روند مثبت در دفتر روابط ایران و روسیه، سالهای پایانی دولت هاشمی و اوایل دوره سید محمد خاتمی رفتار روسیه در قبال ایران خصومت آمیز شد به این ترتیب که علاوه بر توافق با واشنگتن مبنی بر عدم فروش تسلیحات به ایران، روسیه یک دیپلمات ایرانی را نیز به اتهام تبادل فناوری موشکی اخراج کرد. هر چند دولت ولادیمیر پوتین با نگرانی از فاصله گرفتن جمهوری اسلامی از روسیه، بار دیگر فرصت را جهت احیای روابط غنیمت شمرد و طی نامهای رسمی از خاتمی برای سفر به مسکو دعوت کرد. برخی دیدار رییس جمهوری وقت ایران از روسیه در اسفند ۱۳۷۹ را نشانگر پایان توافق روسیه با آمریکا در زمینه عدم فروش تسلیحات به ایران میدانستند.
این سفر آغازی بر دور جدید توافق های تهران – مسکو بود زیرا توافقنامه جامع همکاری بیست ساله ایران و روسیه (که سال گذشته به پایان یافت) در جریان سفر خاتمی به امضا رسید. بعلاوه هر دو طرف، آشکارا انگیزه ها و اهداف کافی برای توسعه مناسبات دوجانبه را داشتند. برخلاف نخستین دهه پس از استقلال روسیه که رویکرد غربگرایانه بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود، در پرتو حاکمیت نگرش اوراسیاگرایانه بر مسکو، توسعه روابط روسیه با جمهوری اسلامی ایران هدف قرار گرفت. بهبود بهای انرژی همچنان که درآمد روسیه را افزایش داده بود، شرایط اقتصادی ایران را نیز بهبود بخشیده بود و از نظر روسها احیای روابط تسلیحاتی میتوانست منبع درآمد جدید روسیه باشد.
پس از سید محمد خاتمی، نوبت به سفرهای محمود احمدی نژاد ششمین رییس جمهوری ایران به مسکو میرسد که در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ به ترتیب بمنظور شرکت در اجلاس سران کشورهای سازمان همکاری شانگهای به عنوان ناظر و شرکت در اجلاس گازی اوپک انجام گرفت. در این دوره به علت روی کار آمدن دیمیتری مدودف به عنوان رییس جمهوری روسیه، به نظر تغییراتی در سیاست خارجی مسکو شکل گرفت و مانع پیشرفتهای بیشتر در روابط ایران و روسیه شد.
درحالیکه پیشرفت چشمگیری در روابط دو جانبه در دوره ریاست جمهوری مدودف و احمدی نژاد شکل نگرفت، سفر حسن روحانی رییس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی به مسکو در سال ۱۳۹۶ با توجه به همکاری راهبردی ایران با روسیه در سوریه، سر منشا تحولات گسترده در روابط میان دو کشور بود.
همکاری ها برای دو کشور به طور مشترک فرصتی را ایجاد کرد که در سایه آن به عنوان یک قطب جدید قدرت در منطقه و چه بسا عرصه بین المللی، ظاهر شوند. ایران و روسیه به دنبال بروز بحران سوریه، وارد همکاری های راهبردی و حساس در ابعاد منطقه ای و بین المللی شدند. با این اوصاف، روابط دو کشور شاید برای نخستین بار، از بعد دوجانبه خارج شد و ابعاد مهم تازه ای بر آن افروده شد. روسیه و ایران، در کنار همدیگر دست کم در ابعاد منطقه ای، یک قطب قدرت را تشکیل داده اند.
حالا با گذشت ۴ سال از سفر روحانی به مسکو، نوبت سید ابراهیم رئیسی است تا از سفر برنامه ریزی شده در آغاز سال نو میلادی به روسیه بمنظور تقویت هر چه بیشتر ستونهای روابط با این کشور استفاده کرده و در آیندهای نه چندان دور نقطهای روشن در روابط دو جانبه را رقم بزند. این سفر می تواند نقطه عطفی برای روابط دو کشور و گسترش روابط در زمینه های مختلف باشد.