«این اقدام برای چین تبعات مثبتی در پی دارد. وقتی شما وارد معاملات تسلیحات این چنینی میشوید، یک تبعات سیاسی هم وجود دارد که این تبعات در ارتباط با چین این است که او بخشی از بازار غربیها، امریکاییها، فرانسویها و انگلیسیها را در عربستان به خود اختصاص میدهد و درست مثل روسها که با ترکیه بر سرS400 عمل کردند، چین هم برای آینده سیاسی ظرفیتسازی میکند. همه این مسائل را که بررسی میکنیم، در مییابیم که برای چین مثبت است.»
به گزارش انتخاب، یک دیپلمات سابق وزارت امور خارجه کشور، مطرح کرد: «تحلیلهای ما از جهان و روابط با کشورهای بزرگ مقدار زیادی ناپخته است و احساس میکنیم به دلیل اینکه مثلا به چین علاقهمندیم، چین باید تمام منافع ما را علیه منافع خود در نظر گیرد در صورتی که این اتفاق نمیافتد.»
حسین ملائک سفیر اسبق ایران در چین در تحلیل خود از کمک چین به عربستان برای تولید موشک بالستیک، عنوان کرد: «به طور کلی چین یک کشور تجاری است. بدان معنا که یک ماهیت اقتصادی و تجاری دارد و علاقهمند به گسترش بازار و گرفتن جایگاه کشورهای دیگر به صورت بسیار بیرحمانه است. در واقع اگر فکر کند که در جایی کالای خودش میتواند جایگزین شود، برای آن برنامهریزی میکند و کاری به تبعات اجتماعی و سیاسی آن ندارد. این ماهیت چین است و از آغاز برنامه رفرم خود و تعامل با جهان این رویکرد را بطور جدی برای همه کشورها داشته و حتی در این زمینه با روسیه هم رقابت میکند و هیچ مشکلی ندارد.»
وی افزود: «در ارتباط با صنایع هم ما دیدیم که بسیاری از صنایع ما که از کار افتاد، به دلیل حضور کالاهای چینی در ایران بود؛ حال یک بخشش بازمیگردد به ماهیت سرمایهداری داخل ایران که سرمایهداری ملی نیست و به مسائل ملی کشور توجه کمتری دارد و بخش دیگر هم بازمیگردد به اینکه چینیها اگر بتوانند جایی را بگیرند، حتما این کار را انجام میدهند.»
وی افزود: «بنابراین بحث تولید موشک و یا حتی پهباد در عربستان از زاویه بحث تجاری و اقتصادی مربوط میشود به قراردادی که در 2015 میان چین و عربستان بسته شد. در آن زمان آقای ملک سلمان به چین رفت و آقای شی جین پینگ، رئیس جمهور چین هم به عربستان آمد و یک توافق 400 میلیارد دلاری تجاری بین دو کشور بسته شد که بخش تسلیحاتی آن از جمله تولید پهباد و صنایع موشکی چه دفاعی و چه تهاجمی بسیار خود نمایی میکرد. »
ملائک در ادامه تاکید کرد: «با این تفاسیر از زاویه اینکه چین یک کار نظامی کرده، به باور من غیرقابل انتقاد است. ولی این اقدام تبعات سیاسی دارد و برای چین تبعات مثبتی در پی دارد. وقتی شما وارد معاملات تسلیحات این چنینی میشوید، یک تبعات سیاسی هم وجود دارد که این تبعات در ارتباط با چین این است که او بخشی از بازار غربیها، امریکاییها، فرانسویها و انگلیسیها را در عربستان به خود اختصاص میدهد و درست مثل روسها که با ترکیه بر سرS400 عمل کردند، چین هم برای آینده سیاسی ظرفیتسازی میکند. همه این مسائل را که بررسی میکنیم، در مییابیم که برای چین مثبت است.»
این دیپلمات سایق در پاسخ به این پرسش که آیا این اتفاق برای ایران تبعات منفی را به همراه دارد یا خیر، گفت: «حتما منفی است اما درباره اینکه آیا چین نباید در نظر بگیرد که این مسائل برای ایران تبعات منفی را به همراه دارد، باید پاسخ دهم که ما هنوز روابط تعریف شدهی استراتژیکی که در آن تقسیمبندی کاری را به این مفهوم که منافع و مضررات روابط را تعریف کرده باشند، با چین نداریم. درست است که مسئولان و رسانههای ما بسیار از روابط استراتژیک ایران و چین صحبت میکنند اما تمامش لفاظی است و هیچ بحث جدی میان دو کشور به مفهوم اینکه این محدودیتها در آن تعریف شده باشد، وجود ندارد. بنابراین تا زمانی که این تعریف صورت نگرفته باشد، چین هم تعهدی به این قضیه ندارد.»
ملائک با تاکید بر اینکه رفتار چین در این زمینه پیش از این هم سابقه داشته است، مطرح کرد: «زمان جنگ ایران و عراق که چینیها حتی روابط سیاسی هم با عربستان نداشتند، آن زمان چینیها موشکهای دوربردی به عربستان فروختند که میتوانست تهران را با آن بزند. در حالیکه در همان زمان به ایران موشک می داد ( بر اساس در خواست ما ) که در خلیج فارس قدرت نمایی کنیم. همواره این بحث وجود داشت که این چه رفتاری است که چین در این منطقه دارد ؟ همه اینها برمیگردد به اینکه تحلیلهای ما از جهان و روابط با کشورها مقدار زیادی ناپخته بود و شاید هم هست است و احساس میکنیم که ما چون به چین علاقهمندیم، چین باید تمام منافع ما را علیه منافع خود در نظر گیرد در صورتی که این اتفاق نمیافتد.»
این کارشناس مسائل چین در پاسخ به این پرسش که آیا پکن به دنبال موازنه و جلوگیری از هژمونی کشوری مانند ایران در منطقه است، تصریح کرد: «بعید میدانم موضوع جلوگیری از هژمونی ایران محور انتخاب چین برای ساخت یک چنین تسلیحاتی برای عربستان باشد. در سیاست خارجی چین دو کشور کره شمالی و پاکستان اهمیت زیادی داشتند و از عناصر اصلی سیاست خارجی این کشور محسوب می شوند. از سال 2015 به بعد یک کشور دیگر هم اضافه شد و آن روسیه است؛ روسها هم جزو کشورهای مهم در سیاست خارجه چین قرار دارند»
او خاطرنشان کرد: «به جز این سه کشور، چین به همه کشورها غیر از امریکا به دید یکسانی نگاه میکند. برای چین حساسیتی ندارد که فرضا اگر ترکیه نسبت به ایران، افزایش قدرت نظامی داشته باشد، توازن میان ایران و ترکیه به هم میخورد؛ چین اصلا مسئولیتی در قبال برقرار کردن این توازن احساس نمیکند. چین ابر قدرتی جدید و غیر کلاسیک است و دیدگاه جهانی خاص خود را دارد . »
ملائک همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا آنچه در ایران شرقگرایی صرف خوانده میشود با این اقدام چین به چالش کشیده نشده است، گفت: «از لحاظ ذهنی بله. به باور من، آنهایی که در این زمینه استراتژیست هستند، باید فکر کنند و دیدگاهشان را پختهتر کنند. چراکه به نظر من ، چه اصولگرایان که خیلی متصلب به این موضوع نگاه میکنند و چه اصلاح طلبان که دیدگاه ضد این قضیه را دارند، بیشتر دیدگاهشان با وهم و خیال آمیخته است و در واقعیت سیاست نقشی ندارند.»
این دیپلمات سابق درباره رویکرد چین در خاورمیانه، بیان کرد: «رویکرد چین تا به حال در خاورمیانه یک رویکرد اقتصادی بوده و بهترین شرکایش هم امارات، اسرائیل، عمان، عربستان و پس از اینها هم ترکیه، ایران و عراق بودهاند. چین از هر فرصت اقتصادی که در این زمینه حس کند، استفاده میکند مثلا هم با ما یک قرارداد نفتی میبندد و هم با عراق؛ اگر تزاحمی پیدا شود حاضر است آن طرفی که مشکلش کمتر است را انتخاب کند. کماینکه این اقدام را انجام داده است و ما هم در این سالها دیدهایم. در واقع هیچ مسئلهای که بتوانیم از درون آن یک انتخاب سیاسی در روابط چین با منطقه پیدا کنیم، وجود ندارد.»
ملائک ضمن تاکید بر اینکه نگاه چین از ارتباط با اسرائیل هم کاملا اقتصادی است و میخواهد که از طریق اسرائیل در امریکا شرایط بهتری پیدا کند، گفت: «درمورد عربستان و امارات هم چین احساس میکند فرصتهای زیادی برای شرکتهای خود در این کشورها پیدا کرده است؛ الان چین یکی از مهمترین مشارکت کنندگان در ساخت شهرک نئوم بن سلمان است.»
او در پایان تاکید کرد: « رفتار چین در خاورمیانه تا چند سال پیش حل و فصل مسائل از طریق اقتصادی و تجاری بوده است. در سال 2015 با نقش آفرینی روسها در سوریه، چین به حمایت از این کشور پرداخت و هم اکنون با پشتوانه روسها، در حال حمایت از سوریه است. این در حالی است که هردو کشور هیچ سازگاری با سیاست های ایران در یمن ندارند در عین اینکه ما بعنوان ایران آنها را «متحدین» خود می دانیم . دیگر آنکه اخیرا سعی میکند در تحولات سیاسی افغانستان برای خود برنامه مستقل داشته باشد .»