با توجه به برگزاری نمایشگاه اسفندماه در کشور تاجیکستان باید تاکید کنیم که دوشنبه دروازه آسیای میانه است و ما باید توانمندی های ایران را به عرصه نمایش بگذاریم.
به گزارش اعتماد ساز، رئیس اتاق مشترک ایران و تاجیکستان هفت چالش در توسعه تجارت را مطرح کرد: سازمان توسعه تجارت میتواند به بهانه نمایشگاه دوشنبه (اسفندماه)، در تلویزیون رسمی دوشنبه تبلیغات و اطلاع رسانی لازم را در رسانههای این کشور صورت دهد. چرا که این نمایشگاه ابروی ایران است.
باید کارگروهی تشکیل شود تا مشخص شود که چرا به سرانه صادراتی پیشبینی شده نرسیدیم،در حال حاضر همه کشورها از چین و تولیداتش میترسند و تدبیر میکنند که بتوانتد در کالاهای خاصی با چین رقابت کنند و ظرفیتهای خود را بشناسند.
تنها بخش کوچکی از مشکلات مربوط به تحریمهاست چرا که ما قبل از تحریمها هم به صورت سنتی و خارج از شکل متداول کشورهای دیگر فعالیت میکردیم و هماکنون هم این ظرفیت وجود دارد، پس عوامل دیگری باعث کندی صادرات شده است.
اولین مشکل ما نداشتن تولید صادرات_ محور است. باید برای تولیداتی برنامهریزی که فقط در خارج از کشور توزیع شوند. همانگونه که چین فروش بسیاری از کالاهای خود را در بازارهای داخلی ممنوع کرده است و تنها به خارج از مرزها ارسال میکند.
اگر بخواهیم این رویکرد را فعال کنیم باید بر استفاده از ظرفیتهای خالی تولید تمرکز کنیم.
دومین مشکل ما نداشتن برند صادراتی است. این عامل باعث شده است که ما شاهد صادارت کالاهای بیکیفیت و عدم استقبال از کالاهای ایرانی باشیم. اگر صادرکننده برندسازی کند، این چالش برطرف میشود.
و ما این مشکل که در تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان و کشورهای دیگر کالای بیکیفیت ایرانی توزیع شود را نخواهیم داشت.
سومین مشکل ما نداشتن متولی تجارت است. با ادغام وزارت تجارت و صنعت و معدن وزارتی به نام صنعت، معدن و تجارت تشکیل شده است که این سازمان در اولویت اول خود تامین بازارهای داخلی را قرار داده است و در تجارت موفق نبوده است.
چهارمین مشکل این است که ما دیپلماسی تجاری نداریم. سفیران چین و ژاپن در کشورهای دیگر اول سفیر اقتصادی هستند و بعد سفیر سیاسی. نقشی که وزارت خارجه میتواند در توسعه تجارت داشته باشد حتی بالاتر از نقش وزارت صمت است.
در حال حاضر بازرگانان ما چقدر روی سفارت ایران در کشورهای دیگر حساب میکنند؟ هیچ! ما اصلا حسابی نمیکنیم چون تاکنون این گونه نبوده است که سفیری پای کار تجارت باشد چه برسد به این که پای کار تجارت توسط بخش خصوصی باشد.
پنجمین مشکل این است که در بخش خصوصی هم ما افراد پای کار و متخصص نداریم. من وقتی میخواستم برند خزر را در آسیای میانه مطرح کنم حتی به روستاهای تاجیکستان نیز سفر کردم. آن روزها مثل امروز نبود، آب آشامیدنی گِل آلود بود و برق شهری نداشتند. ما برای رفتن به طبقه پنجم از پله های تاریکی بالا میرفتیم چون اسانسوری در کار نبود در همین شرایط ما شهرها و روستاها را یکی پس از دیگری رفتیم. نمایشگاهی نبود که در این کشور برگزار شود و من حضور نداشته باشم یا شرکت ما غرفه نداشته باشد
بازرگانانی که در آن شرایط سختیها را تحمل کردند و وارد بازار شدند امروز هم تواسنته اند فعال بمانند ولی نسل جدید این تلاش را کمتر دارد شاید سوددهی بیشتری در داخل دارند ولی خدا را شاکریم که هنوز نخبگان بازرگانی با عشق به کار تجارت مشعول هستند
ششمین مشکل این است که ما زیرساخت های قوی نداریم. یکی از این زیرساخت ها مشکل حمل ونقل است. مگر چقدر کامیون در ایران تولید میشود که واردات آن ممنوع است؟ چرا راه آهن خودش را موظف به تامین واگن برای صادرات نمیرود؟ چرا وزارت راه توضیح نمیدهد که نقشاش در توسعه تجارت چیست؟
ما در این سالها در سطح استان در استانداری و گمرک و سازمان های مربوطه هیچ گونه مشکلی نداشته ایم. اما زیرساخت ها در سطح کشوری تامین نشده است
هفتمین مورد، مشکل در برگزاری نمایشگاههای خارجی است. نرخ کنونی ارز به هیچ وقت جوابگوی برگزاری ۴ یا ۵ نمایشگاه در طی سال در کشوری مثل تاجیکستان نیست. باید سازمان توسعه تجارت به سازمان نمایشگاه ها در برگزاری نمایشگاهها سوبسید بدهد تا برگزاری نمایشگاه در آسیای میانه ممکن شود.
همه موفقیتی که در تجارت داشتهام به خاطر مشارکت در نمایشگاه های تجاری بوده است وقتی ما توانستیم برند خود را در اسیای میانه مطرح کنیم میتوانستیم در نمایشگاه ها حتی با ۴۰درصد نرخ بیشتر به فروش برسانیم. پس نباید از این ظرفیت و تسهیل شرایط غافل شویم.