رشد اقتصادی در گرو امنیت
تاریخ 30 مرداد بانک جهانی اعلام کرد که مشورتها را در سطوح ملی و بینالمللی برای چگونگی توسعه اقتصادی در افغانستان پس از توافق احتمالی صلح آغاز کرده است. به گفته بانک جهانی، توافق صلح زمینه رشد اقتصادی را در افغانستان فراهم میکرد. مدتی قبل هنری کرالی، رئیس دفتر بانک جهانی در افغانستان با بیان این که دست یافتن به صلح، زمینه را برای رشد اقتصادی پایدار در افغانستان فراهم میسازد، افزوده بود: «در قدم نخست ما میخواهیم نشان دهیم که دست یافتن به توافق صلح میتواند زمینه را برای رشد اقتصادی پایدار فراهم سازد و این روند برای تمام طرفهای درگیر در جنگ جاری مفید است.»
بر اساس اعلامیه بانک جهانی، این بانک تلاش دارد اولویتهای مردم را در افغانستان شناسایی کند و با در نظر گرفتن آن در طرح برنامههای اقتصادی پس از توافق صلح تصمیم بگیرد. کرالی در این باره گفته بود: «ما هم اکنون به دنبال جمعآوری نظریات درباره طرحهای جدید اقتصادی هستیم که بتواند بستر مطلوب را برای حفظ صلح و فرصتهای جدید در افغانستان فراهم سازد. در آن زمان زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان، از نتایج دور نهم گفتوگوهای صلح ایالات متحده با نمایندگان گروه طالبان در قطر ابراز خوشبینی کرده بود؛ اما روز 17 شهریور رئیس جمهور آمریکا باز هم با یک تصمیم جنجالی دیگر، تمام آنچه را زلمی خلیلزاد همراه با نمایندگان طالبان طی 9 دور مذاکرات فشرده از سپتامبر 2018 تا سپتامبر 2019 در دوحه قطر ساخته بود با یک توئیت نابود کرد! هر چند پیش از این نیز توافقنامه صلح با طالبان مخالفانی جدی داشت. به عنوان مثال وزیران دفاع و خارجه آمریکا از امضای این توافقنامه 45 صفحهای طفره رفته بودند و اشرف غنی، رئیس جمهور فعلی افغانستان نیز رسما با این توافقنامه مخالفت کرده بود؛ اما سرانجام این دونالد ترامپ بود که به این مصالحه پایان داد. با شکست مذاکرات صلح بار دیگر درگیری ها در افغانستان به اوج خود رسید تا در نبود امنیت کافی پیشبرد اهداف اقتصادی چندان آسان نباشد.
چرا مذاکرات صلح شکست خورد؟
زمانی که دور نهم مذاکرات خلیلزاد و طالبان در قطر به پایان رسید، وی برای جلب توافق اشرفغنی راهی کابل شد تا او را قانع سازد که همراه نمایندگان طالبان در کمپ دیوید آمریکا حضور یابد و ضمن دیدار با دونالد ترامپ رسما قرارداد صلح با طالبان را به امضا برسانند؛ قراردادی که بیشتر به نفع طالبان بود و انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را برای مدت نامعلومی به تعویق میانداخت و طبق یک جدول زمان بندی شده، آمریکاییها متعهد میشدند طی مدت 135 روز بخش اعظم نیروهای نظامی خود را از افغانستان بیرون بکشند. اما مشکل وقتی جدیتر شد که علاوه بر مخالفت اشرف غنی با این توافقنامه، طالبان نیز بر حملات خود در سراسر افغانستان شدت بخشیدند و حتی طی دو حمله انتحاری در منطقه «گرین ولیج» و «شش درک» کابل مستقیم نیروهای خارجی را هدف قرار دادند که طی این حملات سنگین، تعدادی از نیروهای خارجی از جمله یک سرباز آمریکایی و همچنین دهها شهروند غیرنظامی افغان جان خود را از دست دادند. حملات خشونتباری که به نظر میرسد باعث شده آمریکاییها نیز درباره نیت واقعی طالبان دچار شک و تردید شوند؛ به نحوی که ترامپ در توئیت جنجالی خود مستقیم به موضوع کشته شدن سرباز آمریکایی اشاره کرده است!
اوضاع کنونی افغانستان
اکنون طالبان کم و بیش بر حدود 70 درصد قلمرو سرزمینی افغانستان تسلط دارند و حکومت کابل صرفا کنترل شهرهای بزرگ و مراکز ولایات را در اختیار دارد. طالبان در قدرتمندترین دوره حیات خود طی 18 سال گذشته به سر میبرند و ضمن افزایش فشار نظامی بر ارتش و نیروهای خارجی حاضر در افغانستان طی یک سال گذشته، مذاکرات دشواری را نیز با خلیلزاد پشت سر گذاشتهاند. مذاکراتی که توافقنامه نهایی آن تاکنون علنی نشده اما بر اساس شنیدهها، امتیازات ویژه و فرصتهای بسیاری برای طالبان در نظر گرفته شده بود که به این گروه اجازه میداد در معادلات سیاسی آینده افغانستان دست بالا را داشته باشد. انتخابات ریاست جمهوری که طبق قانون باید در ابتدای سال 1398 برگزار میشد به دلیل شرایط امنیتی وخیم، دو بار به تعویق افتاد تا این که سرانجام روز شنبه 6 مهر برگزار شد. مهمترین علل تعویق انتخابات علاوه بر ناآمادگی حکومت، ناامنیهای گسترده، فقدان منابع مالی و تغییر اولویت آمریکاییها در افغانستان از «انتخابات» به سوی «صلح» بوده است، چون در این شرایط کاخ سفید با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا، سخت به یک برگ برنده در عرصه سیاست خارجی نیازمند است.
راهبرد خشونت و گفتوگوی همزمان
طالبان که از بینتیجه ماندن 9 دور مذاکرات فرساینده با آمریکا طی یک سال گذشته و دود شدن همه این زحمات با یک توئیت ترامپ سخت عصبانی و تحقیر شده بودند، تهدیدات و حملات خود علیه مراکز دولتی، شاهراههای مواصلاتی، اماکن نظامی و حتی شهرهای بزرگ را شدت بخشیدند؛ به همین دلیل نبردهای سنگینی تقریبا در اکثر ولایات افغانستان بین این گروه با ارتش افغانستان و «نیروهای حمایت قاطع»(حامیان بینالمللی حکومت کابل) درگرفت. همزمان با این درگیریها، نمایندگان گروه طالبان اواخر شهریور راهی مسکو شدند تا ضمن گشودن راه جدیدی برای چانهزنی سیاسی منطقهای خود (شاید به جای قطر)، به تقویت نقش روسیه به عنوان یک اهرم فشار علیه آمریکا در فرایند ناتمام صلح نیز پرداخته باشند. آنها به تهران نیز سفر کردند.
26 شهریور سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ضمن تایید سفر طالبان به تهران گفت: «در این سفر نمایندگان طالبان درخصوص آخرین تحولات جاری در افغانستان با مقامات مسئول ایرانی گفتوگو و تبادل نظر کردند.» مقامات طالبان میگویند این سفر روز دوشنبه 25 شهریور انجام شده است. به گفته سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر هیئت اعزامی چهار نفر و رئیس گروه نیز عبدالسلام حنفی، معاون دفتر قطر بوده است. به گفته شاهین این گروه در تهران با وزیر خارجه و سایر مقامات ارشد ایران گفتوگو کرده است.
انتخابات پرحاشیه
اواخر مرداد سفیر آمریکا در کابل در گفتوگو با رسانههای داخلی افغانستان اعلام کرده بود که چنانچه روند صلح آمریکا و طالبان با شکست مواجه شود ناگزیر به سوی برگزاری یک «انتخابات بد» حرکت خواهیم کرد. اکنون پس از شکست این مذاکرات، سیاست آمریکا و جامعه جهانی در افغانستان متوجه نتایج چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری است؛ انتخاباتی که برگزاری آن در زمان اندک، با توجه به شرایط وخیم امنیتی و بیثباتی سیاسی موجود در داخل کشور بسیار دشوار بود ولی در نهایت برگزار شد. اما حضور یک میلیون و 800 هزار نفری مردم پای صندوقهای رای، بسیار کمتر از حد انتظار بوده و میتوان آن را مشارکت حداقلی دانست که البته با توجه به تهدیدهای طالبان و شرایط موجود چندان هم غیرقابل پیشبینی نبود.
این در حالی است که اختلافات سیاسی و اتهامات تقلب در انتخابات با بروز حملات تروریستی و انتحاری در روز برگزاری انتخابات، بار دیگر به هم پیوند خورد تا این دوره از انتخابات نیز مانند سایر روندهای سیاسی و اجتماعی افغانستان روی خط خون پیگیری شود. اتهامات تقلب و حساسیتها باعث شد تا اعلام نتایج اولیه انتخابات بارها به تعویق بیفتد که البته پس از اعلام پیشتازی اشرف غنی، رئیس جمهور فعلی افغانستان در انتخابات نیز شکایتهای زیادی به خصوص از سوی عبدالله عبدالله، نفردوم انتخابات مطرح شده که نشان دهنده اختلاف بر سر 300 هزار رای است. این که سرانجام این شکایتها به جایی برسد یا حتی انتخابات به دور بعد کشیده شود موضوعی جداست، ولی اکنون نگرانی اصلی این است که این موضوع خود به چالشی بزرگ تبدیل شود و آتش اختلافات را به گونهای دیگر شعلهور کند.
پرسش مهمی که در این شرایط مطرح میشود آن است که چرا با این که آمریکا حداقل طی یک سال گذشته بارها اعلام کرده است اولویت این کشور در افغانستان به نتیجه رساندن روند صلح است، اما باز هم آنها در این شرایط وخیم علاقهمند تن دادن حتی به یک «انتخابات بد»(به قول خودشان) در افغانستان بودند؟ پاسخ این سوال را باید در ناکامی و شکست روند صلح با طالبان جستوجو کرد و این که کاخ سفید برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و احیای مشروعیت ملی و مردمی حکومت فعلی مستقر در کابل را اهرم فشاری نیرومند مقابل بلندپروازیهای سیاسی طالبان در میز مذاکرات صلح میبیند.
امید به از سرگیری مذاکرات
آنچه مسلم است این که هم آمریکاییها و هم طالبان مذاکرات صلح را کاملا خاتمه یافته تلقی نمیکنند به طوری که جان بس، سفیر آمریکا در افغانستان همزمان به دنبال توئیت ترامپ به رسانهها گفت: «مذاکرات صلح نمرده است!» اما در این شرایط کاخ سفید میکوشد با دمیدن خونی تازه در رگهای دموکراسی افغانستان و تقویت مجدد پایههای جمهوریت و دستاوردهای 18 ساله اخیر، چینش جدیدی در میز مذاکرات آتی با طالبان ایجاد کند؛ همچنین نمایندگان منتخب و تازهنفس حکومتی برآمده از نظام جمهوری اسلامی را برای پس زدن ایده ارتجاعی امارتخواهی طالبان وارد صفحه شطرنج پیچیده مصالحه با این گروه سرسخت نماید.
سرانجام خبرگزاری فرانسه اواسط آذر از آغاز دور جدید مذاکرات آمریکا و طالبان در قطر خبر داد. محور این گفتوگوها کاهش خشونتها اعلام شده که منجر به مذاکرات در داخل افغانستان و وقوع آتشبس خواهد شد. چند روز قبل از آن خلیلزاد در سفری به کابل با اشرف غنی، رئیس جمهور و همچنین عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان نیز دیدار و در خصوص مذاکرات صلح گفتوگو کرده بود.
به نظر میرسد امروزه صلح به یک خواست عمومی تبدیل شده است. نتایج یک نظرسنجی متعلق به نهادی به نام «بنیاد آسیا» نشان میدهد که مردم افغانستان به مذاکرات صلح و چشمانداز پایان جنگ در این کشور امیدوارتر شدهاند. نتایج این نظرسنجی که اواسط آذر در کابل منتشر شد از افزایش امیدواری افغانها به صلح خبر داد. در این نظرسنجی آمده است که خوشبینی افغانها به آینده از 16.4 درصد در سال 2018 به 26.3 درصد در سال 2019 افزایش یافته است. در این نظرسنجی 36.1 درصد پرسششوندگان معتقد بودند که کشورشان در مسیر درست پیش میرود و 58 درصد آنها با استناد به ناامنی و جرم و جنایت، وضع اقتصاد و حاکمیت، نبود زیرساخت و خدمات، مداخله خارجی و بی عدالتی و نقض حقوق بشر، گفتهاند که کشورشان در مسیری اشتباه گام بر میدارد.