اظهارنظرها و موضعگیری متفاوت از سوی دولت در ماجرای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و راههای اجرای آن، موجب شده تا بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی نسبت به فقدان شیوه مطلوب حکمرانی اقتصادی و نبود چشمانداز روشن در این زمینه تأکید داشته باشند.
در همین زمینه محمدامینی رعیا، مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی در گفتوگو با قدس درباره ضرورت داشتن ایده حکمرانی اقتصادی اظهار کرد: عموم مردم انتظار دارند با تغییر دولتها، شرایط و وضعیت زندگیشان متحول شود. از سوی دیگر، نخبگان نیز تغییر دولتها را مقدمهای بر تحول عرصه حکمرانی، سیاستگذاری و تصمیمگیری میدانند. بااینحال، تحول پیشنیازهایی دارد که اگر وجود نداشته باشد، تغییری اتفاق نمیافتد. پیشنیاز تحول، «اراده حکمرانی» است. بدینصورت که قوه حاکم در رأس امور اجرایی یا همان دولت، اراده کند اقدامهایی را به هر شکل ممکن انجام دهد. اگر اراده حکمرانی و تصمیمگیری وجود نداشته باشد و دولت به دلایل مختلف ازجمله عدم نتیجهگیری صحیح، ترس در اجرا، بیبرنامگی و… تصمیم نگیرد و اراده خود را حاکم نسازد، تحولی رخ نخواهد داد.
امینیرعیا تصریح کرد: مثال بارز رئیسجمهوری دارای اراده حکمرانی و فارغ از کم و کیف این اراده، رئیسجمهور دوره نهم و دهم کشور است. البته این موضوع نه از منظر سیاسی و فنی، بلکه از باب اراده مدنظر است. ساخت مسکن مهر یا هدفمندی یارانهها، اتفاقهای بزرگی بود و ساخت بیش از ۲میلیون مسکن یا پرداخت یارانه در سطح گسترده به مردم، اراده قوی و مستحکم میخواهد. در واقع، مصداق اراده یعنی چنین کارهایی که موجب حرکت گسترده و تحولی چشمگیر در کشور میشود؛ بنابراین، پیشنیاز تحول داشتن «اراده حکمرانی» است، باید دولت و در رأس آن رئیسجمهور بخواهد کاری را انجام بدهد و در قبال آن تصمیم و موضعگیری داشته باشد. اراده یعنی اقدام سریع، قاطع و روبهجلو که موجب تحول میشود.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی ادامه داد: البته اراده حکمرانی نیز یک پیشنیاز دارد که پیشنیاز اراده حکمرانی، داشتن ایده حکمرانی است. بدین معنا که بدانیم میخواهیم چهکاری انجام دهیم و به جمعبندی ذهنی و برنامهای دست یافته باشیم. بدون ایده حکمرانی، بدون شک هیچ ارادهای شکل نخواهد گرفت و تصمیمگیران نمیتوانند در میان ذینفعان بسیار و صاحبان ایدههای مختلف، تصمیمات روبهجلو و تحولگرایانه اتخاذ کنند. ایده حکمرانی کاملاً وابسته به افراد و جریانهای فکری است. نمیتوان از یکسو افراد و رویکردهای مختلف را کنار هم گذاشت یا اظهارات و موضعگیری مجموعههای گوناگون فکری را تجمیع کرد و از سوی دیگر انتظار استخراج ایده حکمرانی منسجم و یکپارچه داشت. برای استخراج و دستیابی به ایده حکمرانی، باید یک طرز تفکر و رویکرد مشخص بهعنوان محور قرار بگیرد تا خروجی منسجم و یکپارچه داشته باشد.
فقدان ایده حکمرانی؛ عامل غلبه «ارادههای پنهان» در نظام تصمیمگیری
وی همچنین افزود: در چنین شرایطی، زمانی که ایده حکمرانی وجود نداشته باشد دو آسیب جدی رخ میدهد. اول اینکه اراده حکمرانی شکل نمیگیرد، بنابراین درنتیجه آن تحولی هم رخ نخواهد داد. دومین مورد که تبعات منفی بیشتری نیز در پی دارد، این است که «ارادههای پنهان» در نظام تصمیمگیری غلبه پیدا میکند و به تصمیمات منجر میشود. ارادههای پنهان هم عموماً دو ویژگی دارند، اول اینکه دنبال اصلاحات جزئی هستند نه اقدامات تحولی. دوم اینکه، عموماً با تحتفشار گذاشتن اقشار و دهکهای پایین جامعه و به بهای هزینهسازی برای مردم و از جیب آنان، سیستم را اداره میکنند و به سراغ کارهایی که صاحبان منفعت را تحت تأثیر قرار میدهد، نمیروند. دلیل این اقدام هم این است که اگر سراغ اقدامهای تحولی یا صاحبان منفعت بروند، پایداری خودشان به خطر میافتد.
امینی رعیا معتقد است: اکنون که دولت جدید روی کار آمده و در ابتدای راه است، ضروری است هرچه سریعتر تکلیف خود را با جریانهای فکری مشخص کند و بر یک ایده و رویکرد فکری دست گذاشته و آن را برگزیند. برای مثال، رویکرد دولت در بحث اقتصاد مشخص است و بر «بیاثر سازی تحریم» و «مقاومسازی اقتصاد» تأکید دارد. بااینحال، این رویکرد باید به ایده و اراده حکمرانی تبدیل شود. بهعنوان نمونه در بحث ارز ۴۲۰۰ تومانی، وقتی اصل بر حذف این ارز و رفع کسری بودجه از محل منابع آن قرار داده میشود، عملاً بدین معناست که اراده پنهان بر سیستم حاکم شده است. درواقع این اراده پنهان، بهجای پیگیری و اجرای اقدامهای تحولسازی که به دنبال تحمیل فشار بر عموم مردم نباشد، سراغ امور جزئی رفته است که معیشت و شرایط اقتصادی مردم را تحت تأثیر میگذارد.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی میافزاید: در همین راستا، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی اگر باهدف خودکفایی در تولید گندم و نه رفع کسری بودجه صورت بگیرد، برنامهای تحولساز و روبهجلو اجرایی میشود که از یکسو مردم را تحتفشار قرار نمیدهد و از سوی دیگر به رونق تولید کمک میکند، زیرا با پیگیری این هدف، اقدامها متفاوت میشود و بهتبع آن تغییرات مثبت روی میدهد.
امینیرعیا گفت: بنابراین این امر بهخوبی نشان میدهد رویکردها، افراد و تصمیمگیران کاملاً بر این موضوع که چه ارادهای حاکم شود، مؤثر هستند و اگر اراده نو و ایده جدید به سیستم تزریق نشود، اتفاق تازهای هم رخ نمیدهد. امید زیادی به دولت جدید وجود دارد و باید بر بروز تحول کشور کمک کنند. اگر این مسئله بهخوبی و درستی فهم شود که تحول به اراده حکمرانی و این اراده نیز به ایده حکمرانی وابسته است و برای داشتن ایده نباید «تمامی افکار و رویکردها را جمع کرد» بلکه باید «یک رویکرد و ایده و صاحبان آن کنار هم قرار داده شود» و براساس خروجی آن تصمیم گرفت، در این صورت بیتردید تحول امکانپذیر است.