به من بگو بازیگر!
بحران رشد موسسات آموزشی و آموزش تئاتر در مشهد
رشد یکبارهی موسسات خصوصی تئاتر در مشهد خبر خوبی برای علاقهمندان به تئاتر است. فضاهایی برای آموزش، تمرین و تولید تئاتر. تمام دوستداران این حرفه، که روز به روز هم به تعداد آنها اضافه میشود، میدانند که به شرط بضاعت مالی با ثبتنام در این کلاسها و طی کردن دورههای آموزشی میتوانند شانس خود را برای به صحنه رفتن امتحان کنند.
اما اینکه این موسسات آموزشی چقدر تحت نظارت ادارهی ارشاد عمل میکنند، چه معیاری برای سنجش کیفیت تدریس اساتید این آموزشگاهها هست، چقدر در تحقق آرزوهای علاقهمندان به کارگردانی، نویسندگی و بازیگری، نقش دارند و اینکه اساسا برای آینده تئاتر مفید هستند یا مضر؟ پرسشهایی هستند که در پی یافتن پاسخی روشن برایشان، به سراغ تعدادی از هنرمندان شهر رفتیم.
سابقه بازی، ملاک توانمندی مدرس نیست
یکی از بازیگران و کارگردانان با سابقه تئاتر مشهد، معتقد است: آموزشگاههای تئاتر در مشهد بر اساس آییننامه به درجهی 1، 2 و 3 ردهبندی میشوند اما نکتهی مهم در حال حاضر تعداد این آموزشگاهها نیست بلکه مهم آن است که چهکسانی در این آموزشگاهها عنوان استادی را روی سینه میزنند؟
محمد جهانپا که سابقه حضورش در این حرفه به دهه هفتاد باز میگردد با اشاره به وضعیت نابسامان تدریس در این آموزشگاهها تصریح میکند: به طور کل آموزش بد نیست اما حتما اینطور نیست که هنرمندی که بازیگر شایستهای ست به واسطه سالها تجربه و یا کسب مقامهای متعدد در جشنوارهها، بتواند مدرس خوبی هم باشد. حوزه آموزش بسیار اهمیت دارد. به خصوص در موردکودکان که لوح صادقی هستند.
وی ادامه میدهد: در ایام دبیرستان، به کارگردانی علاقهمند بودم و آن زمان به معاونت فرهنگی هنری آموزش و پرورش مراجعه کردم و آنها به من تعداد زیادی کتاب دادند و بعد از من آزمون گرفتند و بعد از قبولی در آزمون به من مجوز کار و فعالیت در نواحی آموزش و پرورش را دادند اما الان مرزهای ورود و تدریس به حوزهی تئاتر به مراتب باز است و فیلتری وجود ندارد.
پیچ و خمهای آموزش
مهدی سیمریز، کارگردان تئاتر، عدم انسجام در حوزهی آموزش را از مهمترین مشکلات کنونی تئاتر میداند و میگوید: امروز موسسات برای جذب هنرجو، به اساتید متوسل میشوند، یعنی این اساتید هستند که هنرجوهایشان را به همراه خود به موسسات میآورند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر با تاکید بر اهمیت نقش محوری موسسات می افزاید: اگر یکی از اساتید این کلاسهای آموزشی، از موسسهای به موسسه دیگر برود، تمام هنرجویانش با او نقل مکان میکنند و این یعنی بی اعتباری آن آموزشگاه. به این خاطر که غالبا سرفصلها را خود مدرس تعیین میکند و ما طرح آموزشی یکپارچه و دقیقی در مراکز آموزشیمان نداریم.
سیمریز با بیان اینکه فرآیند انتخاب اساتید به ظاهر با «مدرک تحصیلی» همراه است، گفت: در واقع آموزشگاهها برای انتخاب اساتید تابع «شهرت» و «پرمخاطب» بودن مدرس برای کسب درآمد هستند، چراکه ما هنرمندان تحصیلکرده بسیاری داریم که بهواسطه ناشناخته بودن، از سوی هیچ موسسهای برای تدریس، دعوت به همکاری نمیشوند.
شهریههای نجومی و تب مدرکگرایی
هرچند که شهریه این کلاسها به متغیرهای زیادی نظیر سابقهی تدریس اساتید، تعداد جلسات هر ترم و… بستگی دارد اما هیچکدام از این متغیرها مبالغ نجومی شهریهی این کلاسها که در برخی موسسات به دومیلیون تومان میرسد را توجیه نمیکند ولی از آنجایی که برای برخی از دوستداران تئاتر، این کلاسها را تنها راه ممکن برای ورود به دنیای تئاتر میدانند و برخی دیگر در صدد پر کردن خلاء مدرکگرایی هستند، به سهولت این مبالغ را پرداخت میکنند.
یاسر عودی در این باره میگوید: بعد از گذشت پنج سال که از احداث تماشاخانه و آموزشگاهمان میگذرد از لحاظ مالی هنوز نتوانستیم پیشرفتی بکنیم یعنی فقط میتوانیم از پس هزینههای جاری بر بیاییم و نهایتا یک بقای ناچیز داشته باشیم و از رفاهیات بیبهرهایم.
مدیر پردیس تئاتر مستقل مشهد با بیان اینکه بهتر است سرمایهگذاری در این حوزه، توسط افرادی صورت بگیرد که خودشان مدرس، بازیگر و.. هستند، اشاره میکند: چون هزینههای احداث این موسسات بالاست و هنوز هم ما شاهد ورود اسپانسر به حوزه تئاتر نیستیم، وقتی با چالشی نظیر جابهجایی مکان برخورد میکنیم، با مشکل مواجه میشویم و لذا سرمایهگذاری در این حوزه زمانی خوب است که سرمایهگذار بداند حداقل ده سال مکان موسسه را در اختیار دارد در صورتی که ما طی این پنج سال سه بار جابهجا شدیم. به شخصه اگر به عقب برگردم تنها در صورتی که حمایت دولتی پشتوانهام باشد، مجدد وارد این حوزه میشوم و در غیر این صورت خیر.