یک کارشناس سواد رسانه از اهمیت تمرکز بر سه واژه زن، خانواده و بیان موفقیت های جامعه در بستر رسانه ها و تاثیر آن بر آِیندگان می گوید.
به گزارش اعتمادساز، چند روز پیش، هفته دفاع مقدس بود. هفته ای که یادآور رشادت ها، ایثار و جوانمردی مردانی بود که در شکست ها و سختی های شب های عملیات، ناامید نشدند و با تقدیم خون خود، پای این کشور و انقلاب ماندند. اکنون سال ها از آن روزگار می گذرد و نسل جوان هرگز جنگ را به معنای اصیل خود ندیده است اما هرروز و هرساعت با جنگ نرم درگیر است. جنگی که به دنبال تغییر باورها و اعتقادات جوان ها و نوجوان هاست و برای مقابله با آن باید فکری اساسی کرد. این که راه های پیروزی در این جنگ چیست و چطور می توان با دستی پُر به مقابله با دشمن پرداخت؟
سید امین مقدم حسینی از کارشناسان سواد رسانه اظهار می کند: در نقطه ای از تاریخ جمهوری اسلامی قرار داریم که لازم است بر سه حوزه بسیار مهم و پایههای نرم جمهوری اسلامی تمرکز کنیم. موضوعاتی مانند دستاوردها، خانواده و زن که باید بیش از پیش به آن بپردازیم. در حوزه دستاوردهای علمی، تکنولوژی، اقتصادی و… امروزه شاهد این هستیم که جمهوری اسلامی دستاوردهای بسیار مهمی دارد و بسیاری از رتبهها را در دنیا جابجا کرده است. در صورتی که ما خیلی مواقع به آن نمیپردازیم. به عنوان مثال طی چند روز گذشته رونمایی از ماهواره نور ۳ را داشتیم. کشورمان در سال ۱۳۸۴ به عنوان نهمین کشور در دنیا توانست ماهواره به فضا پرتاب کند و از سال ۸۴ تاکنون موفقیت های بسیاری در زمینه های فضا داشته ایم. سوال ما این است که چرا طی این مدت، هیچگونه فیلمی از این دستاوردها ساخته نشده است؟ برای اینکه دستاوردی در لایههای عمیق جامعه نفوذ کند و آن دستاورد، ماندگار باشد و توسعه پیدا کند باید بتوانیم آن را به عنوان یک برند ملی در ذهن و قلب تک تک مردم مان بنشانیم. وقتی یک دستاورد و موفقیت به فیلم، کتاب، خاطره، ادبیات و سرفصلهای تدریسهای دانشگاهی تبدیل شود و در مجامع ملی و جهانی پخش شود آنگاه این موفقیت ها در عمق جامعه می نشیند.
چرا دستاوردها به فیلم، مستند، و کتاب تبدیل نمی شود؟
او ادامه می دهد: طی ماههای گذشته، موضوع ناوگروه ۸۶ را داشتیم که تعدادی از نیروهای نظامی ما توانستند در مدت بیش از ۳۰۰ روز، سطح بزرگی از اقیانوسها را بپیمایند. اگر به این سفر نه فقط به عنوان یک دستاورد نظامی بلکه به عنوان یک دستاورد علمی بنگرید اتفاق بسیار بزرگی در دنیا بود که نظامیان ما با کمک متخصصان داخلی به سفر رفتند اما هنگام عزیمت نظامیان یا در خلال این سفر بسیار مهم هیچگونه خبری منتشر نشد. سوال این است که چرا درباره این گونه دستاوردها جریان سازی نمی شود؟ چرا از این سفر تاریخی فیلمی ساخته نشده است؟ چرا مستندی ساخته نشده یا خاطرات افراد حاضر در آن به کتاب تبدیل نمیشود؟
تزریق امید و انگیز به اطرافیان در هر زمان و مکان
این کارشناس سواد رسانه ادامه می دهد: دولت قبل را یادتان هست؟ همه ما دیدیم در زمانی که مذاکرات برجام در حال انجام بود وقتی تیم ایرانی از سفر برمیگشت چه فعالیت رسانهای انجام می شد. اما چرا زمانی که نظامیان ما از سفری تاریخی برگشتند اینقدر برنامه استقبال باشکوهی نداشتیم که در رسانه ها هم بازتاب زیادی داشته باشد؟ چرا این عزیزان از سوی مجلس و دولت تقدیر نشدند؟ این موفقیت ها را بگذارید کنار دستاوردهای فرهنگی و اقتصادی که داشتهایم. ما برای اینکه بتوانیم جامعه بالنده خودمان را حفظ بکنیم باید ساعت به ساعت، امید انگیزه و اعتماد به نفس را در تک تک مردم مان تزریق بکنیم. در حالی که سوژهها و دستاوردهای بسیاری داریم اما از آن ها غافلیم. در زمان دفاع مقدس و در بحبوحه جنگ، شهید ستاری وارد میدان میشود و در اوج تحریمها ساخت جنگنده را پایه ریزی می کند و چندین چند سال بعد میتوانیم جنگنده بسازیم اما بعد از گذشت ۳۰ تا ۴۰ سال به تازگی توانستهایم یک فیلم در مورد آن شهید عزیز بسازیم. ما باید بتوانیم دستاوردها را نشان بدهیم و این وظیفه همه ماست. یک بُعد آن به دست رسانهها انجام میشود و بخش دیگر آن توسط هر کدام از ما اجرا میشود. بدین گونه که هر جایی مینشینیم از توانمندیها بگوییم. موفقیتها باید به صحبتهای روزمره خانوادهها بیاید. برای تربیت بچههای قوی و آیندهای درخشان باید بر اعتماد به نفس فرزندان مان بیفزاییم. تاکید بر نقاط قوت و دستاوردها کم کم به کاهش نقاط ضعف تبدیل میشود.
اعلام زنگ خطر برای خانواده!
این کارشناس سواد رسانه ادامه می دهد: دومین محور صحبت ما خانواده است. جایی که میتواند یک مدیر، نماینده، معلم، استاد دانشگاه و… تربیت کند که اخلاق را رعایت میکند، فاسد و دزد نیست. متاسفانه در یکی دو دهه اخیر، زنگهای خطر به صدا درآمده است. زنگهای خطری که از آمار طلاق، سن ازدواج، تعداد زنان و مردان مطلقه و مجرد، فرزندان طلاق و… را نشان داده می شود. این ها عواملی است که زمینه های بروز آسیبهای اجتماعی را تشدید میکند اما امروزه چه اتفاقی برای پایداری خانوادهها میافتد؟ اگر به لایحه هفتم برنامه توسعه نگاه کنید فقط در دو صفحه به خانواده پرداخته شده است. آیا هنوز وقت آن نرسیده به موضوع خانوادهها بیشتر از قبل توجه شود؟ شما فیلمهای امروزی را ببینید چقدر خانواده را سیاه نشان میدهد؟ همه مان می دانیم چه هزینههایی برای برپایی جشنوارههای فرهنگی و سینمایی میشود اما بیشتر آثار این جشنواره ها نتیجه ای خلاف مصالح کشور دارد. از شما می پرسم که چرا جوان امروزی تمایلی به ازدواج ندارد؟ جز این است که رسانه و سینما این را به خوبی بین مردم جا انداخته که اصلا چه نیازی به ازدواج است؟ بررسی کنید، متوجه میشوید که تمام فیلمهای ماهوارهای و غیر ماهوارهای فارسی زبان در جهت این باور بوده است که خانواده و تاهل برای چیست؟ اکنون حتی از اعلام زنگ خطر نیز گذشته است.
زن، هویت یک جامعه
مقدم حسینی می گوید: سومین محور صحبت ما درباره موضوع زن است. اگر در یک جمله بخواهم از اهمیت زن بگویم عمق عقبه استراتژیک یک ملت و یک فرهنگ، زنان آن جامعه هستند. اصلا زنان را باید هویت یک جامعه بدانیم. اگر نقش و تعریف زن را در جامعه تغییر بدهیم هویت آن جامعه تغییر خواهد کرد. در جریان انقلاب صنعتی قرار بود تحولی در غرب رخ دهد اما این تحول بدون در نظر گرفتن نقش زنان اتفاق نمی افتاد. زنان تا قبل از انقلاب صنعتی نقش درآمدزایی و کار نداشتند اما انقلاب صنعتی بدون تغییر نقش زنان و نغییر حضور آنان از خانه به کارخانه اتفاق نمیافتد.
برای افزایش رضایت زنان از ایفای نقش مادری و همسری چه کرده ایم؟
او خاطرنشان می کند: انقلاب اسلامی هم همین طور بود. آیا این انقلاب بدون تعریف نقش برای زنان و بدون حضور آن ها ممکن بود؟ اگر زنان در ماهها و سالهای منتهی به انقلاب اسلامی به کف خیابانها نمیآمدند و فرزندانشان را به حضور در کف خیابان تشویق نمیکردند آیا باز هم این انقلاب اتفاق میافتاد؟ در سالهای دفاع مقدس هم همین طور بود. اگر زنان نقش خودشان را در پشت جبههها ایفا نمیکردند آیا باز هم این انقلاب تثبیت میشد؟ بعد از انقلاب اسلامی با یک تهاجم روبرو بودیم که میخواست مردم ایران را از ارزشهای اسلامیشان مانند استقلال ملی، ظلم ستیزی، استکبارستیزی، جهاد، شهادت، خانواده، عفت، حیا و… دور کند. اما این چطور ممکن بود؟ آیا بدون در نظر گرفتن نقش زنان این اتفاق میافتاد؟ موضوعی که اهمیت آن در اتفاقات سالهای گذشته هم بیش از پیش دیده میشود. به عنوان مثال در حوادث سال ۱۴۰۱ دشمنان مستقیماً روی نقش زنان متمرکز شدند و اکنون نیز رسانههای خارجی به دنبال گسترش اهداف خود برای تغییر نقش زنان هستند. سوال این است که ما برای زنان کشور خود چه کار کرده ایم؟ شاید آمار ورود دختران به دانشگاه، میزان اشتغال زنان، تعداد زنان مخترع و… را به عنوان اقدامات و عملکرد در حوزه زنان ببینید اما منظور ما توجه به هویت و نقش زنان به عنوان مادر و همسر است. چقدر برای این که دختر و زن ایرانی از انجام نقش اصلی خود به عنوان مادر و همسر، رضایت داشته باشد تلاش کردهایم؟
ضرورت اقدامات جدی فرهنگی برای زنان
این کارشناس سواد رسانه می گوید: اکنون میبینیم یکی از علتهای رشد اندک جمعیت و باروری به خاطر باور زنان است و اینکه بسیاری از بانوان ما از انجام نقش اصلی خود رضایت ندارند. ما تاکنون چند کتاب و فیلم درباره نقش مادری و همسری و احساس رضایت از آن تولید کردهایم؟ در مقابل آن ببینید چه حجم بالایی از محصولات رسانهای ما به مقابله با نقش اصلی زنان است؟ در سالهای اخیر یک سری قوانین برای حمایت از زنان در سطح ادارات مان مانند مرخصی زایمان و… داشتهایم. این یعنی در قوانین مان به زنان پرداختهایم اما ضربه را از نقطه اصلی یعنی باور زنان میخوریم و این میطلبد که اقدامات جدی فرهنگی در حوزه زنان انجام بدهیم و بر نقش و هویت بانوان کشورمان تمرکز کنیم.
فارس