بازبینی راهبردها، ضرورت نخست دستگاه دیپلماسی

علیرضا نامورحقیقی

دولت سیزدهم در حالی سکان کشتی کشور را به دست گرفته است که برخلاف شعارهایی که داده می شود مهم ترین بحران های این دولت که مساله اقتصادی و امنیت بهداشتی است در گرو بازبینی و تنظیم مناسبات جدید در حوزه سیاست خارجی، حل مساله هسته ای، تنش زدایی با هسایگان، مدیریت تنش با کشورهای در حال مخاصمه و امکان استفاده از سیستم بانکی بین المللی، آزاد کردن منابع مالی و فراهم آوردن فروش محصولات کشور در حوزه انرژی است که در خوشبینانه ترین محاسبه کشور روزانه با صد وبیست میلیون دلار خسارت مالی مواجه است. جدا از این در حوزه استراتژیک در سیاست خارجی ایران نیازمند باز تعریف و تنظیم رابطه خود با چهار قطب بزرگ جهانی است که نحوه تعامل منطقی و قدرتمندانه خود را با آنها تنظیم کند؛ امری که هنوز دکترین های سیاسی ما در این موارد دچار ابهام یا در عمل ناکارآمد هستند. چه با اولویت بازدارندگی و چه اولویت توسعه تنظیم و باز تعریف راهبردهای عملیاتی در این زمینه ضروری است. اما مهم ترین مساله دولت رییسی که بر بسیاری از حوزه ها سایه افکنده چالش هسته ای ایران است. این چالش در طول نزدیک به سه دهه که از آغاز آن می گذرد دارای فرازو فرودهای زیادی بوده است و در چند سال اخیر همراه با گسترده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ، علیه جمهوری اسلامی به رهبری امریکا بوده و در مقاطعی حتی قبل از توافق برجام زمینه ساز رویارویی نظامی دو کشور به طور مستقیم و غیر مستقیم بوده است که حتی برای انجام این عملیات دولت امریکا، به طور آشکار و پنهان تحت فشار جناح های دست راستی دولت سابق اسراییل به رهبری نتانیاهو و برخی دولت های عربی نیز قرار گرفته بود. اکنون نیز برخی مشاوران سیاسی دموکرات از جمله دنیس راس خواستار آن شده اند که در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات امریکا رسما بمب های ۳۰ هزار تنی را با هواپیماهای یو ۲ در اختیار اسراییل قرار دهد تا علیه تاسیسات هسته ایران عملیات کنند.

در این میان قدرت گرفتن طالبان در افغانستان نیز در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات می تواند چالش های امنیتی و اقتصادی جدیدی را برای کشور به همراه داشته باشد. عراق هم می تواند دومین کشوری باشد که چنین هزینه هایی را برای ایران رقم بزند. هدف از این نوع فشارها این است که دائما هزینه های دفاعی و امنیتی کشور افزایش یابد و مکنده منابع مالی هزینه های توسعه و رشد اقتصادی و از این طریق از لحاظ درونی سیستم نتواند مطالبات اقتصادی را پاسخگو باشد و عملا برنامه رشد اقتصادی نیز تبدیل به برنامه صرفا حفظ بقای اقتصادی شود.   با خروج ترامپ از برجام و تحریم های یکجانبه امریکا، ایران اکنون عملا از مزایای برجام نمی تواند استفاده کند ولی هزینه های مربوط به آن را می پردازد. تحریم های دولت ترامپ و سیاست فشار حداکثری این دولت که بعد از خروج از برجام علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده موقعیت دشواری از جنبه سیاسی و اقتصادی ایجاد کرده بود. به گونه ای که بسیاری از کارشناسان معتقدند برجام عملا خاتمه یافته است یا به صورت جسد نیمه جانی در آمده که به راحتی احیا نمی شود.

با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، اکنون مباحث مربوط به نحوه انجام توافق با دولت بایدن و بازگشت امریکا به برجام به مهم ترین بحث در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

پیدا کردن راه خروج مناسبی که در نتیجه آن خطر رویارویی برطرف شده، دو کشور بتوانند در افکار عمومی خود پیروز باشند و نتایج آن تاثیر عینی در حوزه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دفاعی دو کشور گذاشته و در عین حال سازوکارهای ناشی از این توافق مورد قبول قدرت های بزرگ واقع شود، مسیری بوده که دغدغه دیپلمات ها و صاحبنظران در دو کشور بوده است که البته هرکدام بیشتر منافع استراتژیک کشور خود را دنبال می کنند.

در چنین وضعیتی مشخص است که دولت بایدن در طول شش دور مذاکرات از احیای برجام استقبال کرده ولی با در نظر گرفتن ملاحظات سیاست داخلی امریکا و نیز تقاضای متحدان منطقه ای اش خاطرنشان ساخته که بعد از برجام مسائل منطقه ای و نیز مسائل موشکی را نیز مورد بحث با ایران قرار خواهد داد. علاوه بر این تحریم های توسعه یافته توسط دولت ترامپ و اعمال آنها تحت مقوله تروریسم وضعیت پیچیده ای را رقم زده است که رفع تحریم ها را برای دولت بایدن به منظور بازگشت به برجام با موقعیت پیچیده ای روبرو می کند.

در این میان ایران نیز متقابلا خواستار تضمین عدم خروج امریکا از برجام شده که می تواند در شکل حفظ منابع اورانیوم غنی شده اضافه کنونی در جایی در خاک ایران و روسیه محقق شود، همچنین ایران خواستار رفع کامل تحریم های اعمال شده در دوره ترامپ و تحریم دلار و نیز امکان راستی آزمایی واقعی به خصوص در حوزه بانکی و مالی رفع تحریم ها، قبل از واگذاری سانتریفیوژها و اورانیوم های غنی شده می باشد که روند تلخ قبلی تکرار نشود. طبیعی است فضای بی اعتمادی میان دو کشور هم به این مشکلات دامن زده است. واقعیت این است که خروج از این وضعیت نیازمند بازنگری ایران در برخی راهبردها در حوزه سیاست خارجی و شاید تعدیل برخی مواضع در دیپلماسی منطقه ای باشد.

در حوزه فعالیت های هسته ای، ایران در شرایطی قرار دارد که با توجه به دو دهه مذاکره با غرب درباره این برنامه، می تواند هزینه و فایده اقتصادی تداوم یا توقف موقت بخش هایی از این فعالیت ها را به خوبی بررسی کند. نکته ای که امروز به سختی می توان آن را رد کرد زیان های اقتصادی ناشی از اعمال تحریم ها بر ایران در حوزه های مختلف است.

راه های خروج

اما چه راه های خروجی می توان از این وضعیت پیدا کرد؟ جدا از راه حل توافق جامع که فروگذاری غنی سازی در ازای رفع تحریم ها باشد و به نظر نمی رسد فعلا مورد قبول تصمیم گیرندگان در ایران باشد، راه دیگر حفظ برجام و حل کوتاه مدت مساله هسته ای و سایر مسائل منطقه ای است. واقعیت امر این است که بدون مذاکره مستقیم با امریکا توافق می تواند هم زمان بر باشد و هم دچار گسست شود. اگر ما می خواهیم مساله را از راه دیپلماسی حل کنیم مذاکره مستقیم مهم ترین گام و ضروری ترین آن است.

آقای امیر حسین عبداللهیان وزیر خارجه دولت رییسی که قبلا به گفته خودش دو دور تجربه مذاکره مستقیم با مقامات سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی امریکا را در دوره خاتمی و احمدی نژاد داشته به رغم آنکه معتقد است امریکایی ها در مذاکرات می خواهند زمان، دستور کار، کیفیت و نتیجه مذاکره را خود تعیین کنند و به طرف مقابل تحمیل کنند اما در عین حال معتقد است می توان تعامل قدرتمدارانه داشت. البته در هرگونه تعامل قدرتمندانه توازن قدرت حرف نخست را می زند. آقای عبداللهیان همچنین در جلسه رای اعتماد در مجلس گفت مذاکره را ابزار دیپلماسی می دانیم و هیچگاه از میز مذاکره منطقی فرار نمی کنیم. وزارت خارجه را به برجام گره نمی زنیم. همه تلاش خود را برای بی اثر کردن لغو تحریم ها به کار می گیریم. با مذاکره ای همراه خواهیم بود که فرسایشی نبوده و تامین کننده منافع ملت باشد. طبیعی است برای خروج از مذاکره فرسایشی راهی جز مذاکره مستقیم و قرار دادن موضوعات مورد منازعه روی میز باقی نمی ماند.

اکنون پیشنهاد رابرت مالی سرپرست مذاکره کنندگان امریکایی در مورد انجام یک توافق حقوقی مجزا میان ایران و امریکا جدا از برجام را می توان مورد تامل قرار داد که شاید بتوان در سایه آن ضمانت های حقوقی موثرتری از امریکا در مورد توافق هسته ای اخذ کرد و همزمان تقاضای آنها برای مذاکرات در حوزه های دیگر را به محلی برای حل مسائل و مشکلات کنونی تبدیل کرد. از سوی دیگر موضوعات مورد مذاکره در مورد مسائل موشکی را می توان به موضوع «مسائل دفاعی منطقه» تغییر داد که شامل ملاحظات دفاعی امریکا و کشورهای متحد امریکا و نیز ملاحظات و نگرانی های جمهوری اسلامی باشد. در مورد مدیریت تنش با کشورهای منطقه، بازسازی رابطه با عربستان جزو ضرورت های اولیه است که امید می رود در صورت حضور آقای رییسی در کنفرانس سران همسایگان عراق و ملاقات مستقیم با رهبران عربستان عملا امکان بازگشایی سفارت های دو کشور در گام نخست محقق شود که بالطبع کمک بزرگی به حل مسائل ما با امریکا خواهد بود. ایران و عربستان نمی توانند جز صلح و دیپلماسی اتخاذ کنند. تاکید عبداللهیان نیز بر ضرورت این رابطه در سخنان رای اعتماد می تواند باعث شود مسیر راهگشایی را در آینده شاهد باشیم.

در این میان راه حل هایی که برخی جناح ها ارایه می دهند در مورد اینکه امریکا دچار بحران و ناچار به خروج از منطقه است و افزایش فعالیت گسترده غنی سازی ایران هم می تواند قدرت بازدارندگی ایران را تثبیت کند و هم به رفع تحریم های اقتصادی منجر خواهد شد با اشتباهات محاسباتی زیادی همراه است که در حل بحران کرونا، اشتباه محاسباتی این نوع وعده ها برای ساخت واکسن را شاهد بودیم.

در حال حاضر به نظر می رسد که عدم بازگشت به اجرای توافق هسته ای می تواند به معنای ورود ایران به یک بازی پرریسک باشد. بازی ای که در برخی مراحل می تواند چالش های امنیتی خطرناکی از جمله حملات سایبری و خرابکاری را برای ایران ایجاد کند. از سوی دیگر شکست مذاکرات برای احیای برجام می تواند به بازگشت قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران منتهی شود. یکی از تبعات تداوم فشار اقتصادی و روانی بر مردم خروج سرمایه و نخبگان از ایران است. نخبگان مهم ترین سرمایه کشور هستند که روند تصاعدی خروج آنها به خصوص در حوزه تکنولوژی پیشرفته ضربات جبران ناپذیری به اقتصاد و امنیت بلندمدت کشور خواهد زد. بنابراین تصمیم گیری در این زمینه باید با در نظر گرفتن تمام این ملاحظات صورت گیرد زیرا کشور توان و امکان پرداخت محاسبات اشتباه در چالش های بزرگ را ندارد و لذا بازبینی و سنجش راهبردها ضروری است و دولت باید از نظرات همه کارشناسان کشور استفاده کند زیر ا هزینه های هر تصمیمی برای همه مردم جامعه خواهد بود. /روزنامه اعتماد

دیدگاهتان را بنویسید