یک فعال اجتماعی: کودکان فاقد اوراق هویتی ایرانی بیشترین مشکلات را در زمینه بازماندگی از تحصیل دارند

یک فعال اجتماعی گفت: کودکان فاقد اوراق هویتی ۱۰۰برابر سختی بیشتری نسبت به سایر کودکان در بحث بازماندگی از تحصیل دارند.

به گزارش اعتمادساز، اسما روانخواه شامگاه چهارشنبه ۳ آبان، در نشستی با عنوان«نابرابری آموزشی در ایران؛ بازماندگی کودکان از تحصیل، ریشه‌ها و راهکارها» که در محل پژوهشکده ثامن برگزار شد، با اشاره به اینکه بازماندگی کودکان از تحصیل مساله بزرگی است، عنوان کرد: گاهی مدرسه مکانی برای حفظ کودکان از آسیب‌های اجتماعی پیرامون‌ خود است.

وی در خصوص مشکلات بی‌سوادان مطلق، تصریح کرد: در زندگی اجتماعی و در جریان زندگی افرادی که بی‌سواد مطلق هستند مسائل زیادی وجود دارد که تجربه می‌کنند.

این فعال اجتماعی افزود: کودکان فاقد اوراق هویتی ۱۰۰برابر سختی بیشتری نسبت به سایر کودکان در بحث بازماندگی از تحصیل دارند. نمی‌توان در مقابل درخواست یک بچه ۵، ۶ساله برای رفتن به مدرسه مشکلات سیستم قانونی برای شناسنامه دادن را توضیح‌ داد. او متوجه این مشکلات نمی‌شود. با دیدن اینکه همه دوستانش به مدرسه رفته ولی خود نمی‌تواند به مدرسه برود چه اتفاقاتی برای روح‌ و روان این بچه رخ می‌دهد؟ چه حجمی از خشم و طرد را تجربه می‌کند؟ نگاه من به مدرسه از این جنبه مهم است که اگر کودکی به مدرسه نرود، در جامعه هدف مد نظر من یک کودک کار، کودک همسر وکودک متکدی اضافه خواهد شد.

روانخواه خاطرنشان کرد: آمارهای بازماندگی کودکان از تحصیل جدای از کودکان فاقد اوراق هویت ایرانی است. در هیچ آماری ردپایی از این کودکان وجود ندارد.

وی با اشاره به برگزاری همایش سهم نابرابری آموزشی که در تهران صورت گرفته است، گفت: یکی از داده‌هایی که در این همایش مطرح شد بی‌سوادی مطلق ۴۷ درصد از معلولین بود.

این فعال اجتماعی در خصوص مسائل و علل بازماندگی از تحصیل ضمن اشاره به موارد مطرح شده در جریان نشست، اظهار کرد: کمبود ظرفیت مدارس موضوع دیگری است که در حال حاضر با آن مواجه هستیم. امروزه جدا از مهاجرت‌های قانونی و مهاجرت‌های غیرقانونی، طبقه متوسط ما نیز به سمت حاشیه شهر می‌روند، این در حالی است که سرانه آموزشی ما اضافه نشده و آموزش و پرورش ما سکوت کرده است. بحث اقتصادی نیز مهم است. بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش وپرورش، شاهد هستیم که این اتفاق نیفتاده است. مباحث فرهنگی، نیز از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد.

روانخواه با بیان اینکه عدم الزام پدر و مادرها به تحصیل فرزندان نکته دیگری است که در این خصوص وجود دارد، افزود: در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹ این موضوع جرم انگاری شده، اما عملاً این اتفاق نمی‌افتد. شاید نقش قانون، الزامات قانونی و نبود آن مواردی است که بازماندگی از تحصیل را تشدید می‌کند. علاوه بر آن به نظر من بحث بازماندگی از تحصیل در ذهن سیاست‌مداران ما به عنوان یک مسئله اجتماعی شناخته نشده است.

وی ابراز عقیده کرد: من فکر می‌کنم حساسیت نسبت به کودکان ایرانی فاقد اوراق هویت خیلی کمتر است. بچه‌های مهاجر افغانستانی به مراتب شرایط بهتری دارند؛ چون می‌توانند کارت حمایت تحصیلی دریافت کنند و به مدرسه بروند. این مساله در مشهد ۱۰تا ۱۰۰ برابر بدتر است‌. ما فقط در سال ۹۶ توانستیم حدود ۲۰ کودک که فاقد مدارک هویتی هستند را به مدرسه برسانیم؛ همان کودکان نیز به عنوان کودکان بلوچ فاقد اوراق هویتی آنقدر در مدارس‌ توسط مدیر، ناظم و معلم تحقیر شدند که اگر سال بعد هم اجازه رفتن به مدرسه به این کودکان داده می‌شد دیگر خودشان میلی به رفتن به مدرسه نداشتند.

نجمه بهنام، پژوهشگر اجتماعی نیز در این نشست ضمن ارائه‌ای با عنوان روایت‌پژوهی کودکان بازمانده از تحصیل مهاجر افغان، عنوان کرد: مهاجرت افغان‌ها به ایران  پس از انقلاب آغاز شد و تاکنون ادامه داشته است.

وی در ادامه ارائه بخش بیان‌ مساله در این پژوهش، افزود:در دهه‌های مختلف سیاست‌های دولت‌ها متفاوت بوده است. از سال ۱۳۹۴ بر اساس فرمان رهبری تمام کودکان مهاجر افغان با مدرک و بدون مدرک می‌توانند در مدارس ثبت نام داشته باشند، اما همچنان شاهد بازماندگان از تحصیل اتباع زیادی هستیم.

این پژوهشگر اجتماعی خاطرنشان کرد: اهمیت موضوع این است که ما شناخت و درک عمیقی از جامعه بازمانده از تحصیل افغان باید داشته باشیم تا بتواند کمک شایانی برای سیاست‌های تحصیلی حاکم کند.

بهنام با بیان اینکه هدف ما از این پژوهش شناسایی روایت‌ها، اشکال، سرنخ‌ها و داستان‌هایی است که به بازماندگی از تحصیل در این‌کودکان منتهی می‌شود، اظهار کرد: ما می‌خواهیم به این برسیم که این کودکان چه داستان‌ها و فرایندها و مسیری را طی می‌کنند تا به بازماندگی از تحصیل می‌رسند. درواقع روش ما در این پژوهش روایت پژوهی است و جامعه آماری ۲۰ نفره‌ از اتباع برای این پژوهش داشته‌ایم.

وی در خصوص نتایج حاصل از روایت پژوهی کودکان بازمانده از تحصیل مهاجر افغان، تصریح کرد: 6 مدل روایت بازماندگی از تحصیل است که ما در این پژوهش به آن رسیدیم شامل مدل بازماندگی ناشی از فرهنگ سنتی و مذهبی، مدل بازماندگی ناشی از فروپاشی روانی ناشی از جنگ، مدل بازماندگی ناشی از خرده فرهنگ بزهکاری مردانگی، مدل بازماندگی ناشی از فقر و تعهد به خانواده، مدل بازماندگی ناشی از بی‌فایده دانستن تحصیل در ایران و وجود گروه‌های مرجع در کشورهای اروپایی و مدل بازماندگی ناشی از عدم تطابق تحصیلی ایران و افغانستان است.

این پژوهشگر اجتماعی در پایان تشریح کرد: همه ما در کنار یکدیگر زندگی‌می‌کنیم‌ و باید تا جایی که می‌توانیم‌ کار انجام‌دهیم. اتفاق دیگر بعد از حساس‌سازی، آموزش معلمان است‌. ما مدارس موفق زیادی در مشهد داریم و می‌توانیم طرح‌های خوبی را به مدارس بیاوریم.

ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید