به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: چند روز پس از ورود نائور گیلون، سفیر جدید اسرائیل در هند به دهلی نو، وی ایران را بزرگترین عامل بی ثبات کننده در خاورمیانه خواند. اظهار نظر گیلون در خلال کنفرانس مطبوعاتی آغاز به کارش، در پاسخ به سوالی در مورد نقشه راه “چهارگانه جدید” بیان شد. چهارگانه ی جدید اصطلاحی است که در هند برای توصیف گروه اخیراً تشکیل شده از ایالات متحده، اسرائیل، امارات متحده عربی و هند استفاده می شود. وزرای خارجه چهار کشور، ماه گذشته اولین نشست خود را برای تشکیل یک کارگروه مشترک جدید با تمرکز بر مسائل اقتصادی برگزار کردند و قصد دارند در هفته های آینده مجدداً در دبی با یکدیگر دیدار کنند. سفیر به رسانههای هندی گفت که اسرائیل دیدگاه خود را نسبت به ایران کاملاً روشن کرده است.
این اظهارات باعث ایجاد یک دعوای عمومی بین گیلون، سفارت ایران در هند و آلون اوشپیز، مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل شد. سفارت ایران در بیانیه ای سخنان گیلون را «اظهارات کودکانه» خواند، گیلون را «نماینده شیطان صفت صهیونیست» نامید و اسرائیل را «خانه ترور» و «رژیم خودخواه و خونخوار» خواند.
اوشپیز، سفیر سابق هند در توئیتر درباره انفجاری در سال ۲۰۱۲ در خارج از سفارت اسرائیل در دهلی نو، زمانی که یک عامل بداندیش ایرانی قصد ترور یکی از دیپلمات های اسرائیل را داشت، نوشت. ایرانیها در پاسخ، تهران را «قهرمان بزرگ مبارزه با تروریسم بینالمللی» خواندند و از گیلون خواستند، به استفاده از تاکتیکهای کودکانه یادشده پایان دهد.
اما این اولین بار نیست که دهلی نو به عنوان میدان جنگ برای درگیری ایران و اسرائیل عمل می کند. ژانویه گذشته، یک انفجار کوچک در نزدیکی سفارت اسرائیل در پایتخت هند به ایران نسبت داده شد. انفجار سال ۲۰۱۲ که اوشپیز به آن اشاره کرد در همان منطقه رخ داد و چهار نفر از جمله یک دیپلمات اسرائیلی زخمی شدند.
کبیر تانجا، یکی از اعضای بنیاد تحقیقات آبزرور، میگوید: با این حال، هند بخش بزرگی از تلاشهای دیپلماتیک خود را در خاورمیانه صرف عدم جانبداری کرده است. دهلی نو پیام نسبتاً محکمی را به تهران و تل آویو پس از انفجار در سال ۲۰۱۲ ارسال کرد، مبنی بر اینکه این نوع فعالیت در خاک هند به نوعی برای روابط آن با هر دو کشور مضر خواهد بود. دهلی نو در وقایع ژانویه ی گذشته نیز همین رویکرد را در پیش گرفت.
هند از زمان برقراری روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل در سال ۱۹۹۲، با موفقیت روابط بسیار مشهود و سطح بالای خود را با اسرائیل و ایران متعادل کرده است. روابط هند با این دو کشور از سال ۱۹۵۰، بلافاصله پس از استقلال هند، رسمیت یافت.
اسرائیل همیشه هند را برای فاصله گرفتن از ایران تحت فشار قرار داده است. تل آویو نه فقط دهلی نو را به فاصله گرفتن از تهران دعوت می کند، بلکه از هند می خواهد که ایران را به خاطر حمایت از تروریسم در خاورمیانه هدف قرار دهد. اما فکر می کنم این اولین بار است که این نوع فراخوان عمومی که از سوی گیلون مطرح شد، اتفاق افتاده است. من کمی متحیر هستم که چرا هند به این موضوع کشیده میشود. هیچ کشوری مانند هند نمیخواهد این اتفاق در خاک خودش رخ دهد، زیرا در این صورت شما به سمت چیزی کشیده می شوید که در آن دخالتی ندارید.
بیانیه گیلون به این تصور رو به رشد در هند اعتبار می دهد که دولت نارندرا مودی، نخست وزیر، در حال تقویت روابط خود با اسرائیل به ضرر شراکت ریشه دار تاریخی خود با ایران است. البته به نظر نمی رسد که چنین چیزی درست باشد. در واقع اسرائیل در بحث مبارزه با تروریسم بسیار نتیجهگرا و البته ایران هم ایدئولوژیک است.
بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم در سال ۲۰۲۰، هند ۱۳ درصد تسلیحات خود را از اسرائیل، سومین تامین کننده بزرگ خود پس از روسیه و فرانسه وارد می کند. هند همچنین بزرگترین مشتری تسلیحاتی اسرائیل است و طبق گزارش این موسسه، ۴۳ درصد از صادرات این کشور از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ را به خود اختصاص داده است. تجارت سالانه دوجانبه دو کشور به جز در حوزه ی دفاعی در سال گذشته ۴.۱۴ میلیارد دلار بود که از ۲۰۰ میلیون دلار سال ۱۹۹۲ بیشتر بود و مقامات تل آویو و دهلی نو امیدوارند تا ژوئن آینده توافقنامه تجارت آزاد را نهایی کنند.
در چند ماه گذشته، وزیر امور خارجه و روسای ارتش هند از اسرائیل دیدن کردهاند و نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل قصد دارد سال آینده به هند سفر کند. اوایل این ماه، در اجلاس آب و هوای COP۲۶ در گلاسکو، بنت برای اولین بار با مودی ملاقات کرد و او را “محبوب ترین فرد در اسرائیل” خواند و به شوخی اضافه کرد: بیا و به حزب من بپیوند.
نه اسرائیل و نه امارات تاثیر عمیقی بر روابط هند با ایران نداشته اند. با این حال، پس از اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه ایرانیها در سال ۲۰۱۹، روابط تهران-دهلی آشفتهتر شد. هند دومین واردکننده بزرگ نفت خام ایران بود که ۱۰ درصد از واردات انرژی هند را در آن زمان تشکیل میداد. پس از اعمال تحریم ها این شاخص به صفر رسید. تجارت دوجانبه ی هند و
ایران که قبلاً از ۱۷ میلیارد دلار فراتر رفته بود، ناگهان به ۳.۵ میلیارد دلار کاهش یافت.
آریامان بهاتناگار، تحلیلگر سیاست خارجی در دهلی نو می گوید: در ایران این احساس ناامیدی نسبت به دهلی نو وجود داشت که هند برای سرپیچی از این تحریم ها کاری انجام نداده است. او میگوید: اگرچه دولت هند معافیتهایی دریافت کرد و ادعا داشت که دارای خودمختاری استراتژیک است، اما مدیریت رویکردهای متضادش در قبال ایالات متحده و ایران برایش دشوار بود.
بهاتناگار معتقد است که هند بیشتر به سمت اسرائیل و کشورهای خلیج فارس متمایل شده است، زیرا در این برهه از زمان، سود بیشتری از ارتباط با آنها نسبت به ایران به دست می آورد. واقعیت این است که ایران نمی تواند در هند سرمایه گذاری کند و در مقابل، دهلی نو می تواند از کشورهای حوزه خلیج فارس نفت وارد کند. همکاری امنیتی تل آویو با اسرائیل بسیار قوی تر است. با این حال، علیرغم این دلایل، بهاتناگار معتقد است که هند احتمال دارد تا آنجا که ممکن است برای حفظ تعادل روابطش با تل آویو و تهران تلاش کند.