طیبه سیاووشی، نماینده پیشین مجلس گفت: واژههایی چون سند ۲۰۳۰ و رویکردهای فمینیستی به ابزارهایی بدل شدهاند که از طریق آن اصل موضوع حمایت از زنان مورد خدشه قرار میگیرند.
طیبه سیاووشی، نماینده پیشین مجلس در گفتوگو با روزنامه اعتماد نقاط ضعف و قدرت لایحه ارتقای امنیت زنان در برابر سوءرفتارها را بررسی کرده است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- در لایحه جدید واژه «خشونت» حذف شده است؛ واژهای که یک بحث عام و معنایی جامعتر و بینالمللیتر دارد به سوءرفتار تقلیل داده شده است. سوءرفتار، بیشتر در حوزه مباحث فردی و رفتاری کاربرد دارد و معنایی جامع و عام ندارد. این تقلیل نشان میدهد که این لایحه نمیتواند جامع باشد.
- تمام تلاش افرادی که در حوزه زنان و این لایحه در گذشته کار میکردند این بود که واژه خانههای امن در لایحه قید شود. واژهای که ملموس، آشنا و بینالمللی است. اما در این لایحه هیچ نامی از خانههای امن برده نشده است.
- همه تمرکز آقای نوروزی در چند دوره مجلس این بوده که مهریه زنان را کاهش دهد. با کمال احترام برای آقایان، بیش از 20حق برای مردان در قانون وجود دارد، تنها یک حق برای زنان وجود دارد که از طریق آن میتوانند از اعمال خشونت و تضییع حق خود جلوگیری کنند، همین مهریه است. دوستان تلاش میکنند این گزاره را هم از دست زنان خارج کنند. زمانی هم ما بحث مقابله با کودک همسری را در مجلس دهم مطرح کردیم، این آقایان در کمیسیون قضایی، طرح را خفه کرده و در کمیسیون حقوقی و قضایی لشکرکشی کردند تا طرح اساسا مطرح نشود.
- واژههایی چون سند 2030و رویکردهای فمینیستی و… بدل به ابزارهایی شدهاند که از طریق آن اصل موضوع حمایت از زنان مورد خدشه قرار میگیرند.
- در صحن با صراحت اعلام میشود که حاضر نیستند، نرخ دیه زنان و مردان را برابر ببینند. نه تنها دیه برابر که حتی وقتی در این قانون صندوقی گنجانده میشود تا دیه برابر زنان را پرداخت کند، تندروها همین را هم بر نمیتابند. یعنی حتی حاضر نیستند یک قدم اصلاحی مطابق قوانین حقوق بشری برداشته شود.
- در همه جهان دیه مرد و زن برابر است، اما در ایران هنوز برخی مخالفت میکنند. در همه کشورهای اسلامی تحت عناوین مختلف این مشکل حل شده است تا هم گزارههای دینی و بومی مورد توجه قرار بگیرد و هم منطبق با قوانین جهانی باشد. اما برخی سیاستگذاران در ایران هنوز متوجه واقعیتها نشدهاند. البته مردم و افکار عمومی از واقعیتها آگاهند اما افرادی که در صحن مجلس باید متوجه واقعیتها باشند، بیخبرند یا خود را به بیخبری میزنند.