نشانههای امیدوارکنندهای که در زمینه پیشرفت مذاکرات و مهمتر از آن، اصل مجاز بودن مذاکره به صورت پیاپی نمایان میشوند، احتمال موفقیت مذاکرات وین را افزایش دادهاند. اکنون حتی مخالفان دیروز برجام و کسانی که اصل مذاکره را نفی میکردند، نهتنها برجام را نفی نمیکنند بلکه مذاکره برای احیاء آن را لازم میدانند.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، کسانی که از ابتدا با برجام و مذاکره موافق بودند، اکنون از تغییر نظر و موضع مخالفان دیروز برجام و مذاکره خوشحالند و از این رویکرد صحیح و منطقی استقبال میکنند. این خوشحالی و استقبال، از یک پشتوانه مستحکم برخوردار است که به طبیعی بودن پیدایش تغییر در نگاه افراد به اقتضای زمان و تحولاتی که در بستر زمان به وجود میآید برمیگردد. علاوه بر این، همنظر شدن افراد و اقشار و جناحهای مختلف درباره موضوعاتی که قبلاً اختلافی بودهاند، نوعی موفقیت برای همه و برای جامعه و کشور است و به همین دلیل است که مورد استقبال عمومی قرار میگیرد.
در کنار این همنظر بودن مبارک، همگان در حفاظت از منافع ملی و کوتاه نیامدن از اصول و ارزشها در رسیدن به هر توافقی نیز همنظر هستند. بر همین اساس، توافق وین بطور طبیعی باید متضمن منافع ملی مردم ایران باشد و هیأت مذاکرهکننده موظف است این اصل بسیار مهم را رعایت نماید.
اصل دوم، سرعت عمل در رسیدن به توافق است. منظور این نیست که مصالح و منافع کشور و ملت، فدای سرعت بخشیدن به امضاء توافق شود. آنچه مورد انتظار است اینست که تحرک هیأت مذاکرهکننده با رعایت تمام جوانب و در نظر گرفتن منافع و مصالح، در اندازه قابل قبولی باشد تا خسرانهای وارده به کشور و ملت در اثر تحریمها هرچه زودتر پایان یابد. میدانیم که در اثر کارشکنیها علیه هیأت مذاکرهکننده قبلی و ایجاد تأخیر در فرجام یافتن تلاشهای آن هیأت، زیانهای زیادی متوجه کشور و مردم شد که متأسفانه کسی پاسخگوی آن نیست.
اصل سوم، ضرورت خودداری از اعتماد به بیگانگان است. برای عنوان بیگانگان نیز باید مفهوم وسیع شرقی و غربی را در نظر بگیریم و عدول از سیاست «نه شرقی، نه غربی» را ممنوع بدانیم. توافقنامه را بگونهای تنظیم کنیم که غرب نتواند از آن عدول کند آنگونه که آمریکای ترامپ کرد، و شرق نتواند گروکشی کند آنگونه که چین و روسیه به بهانه تحریمها کردند. اعتماد نکردن، به معنای تعامل نکردن نیست. تعامل اگر هوشیارانه باشد، مشکلی پدید نمیآید.