با کدام حساب و کتاب نرخ بیکاری در ایران تک رقمی شد؟

اتاق بازرگانی ایران در جدیدترین تحلیل خود از وضعیت اقتصاد ایران، نگاهی به شاخص بیکاری در سال گذشته و افق پیش روی آن در سال جدید انداخته است.

اتاق بازرگانی ایران در جدیدترین تحلیل خود از وضعیت اقتصاد ایران نوشت: در سالیان متمادی، کاهش نرخ بیکاری به کمتر از ۱۰ درصد و رسیدن آن به محدوده هشت درصد جزو تکالیف برنامه‌های بالادستی بود و تلاش‌ها برای تحقق آن ثمری نداشت؛ اما در یکی از بدترین دوره‌های اقتصاد ایران یعنی از دوره کرونا تاکنون، باوجود نامساعدتر شدن شرایط کسب‌وکار، نرخ بیکاری در بازار کار ایران بدون تحقق قابل‌توجه اشتغال‌زایی تک‌رقمی شده است. شواهد حاکی از این است که در سال ۱۴۰۲ نیز احتمال تداوم نرخ بیکاری تک‌رقمی وجود دارد.

به گزارش ایسنا، بررسی‌ها نشان می‌دهد در جریان شیوع کرونا در ایران، از یک‌سو به‌واسطه محدودیت‌های فاصله‌گذاری اجتماعی که به کسادی کسب‌وکارها منجر شد و از سوی دیگر به دلیل متناسب نبودن دستمزد با هزینه‌های معیشت، بخش قابل‌توجه از جمعیت فعال اقتصادی از بازار کار خارج شد و در شرایطی که حدود ۱.۵ میلیون از اشتغال موجود نیز در این دوره نابود شده بود، بازهم نرخ بیکاری کاهش پیدا کرد. در حقیقت، کاهش نرخ بیکاری در سال‌های اخیر، بیش از آنکه ثمره ایجاد اشتغال جدید باشد، نتیجه انصراف جمعیت فعال اقتصادی از حضور در بازار کار و خروج آنها چرخه فعالیت اقتصادی بوده است. این مسئله مستقیماً به معنای کاهش شدید بهره‌وری نیروی کار و اتلاف آن در اقتصاد ایران است.

بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران از تحولات بازار کار کشور در پاییز ۱۴۰۱، کل جمعیت حاضر در سن کار (افراد ۱۵ ساله و بیشتر) معادل ۶۳ میلیون و ۸۸۶ هزار نفر بوده که از این تعداد حدود ۲۶ میلیون و ۲۰۷ هزار نفر ازنظر اقتصادی فعال بوده‌اند و در جرگه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته‌اند.

طبق این آمار، در پاییز ۱۴۰۱ روند بهبود نرخ مشارکت اقتصادی ادامه پیدا کرده و این شاخص به حدود ۴۱ درصد رسیده و هم‌زمان نرخ بیکاری نیز ۰.۷ درصد نسبت به پاییز ۱۴۰۰ کاهش پیدا کرده است.

به‌ عبارت‌دیگر، در پاییز ۱۴۰۱ باوجود افزایش ورودی نیروی کار به بازار، نرخ بیکار نیز کاهش پیدا کرده و دلیل آن اشتغال‌زایی واقعی در اقتصاد بوده که بخش قابل‌توجهی از آن با همت بخش خصوصی ایجاد شده است.

فرایند تعیین مزد در انتهای هر سال، به‌منظور جبران هزینه‌های تحمیل شده به معیشت کارگران انجام می‌شود؛ اما در انتهای سال ۱۴۰۱ بنا به ملاحظاتی که پیش‌تر اشاره شد، این جبران اتفاق نیفتاده و دستمزد فقط ۲۷ درصد رشد کرده است. از این منظر، در سال جدید، مشوقی که بتواند نیروی کار را برای ورود به بازار ترغیب کند وجود ندارد و همین مسئله می‌تواند بار دیگر بنگاه‌های اقتصادی را با معضل کمبود نیروی متخصص مواجه کند و در بهترین حالت، کاهش نرخ بیکاری از طریق کاهش نرخ مشارکت اقتصادی تکرار شود.

بررسی تحولات بازار کار نشان می‌دهد: اگر اقتصاد ایران به دنبال جبران فرصت‌سوزی‌های گذشته و رشد تولید باشد، باید راهکاری برای جذب نیروی انسانی در سن کار، افزایش فعالیت‌ها و تقویت زنجیره ایجاد ارزش تمهید شود؛ در غیر این صورت، جمعیتی که باید مولد باشد و با ورود به بازار کار، به اعتلای اقتصاد کشور، ترقی معیشت خانوار و بهبود نسبت پشتیبانی صندوق‌های بازنشستگی کمک کند، فقط یک مصرف‌کننده صرف باقی خواهد ماند که این مسئله هم از منظر اقتصادی و هم از منظر اجتماعی می‌تواند به بروز بحران‌ بیانجامد.

دیدگاهتان را بنویسید