سازمان همکاری شانگهای، سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال 2001 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه، پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیینکننده را در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه ایفا میکنند.این سازمان در حوزههای مختلفی نظیر امنیتی، انرژی، فرهنگی و اقتصادی فعالیت دارد. مسائل امنیتی در آسیای میانه به ویژه تروریسم، جداییطلبی و افراطیگری عموما دغدغه اصلی این سازمان محسوب میشود.
«ساختار منطقهای ضدتروریسمِ» سازمان همکاری شانگهای در نشست ژوئن 2004 در شهر تاشکند در ازبکستان تهیه و تصویب شد. این سازمان در سال 2006 اعلام کرد که بر اساس مفاد توافقنامه منطقهای، با قاچاق مواد مخدر در طول مرزهای کشورهای عضو مبارزه خواهد کرد. افغانستان از سال 2004 به عنوان مهمان در اجلاسهای سازمان همکاری شانگهای حضور پیدا کرد و در اجلاس سران در پکن در سال 2012 به عنوان عضو ناظر (بدون برخورداری از حق رای) پذیرفته شد. طی سالهای اخیر بارها مقامات افغانستان تقاضای تبدیل عضویت از وضعیت ناظر به اصلی را مطرح کردهاند که تاکنون مورد موافقت سازمان همکاری شانگهای قرار نگرفته است. در حال حاضر هند به دلیل مشکلات تاریخی با پاکستان و موازانه سازی، موافق عضویت افغانستان است. روسها نیز موافق عضویت کامل افغانستان در سازمان همکاری شانگهای هستند و بارها مقامات روس بر این نکته تاکید کردهاند. اما اهمیت و جذابیت افغانستان برای سازمان همکاری شانگهای در چه ویژگیهایی نهفته است؟
مقابله با تروریسم و افراطیگری
تقریبا هر سه موضوع تجزیهطلبی، تروریسم و افراطگرایی که در اساسنامه سازمان همکاری شانگهای از آن به عنوان «سه عنصر اهریمنی» یاد شده است، به نوعی در پیوند با تحولات افغانستان است و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سطوح مختلف تحت تاثیر این عناصر هستند که منشاء آن در داخل یا خارج از افغانستان است، اما آثار و نتایج آن کشورهای آسیای مرکزی، چین و روسیه را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین افغانستان به دلیل وجود گروههای مختلف افراطی و تروریستی از جمله طالبان، القاعده و داعش که از پیوندهای نزدیکی با بسیاری از گروههای افراطی و تجزیه طلب در سین کیانگ چین، آسیای مرکزی و برخی از مناطق روسیه به ویژه در قفقاز شمالی برخوردار هستند، از اهمیت بسیار بالایی برای سازمان همکاری شانگهای برخوردار است. دعوت از افغانستان به عنوان مهمان از سال 2004، ارتقای موقعیت افغانستان از سطح گروه تماس به سطح ریاستهای وزارت امور خارجه کشورهای عضو در سال 2009 و پذیرش این کشور به عنوان عضو ناظر در سال 2012 نیز به واسطه همین نگرانی و اهمیت تحولات افغانستان صورت پذیرفته است. به ویژه آن که حضور داعش در افغانستان موجب تعامل و تقابل جریانهای نوین افراطگرایی یعنی داعش با جریانهای سنتی افراطگرایی نظیر طالبان و القاعده شده و همین امر پچیدگی بیشتری به روند افراطگرایی و خشونت در این منطقه بخشیده است. مباحث متعددی که در سالهای اخیر در رابطه با تاسیس پایگاه نظامی چین در بدخشان تاجیکستان، برگزاری چندین رزمایش مشترک امنیتی و انتظامی بین چین و تاجیکستان در مرز مشترک با افغانستان و نیز تقویت پایگاه موتوری 201 روسها در تاجیکستان صورت گرفته است به روشنی گویای عمق نگرانی روسها، چینیها و کشورهای آسیای مرکزی از روند تحولات امنیتی افغانستان است که قطعا در صورت عضویت کامل افغانستان در سازمان همکاری شانگهای، این همکاریهای پراکنده امنیتی و انتظامی میتواند از انسجام و هماهنگی بیشتری برخوردار شود.
مقابله با کشت و قاچاق مواد مخدر
کشت و قاچاق گسترده مواد مخدر در افغانستان که از پیوند نزدیکی نیز با «سه عنصر اهریمنی» مد نظر سازمان همکاری شانگهای برخوردار است، دیگر دلیل اهمیت این کشور برای این سازمان منطقهای است که به طور مستقیم در معرض ترانزیت، توزیع و مصرف انواع مواد مخدر به ویژه تریاک، حشیش و هروئین قرار دارد. کشورهای سازمان همکاری شانگهای بر این نکته واقف هستند که بدون حضور و مشارکت موثر افغانستان و هماهنگی کامل این کشور با مصوبات و طرحهای سازمان همکاری شانگهای برای مقابله با کشت و قاچاق گسترده مواد مخدر قادر به رفع این تهدید نخواهند بود. لذا از این منظر نیز افغانستان برای کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بسیار مهم و کلیدی است و سازمان نمیتواند در روند گسترش خود، افغانستان را نادیده بگیرد.
تامین امنیت طرح های اقتصادی
افغانستان در یک دهه اخیر در کانون طرحهای مختلف اقتصادی منطقهای قرار گرفته است که از این جهت نیز برای سازمان همکاری شانگهای بسیار حائز اهمیت است. طرح راه ابریشم چین (ابتکار یک کمربند- یک راه) که خطوط ریلی و جادهای را از مسیر افغانستان مدنظر قرار داده است، خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند) و طرح انتقال برق کاسا 1000 (تاجیکستان- قرقیزستان- افغانستان- پاکستان) از جمله موارد مهم آن به شمار میرود. حتی طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا به محوریت روسیه نیز که قزاقستان و قرقیزستان در آسیای مرکزی عضو آن هستند، در کریدور- شمال جنوبی خود نیازمند عبور از افغانستان است. طبیعی است که تامین امنیت چنین طرحهایی که کارگران و مهندسان چینی، تاجیکی، قرقیزی و حتی روس در آن مستقیما حضور دارند، به موازات آثار و نتایج مثبت و مهم این طرحها در ایجاد ثبات، توسعه اقتصادی و امنیت پایدار در افغانستان، موضوعاتی نیست که سازمان همکاری شانگهای بتواند از آن غافل بماند.
کاهش نفوذ آمریکا در افغانستان
مسائل امنیتی پیچیده و چندلایه افغانستان، نوع تعامل و تقابل آمریکا با دولت مرکزی افغانستان و طالبان (به ویژه مذاکرات اخیر آمریکا با طالبان) و مناسبات آمریکا با پاکستان که در دوره دونالد ترامپ بسیار سرد و پرتنش شده است، تداوم رقابتهای هند و پاکستان به عنوان دو عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای در افغانستان و انتقال برخی از اعضای داعش از سوریه و عراق به افغانستان، مسائلی است که اهمیت حضور و عضویت افغانستان در سازمان همکاری شانگهای را دو چندان میکند. همچنین افغانستان در کانون رقابتهای کلان ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی روسیه و چین با ایالات متحده آمریکا قرار دارد و عضویت افغانستان در سازمان همکاری شانگهای میتواند همسویی بیشتری را بین این کشور با پکن و مسکو ایجاد کند و در مقابل از ضریب نفوذ آمریکا در این کشور بکاهد.
با در نظر گرفتن موارد فوق میتوان گفت که افغانستان شانس این را دارد که در آیندهای نه چندان دور از عضو ناظر به عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای بدل شود. با این وجود، نباید فراموش کرد که مکانیسم رأیگیری سازمان همکاری شانگهای مبتنی بر سیستم اجماع است و همین سیستم رأیگیری، امکان مخالفت کشورهای کوچک منطقه آسیای مرکزی و نیز پاکستان را با تبدیل عضویت افغانستان از ناظر به اصلی، فراهم میسازد. چنانکه ازبکستان دوره اسلام کریم اف و تاجیکستان در سالهای اخیر از جمله عوامل اصلی تاثیرگذار در عدم شکلگیری اجماع و موافقت سازمان با تغییر عضویت ایران از ناظر به اصلی بودهاند. پس این گونه نیست که صرفا با هماهنگی روسیه و چین بتواند در روند تغییر عضویت اعضای ناظر در سازمان همکاری شانگهای تغییری صورت گیرد. با این وجود به نظر میرسد در بین چهار عضو ناظر کنونی سازمان همکاری شانگهای یعنی مغولستان، بلاروس، ایران و افغانستان، شانس دو کشور بلاروس و افغانستان (با در نظرگرفتن همه ملاحظات و محدودیتها) از ایران و مغولستان بیشتر باشد. البته دولت افغانستان ابتدا باید تمام توان و تمرکز خود را برای رسیدن به صلح و ثبات نسبی از طریق گفتوگوهای بین الافغانی با طالبان صرف کند تا شرایط برای ادامه راه هموارتر شود.