روابط ایران و عربستان سعودی پایین و بالا كم نداشته و ریشهای به قدمت تاریخ این منطقه دارد. از بخش باستانی آن كه صرفنظر كنیم، در تاریخ معاصر نیز دو كشور روابط خطی و دارای ثباتی نداشتهاند. گاه از در دوستی وارد شدند، گاهی مماشات و صبوری پیشه كردند و اوقاتی نیز عملا رودررو شدند؛ ازجمله در سالهای اخیر كه اوج آن حمله به سفارت عربستان و تعطیلی و قطع روابط دیپلماتیك دو كشور بود. سال 1394 معترضان به اعدام شیخ نمر به سفارت عربستان سعودی در تهران حمله کردند و با آتشزدن بخشهایی از ساختمان سفارت به برخی دفاتر آن آسیب وارد کردند.
به گزارش روزنامه شرق، سخنگوی وقت وزارت خارجه ایران ضمن محکومکردن اعدام شیخ نمر «بر ضرورت امنیت اماکن دیپلماتیک عربستان سعودی در تهران و مشهد مقدس» تأکید کرد، اما همچنین گفت اعدام این روحانی شیعه «برای خانواده سلطنتی این کشور تاوان سختی» به همراه خواهد داشت. پستی و بلندی روابط دو كشور را باید در حوزه دیپلماسی دنبال كرد، اما اكنون مدتی است كه دو كشور به ظاهر از دوره اوج تنش فاصله گرفته و به واقع هم مشغول مذاكره هستند. هنوز نتیجهای از سوی طرفین اعلام نشده، اما تا آنجا كه به اقتصاد مربوط است، حالا موضوع اتوبان مشهد- کربلا- مکه جدی به نظر میآید و همین دیروز هم خبری مبنی بر صادرات كاشی ایرانی به عربستان منتشر شد. روحالله لطیفی، سخنگوی گمرك ایران، با اعلام این خبر گفت: «بعد از یکسالونیم قطعی روابط، صادرات به عربستان همزمان با مذاکرات دو کشور اتفاق افتاده که خبر خوبی به حساب میآید» و در تشریح آن گفت: «از ۳۹ هزار دلار صادرات به عربستان، شش هزار دلار مربوط به صادرات کاشی و ۳۳ هزار دلار مربوط به صادرات شیشههای کروی مورد نیاز در علائم رانندگی است». 39 هزار دلار برای دو كشور بزرگ نفتی جهان عددی نیست، اما شاید نشانهای از بهبود اوضاع باشد. در حقیقت امر نیز روابط اقتصادی دو كشور هیچگاه از سطح معینی بالاتر نرفت و كمتر از 200 میلیون دلار بود ولی به گفته برخی تا 400 میلیون دلار هم بالا رفت كه باز بسیار اندك است؛ عملا یعنی صفر. بااینحال، اینگونه نیست كه روابط تجاری دو كشور را منحصر به معاملات مستقیم دانست؛ برای نمونه رئیس کنفدراسیون صادرات ایران درباره نقش عربستان بر توسعه روابط تجاری ایران با کشورهای عربی به ایسنا گفت: «ممکن است ما با عربستان حجم تجارت زیادی نداشته باشیم، اما تأثیرگذاری و جایگاه عربستان در سیاستگذاری کشورهای عربی در حوزه سیاست خارجی آنها بسیار زیاد است. با توجه به اختلافاتی که متأسفانه بین ایران و عربستان پیش آمد و با بستهشدن سفارت عربستان، شاهد بودیم اغلب کشورهای عربی نیز روابط خود را با ایران تقلیل دادند. از این جهت ارتباط مجدد با عربستان نهتنها از بُعد سیاسی و ارتباط با مهمترین کشور عربی ضروری است، بلکه میتواند در تجارت ما نیز تأثیر داشته باشد». این تأثیر قابل توجه است؛ چراكه مثلا تجارت با امارات را دربر میگیرد كه برای ایران بسیار حائز اهمیت است و از نظر سیاسی به سعودی گره خورده. عربستان خود بازار بزرگی است و سالانه 140 میلیارد دلار واردات دارد و ورود به آن بازار چه به دلیل سیاسی و چه به دلیل رقبای قدرتمندی كه به عربستان صادرات دارند، اهمیت دارد، اما بخش مهم دیگری که اقتصاد دو كشور را خواهناخواه به یكدیگر متصل میكند و سرنوشت و نان شب هر دو در گرو آن است، نفت است و عضویت در اوپك. در جبهه نفت نیز دو كشور گاه به رویارویی میرسند؛ از جمله آن میتوان به اعلام آمادگی عربستان برای جبران حذف ایران از بازار نفت اشاره كرد. بازیهای قیمتی نیز وجود دارد كه حداقل در دو مورد رفتار عربستان در بازار را به مشكلات سیاسیاش با ایران و در جهت اعمال فشار بر كشورمان مربوط میدانند. برای اطلاع بیشتر از موضوع با صباح زنگنه، سفیر اسبق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی و کارشناس جهان عرب گفتوگو كردیم.
تجارت و توریسم روابط ایران و سعودی را تحكیم میكنند
از آقای صباح زنگنه میپرسیم به شكل سنتی روابط اقتصادی ایران و عربستان در چه سطحی بوده است؟ در بهترین حالت روابط ما رقم معتنابهی نبوده است؛ چیزی حدود 500 تا 600 دلار نهایتا كه عمده آن محصولات غذایی نظیر میوه و نیز محصولات صنعتی كه بیشتر آن تولیدات پتروشیمی است. سؤال این است كه این ظرفیت دو كشور است یا معضل سیاسی؟ زنگنه معتقد است عمده آن محدودیتهای سیاسی است كه عربستان قائل میشود. زمانی بود كه شرایط بسیار مساعد بود و حتی یك مركز تجارت ایرانی هم در جده تأسیس شد كه محصولات ما مانند فرش ماشینی و دستباف صادر شد. در كنار آن هم پسته و زعفران كه همه اینها مربوط به دوره انتهایی ریاستجمهوری هاشمی و بخشی هم ابتدای كار آقای خاتمی بود. ایران در دو طرح پتروشیمی سعودی سرمایهگذاری كرد و سعودی نیز در یك طرح پتروشیمی ایران كه اینها بهعنوان آزمون برای شناخت وضعیت و قوانین و تمرین برای كارهای بیشتر بود. این كار را آقای نعمتزاده بنا بر پیشنهادی كه به ایشان شد بهعنوان جایگزینی برای صادرات و واردات متقابل صورت داد؛ به نوعی یك گارانتی برای سرمایهگذاریهای بیشتر. بخش خصوصی عربستان حتی در صنایع غذایی ایران نظیر روغن و آبمیوهجات سرمایهگذاری كرد كه هنوز هم فعال است. از سابقه اتاق بازرگانی مشترك میپرسیم. صباح زنگنه میگوید: اتاق بازرگانی وجود داشت و نسبتا فعال هم بود. رفتوآمد صورت میگرفت. در همان زمان هاشمی اتاقهای بازرگانی عربستان مشتركا در ایران نمایشگاه برگزار كردند و ایران هم نمایشگاههایی در ریاض و جده برپا كرد. میپرسیم سطح واقعبینانه روابط در بهترین شرایط چقدر است؟ سقفی كه من تصور میكنم میشود به آن واقعبینانه گفت، حداكثر دو تا سه میلیارد دلار است. دلیل آن هم این است كه عربستان در صنایع پیشرفت خوبی داشته، اما این هم هست كه به مس ایران و برخی محصولات فلزی و شماری از تولیدات پالایشگاهی كه ما بیشتر داریم نیاز دارد. ما هم به پتروشیمی هایتك عربستان نیازمندیم كه میتواند مكمل باشد. برای مواد غذایی و بهخصوص میوهجات بازار عربستان بسیار مستعد و بزرگ است. حتی صادرات آبمعدنی ایران هم رقمی مناسب خواهد داشت و اضافه كنید گوسفند، زعفران و پسته ایرانی را. از این دیپلمات سابق و كارشناس مسائل جهان عرب میپرسیم آیا روابط اقتصادی دو كشور این توانایی را دارد كه ضامن مناسبات سیاسی باشد؟ ببینید، تنها راه مشاركت در صنایع، پتروشیمیها و كشاورزی است كه میتواند ضمانت سیاسی داشته باشد. اما با توجه به بازار باز عربستان سقفی كه ایران میتواند به آن برسد، در حدی نخواهد بود كه روی تصمیمگیریهای سیاسی اثر بگذارد یا بازدارندگی ایجاد كند. باز میپرسیم به شكل مصنوعی هم نمیشود این كار را كرد؟ گرچه بعید، اما ممكن است. بر فرض امكان ولی مشاركت در طرحهای یكدیگر است كه میتواند ضامن ثبات سیاسی باشد. به همین دلیل مثلا پتروشیمی هنوز گزینهای در دسترس است. همچنین دو كشور میتوانند در خرید انبوه نهادههای كشاورزی و مواد خام صنایع در سطح دنیا همكاری كنند و مشتركا بهترین قیمتها را داشته باشند. اقتصاد ایران میتواند از سیستم بانكی عربستان استفاده كند. چنین كاری قطعا باعث 10 تا 15 درصد صرفهجویی در كل معاملات خارجی ایران میشود. همچنین گردشگری ایران برای سعودیها بسیار جذاب است. البته خود سعودی دستاوردهای بزرگی در این زمینه داشته است؛ چه پذیرفتن حاجی، چه در عمره و چه بازدید از شهرهای پیغمبرانی نظیر عاد و ثمود و صالح كه تا حدود 10 سال پیش شهرهای ممنوعه بودند، اما امروز دیدن آنها كه عملا نادیدهاند برای جهانیان جذاب است. توریسم ایران هم تاریخی و جذاب است و هم در مناطق شمالی به شكل جغرافیایی جذاب است. این راه بسیار پررونق خواهد بود. امیدواریم تا جهان بار دیگر به دست آدمهای نامعقولی مثل ترامپ نیفتاده است، گشایشی بشود.